شیفت روز

فیلم شیفت روز ۲۰۲۲ Day Shift


پخش آنلاین
ژانر:اکشن
امتیاز IMDb:۶.۱
دوبله:دارد
سال ساخت:۲۰۲۲
مدت زمان:۱۱۲ دقیقه
کشور:آمریکا
رده سنی:۱۸+

۹۵٪
این فیلم را دوست داشتند ۶۷۱ نفر
یک پدر شاغل و یقه ای فقط می خواهد یک زندگی خوب برای دختر پیر باهوش خود فراهم کند. کار معمولی او در نظافت استخر دره سان فرناندو، منبع درآمد واقعی اوست: شکار و کشتن خون آشام ها.
باد جابلونسکی (جمی فاکس) یک استخر نظافتچی با یک شغل جانبی عجیب است: شکارچی خون آشام. همانطور که او یک زن مسن تر و یک خون آشام پسر نوجوان را در خانه ای می کشد که ظاهراً برای تمیز کردن استخر استخدام می شود، نیش های آنها را به عنوان پول خوبی درو می کند. یک خون آشام جنایتکار سطحی به نام ساشا در حال شکنجه توسط آدری سان فرناندو (کارلا) دیده می شود. سوزا) که او نیز یک خون آشام است و ادعا می کند که "برنامه های بزرگ" با منطقه لس آنجلس و جمعیت خون آشام آن دارد. دوربین به نشانه ای از یک پروژه توسعه حرکت می کند و نشان می دهد که او یک نجیب زاده ثروتمند و قدرتمند در املاک و مستغلات است. باد به خانه خود به آپارتمان خود می رود و مشخص می شود که مشکلات مالی در پشت اجاره خانه دارد. او دوش می گیرد و دخترش پیج (زیون برادناک) را از مدرسه می گیرد. اگرچه از نظر فنی هنوز با مادرش جوسلین (میگان گود) ازدواج کرده اند، آنها جدا از یکدیگر زندگی می کنند. باد پیج را به محل ماست یخ زده می برد و او را دیر به خانه می آورد. جوسلین فاش می کند که پیج را به خانه اش در فلوریدا می برد. باد که از فکر از دست دادن دخترش دل شکسته است، از او التماس می کند که تا دوشنبه به او مهلت دهد. او امیدوار است که فروش نیش‌های خون‌آشام تازه برداشت‌شده‌اش، چیزی حدود 000 دلار برای او به همراه داشته باشد که برای پرداخت بریس‌ها و سایر هزینه‌های مختلف کافی است. از آنجایی که دروغ های او در گذشته دلیلی بود که او و باد راه خود را از هم جدا کردند، جوسلین بسیار بدبین است که به قولش عمل کند، اما او به او فرصتی می دهد. باد از تروی (پیتر استورمار) یک صاحب گروفروشی بدبین بازدید می کند. تروی تنها کسری از چیزی را که باد می‌داند می‌تواند برای نیش‌ها در سازمان شکار خون‌آشام معروف به "اتحادیه" به او ارائه دهد، جایی که مشخص شد باد از آنجا اخراج شده است. باد که تا دوشنبه به پول نیاز دارد، به دوست قدیمی‌اش، بیگ جان الیوت (اسنوپ داگ) پیامک می‌دهد به این امید که بتواند او را وارد کند. آدری شریک تجاری خود را تهدید می‌کند که اگر از معامله آن‌ها عقب نشینی کند، ممکن است با سرنوشتی مشابه ساشا مواجه شود. او همچنین فاش می کند که "محصولی" دارد که به خون آشام ها اجازه می دهد در نور روز راه بروند. او و سرسپردنش کلاوس (الیور ماسوچی) از خانه ای بازدید می کنند که باد در آن دو خون آشام را کشت. مشخص می شود که پیرزن در قلب او عزیز بوده و سوگند یاد می کند که از هر کسی که او را نابود کرده است انتقام بگیرد. بیگ جان با باد خارج از اتحادیه ملاقات می کند و آنها با رالف سیگر (اریک لانژ) کارگردان دمدمی مزاجی که قصد اجازه دادن به باد را ندارد ملاقات می کنند. به دلیل تخلفات متعدد کد قبلی او دوباره به آنجا بازگشت. سیگر پس از قانع‌کننده‌های زیاد، به باد اجازه می‌دهد در شیفت روز کار کند، که در مقایسه با شیفت شب بسیار سودآورتر (و خطرناک‌تر) در نظر گرفته می‌شود. صندوقدار ست (دیو فرانکو) در ابتدا به او دستمزد خوبی می دهد، اما پس از کسر چندین هزینه، آن را به کسری کاهش می دهد. سیگر که می‌خواهد به مقام مافوق خود ارتقا یابد، به ست می‌گوید که با باد شریک شود و هرگونه نقض کدی را که در تلاش برای بیرون کردن او انجام می‌دهد گزارش کند. ست با اکراه موافقت می کند. ست مقدار زیادی از دانش نظری در مورد خون آشام ها را نشان می دهد و باد را به طرز مشهودی تحت تأثیر قرار می دهد اما نمی خواهد آن را نشان دهد. در همین حین، آدری برای ترساندن او از تروی بازدید