فیلم بی انتها - The Endless 2017
درباره فیلم بی انتها
فیلم بی انتها در سال 2017 ساخته شده است. تماشای آنلاین و رایگان The Endless از مایکت با دوبله و زیرنویس فارسی بدون نیاز به دانلود.
داستان فیلم بی انتها
وقتی بچه بودند، از فرقه مرگ بشقاب پرنده فرار کردند. اکنون، دو برادر بالغ پس از ظاهر شدن یک نوار ویدئویی قدیمی به دنبال پاسخ هستند و آنها را به همان جایی که شروع کرده بودند باز می گرداند.
برادران جاستین و آرون یک نوار ویدئویی از طریق نامه دریافت می کنند که توسط کمپ آرکادیا ساخته شده است، گروهی که در بزرگسالی به آن تعلق داشتند. خاطرات جاستین و او از وقایع متفاوت است جاستین میگوید این گروه یک فرقه مرگ بشقاب پرنده بودند، اما آرون آنها را به عنوان یک کمون بیآزار و دوستانه یاد میکند. آرون اشاره می کند که نوار ویدئویی ثابت می کند که اعضا هنوز زنده هستند. جاستین، با این حال، نگران است که صحبت از «عروج» ممکن است رمزی برای خودکشی دسته جمعی در آینده باشد. آرون که از زمان ترک کمپ آرکادیا از ناتوانی آنها در دوستیابی یا یافتن شغل خوب خسته شده است، جاستین را متقاعد می کند که فقط برای یک روز بازگردد. جاستین و آرون در کمپ آرکادیا مورد استقبال دوستانه قرار می گیرند. به نظر می رسد هیچ یک از اعضا در دهه ای که برادران را ترک کرده اند پیر نشده باشند. آنا و لیزی به ترتیب به هارون و جاستین علاقه نشان می دهند. اگرچه هارون از توجه استقبال می کند، جاستین از همه به جز برادرش دوری می کند. یکی از اعضا، هال، با هیجان به جاستین یک معادله فیزیک را نشان می دهد که او روی آن کار می کرد. او می گوید که نمی تواند توضیح دهد که چه چیزی را نشان می دهد، زیرا شبیه به توصیف یک رنگ غیرممکن است. با این حال، او امیدوار است که جاستین در نهایت این باورها را اکنون که بزرگتر شده است بپذیرد. همانطور که آنها در فعالیت های مختلف شرکت می کنند، آرون به طور فزاینده ای به زمان خود در کمپ آرکادیا علاقه مند می شود و او جاستین را متقاعد می کند که یک روز دیگر بماند. در طی یک فعالیت، اعضا تلاش می کنند در جنگ علیه طنابی که به آسمان تاریک شب بالا می رود، پیروز شوند. جاستین میگوید که توسط یکی از اعضای یک نردبان نگه داشته میشود، اما نمیتواند توضیح دهد که چگونه وقتی دیگران حضور دارند، شکست میخورد. برادران به طور جداگانه متوجه اتفاقات عجیب و غریب می شوند. جاستین در حین کاوش در جنگل متقاعد می شود که موجودی نامرئی او را مشاهده می کند و عکسی از یک شناور برای او به جا می گذارد. وقتی جاستین هال را برای پاسخ فشار می آورد، هال اعتراف می کند که بیش از هر کس دیگری نمی داند. معادله فیزیک او تفسیر او از آنچه اتفاق می افتد است، و او جاستین را تشویق می کند تا با دنبال کردن سرنخ ها، پاسخ های خود را پیدا کند. او به جاستین توصیه می کند که ته دریاچه را در زیر شناور در عکس جستجو کند. دو ماه در آسمان طلوع می کنند. هال به جاستین می گوید که قبل از بلند شدن یک سوم به نتیجه برسد. جاستین و هارون به ماهیگیری می روند. وقتی جاستین بویه را از عکس می بیند، در آب شیرجه می زند. او با یک جعبه ابزار برمیگردد و میگوید که چیزی سعی کرده او را زیر آن نگه دارد. وقتی جعبه ابزار را باز می کنند، یک نوار را پیدا می کنند. جاستین که از رویدادهای عجیب و غریب و سرنخ های ظاهری ترسیده است، اصرار می کند که فوراً آنجا را ترک کنند. در کمپ، هال و جاستین پس از پخش نوار، که ضبط شده ای از جاستین و آرون است که کمپ آرکادیا را به دیگران نادرست معرفی می کنند، با هم درگیر می شوند. جاستین هال را یک رهبر فرقه می خواند و هال می گوید که جاستین داستان های مبهم ساخت تا در مورد کمپ آرکادیا به مطبوعات بگوید. هارون که از اینکه جاستین نیز او را گمراه میکرد خشمگین بود، از رفتن امتناع کرد. ماشین استارت نمی خورد و او برای یافتن کمک آنجا را ترک می کند. جاستین با چندین نفر مواجه می شود که در حلقه های زمانی گیر کرده اند، که اکثر آنها بارها و بارها مرگ های خشونت آمیز خود را برای سرگرمی افراد تجربه می کنند. آنها توضیح می دهند که موجودیت آنها را به دام انداخته است و او نیز با طلوع سومین ماه به دام می افتد. جاستین هارون را پیدا می کند که به دنبال او آمده است. جاستین خطر آنها را توضیح میدهد، اما آرون همچنان میخواهد عقب بماند، زیرا نمیتواند تحمل کند تا به زندگی قبلی خود بازگردد. هارون استدلال می کند که تجربه مرگ به دست آن موجود، که از سوی فرقه یک آیین مقدس تلقی می شود، بهتر از مشاغل پست و نداشتن دوستان است. وقتی جاستین اعتراف می کند که اشتباه کرده است که آرون را مجبور به این سبک زندگی کرده است، آرون امیدوار می شود که زندگی آنها بهتر شود و با رفتن موافقت می کند. برادران به سختی فرار می کنند زیرا موجودیت کمپ را ویران می کند. جاستین به هارون توصیه می کند که باک بنزین را دوباره پر کند و آرون می گوید که گیج باک بنزین همیشه خالی است.