می کند و در نهایت او را می کشد. در اولین ماموریت با هم، ست به ست می گوید که در ماشین بماند، اما سیگر با او تماس می گیرد و به او می گوید که داخل شود و هرگونه نقض کد را بررسی کند. . ست که از کشتار خون آشام ها وحشت زده شده، خود را خیس می کند و بیرون از ماشین استفراغ می کند. باد، با ایجاد یک نقطه نرم برای ست، او را به خانه می برد. پس از رسیدن به خانه، باد با هدر (ناتاشا لیو بوردیزو) مستأجر جدیدی در ساختمانش که ادعا می‌کند به‌عنوان پرستار کار می‌کند، ملاقات می‌کند و از او استقبال می‌کند. آنها به گروفروشی می روند و او را با تمام دندان های کشیده و بیرون زده روی میز مرده می بینند. باد سپس فاش می کند که برای حفظ خانواده اش به پول نیاز دارد. ست قول می دهد که به سیگر گزارش ندهد. باد و ست در ماموریت بعدی خود با برادران نظریان، شکارچیان مشهوری که به عنوان تعمیرکار استریو ظاهر می شوند، ملاقات می کنند. آنها با هم یک لانه خون آشام را پاک می کنند و محصول اسرارآمیز قبلی نشان داده می شود که یک "ضد آفتاب خون آشام" است که به آنها اجازه می دهد پانزده تا بیست دقیقه زیر نور خورشید باشند. ست متوجه می شود که لانه شامل چندین نوع خون آشام مختلف است که هرگز با هم زندگی نمی کنند. باد موافق است که او نکته ای دارد، اما باید بدود تا پیج را از مدرسه بردارد. باد با احساس ناراحتی از پیج می پرسد که آیا دوست دارید بعد از بازگشت به خانه در آنجا بمانید. جوسلین به او یادآوری می کند که در هفته گذشته مشتاق شرکت در جشن تولد بود و باید او را ببرد. با اکراه، او این کار را می کند. در مهمانی، باد از آدری تماس تلفنی دریافت می کند و او تهدید می کند که همسر و دخترش را خواهد دزدید. او پیج را در سریع ترین زمان ممکن سوار ماشین می کند و بلافاصله توسط افراد بدجنس تحت تعقیب قرار می گیرد. او گلوی یکی از آنها را در پارکینگ برید و درگیر تعقیب و گریز ماشینی می‌شود که پیج با آی‌پدش در صندلی عقب بازی می‌کند. وقتی باد پیج را به خانه نزد جوسلین می‌آورد، آدری و یارانش در کمین او قرار می‌گیرند. او راز خود را برای همسر و دخترش فاش می کند و به آنها می گوید که یک شکارچی خون آشام است. باد ناک اوت می شود و وقتی از خواب بیدار می شود، نشان می دهد که ست گاز گرفته شده و به یک خون آشام تبدیل شده است. از آنجا که او نمی تواند گرسنگی خود را کنترل کند، ست به سمت باد می رود که سرش را بریده است. از آنجایی که او توسط یک "خون آشام" تبدیل شده بود، وضعیت هنوز ناپایدار است، با این حال، و بریدن سر او باعث مرگ او می شود. همانطور که باد به مجتمع آپارتمانی خود می رود، او به دنبال هدر می رود زیرا او تنها کسی است که به او گفته است. با. معلوم شد که هدر نیز یک خون آشام است که توسط آدری ساخته شده است، و او و باد برای مدت کوتاهی با هم دعوا می کنند. هدر سپس فاش می‌کند که باد خون‌آشام مسن نابود شده در واقع دخترش است، که تا زمانی که پیر شد در "انسان" روی می‌آورد. آدری و کلاوس جوسلین و پیج را به یک معبد زیرزمینی می‌برند. در این بین، هدر فاش می‌کند که آدری می‌خواهد دره را با خون آشام ها پر کنید و آنها را با خرید ملک در سراسر منطقه تسهیل کنید.باد، ست و هدر به یک مرکز خرید متروکه می روند و به راحتی تعدادی از غول ها را اعزام می کنند. باد و جان با تفنگ کوچک خود به محوطه زیرزمینی می روند و خون آشام هایی را پیدا می کنند که در یک مرکز تولید برای "خون آشام" کار می کنند. آنها را اعزام می کنند. در همین حال، کلاوس حضور او را بو می کند و به آدری هشدار می دهد. همانطور که باد و جان به عمق لانه زیرزمینی می روند، در کمین گروهی از خون آشام ها قرار می گیرند و جان گزیده می شود. دروازه پشت باد را می بندد و به او می گوید برو جلو و زن و بچه اش را پیدا کن. در حالی که باد دور از دید است، جان گیره تفنگ خود را روی خون آشام‌هایی که در حال نزدیک شدن هستند خالی می‌کند و سپس یک ماده منفجره را در اطراف کمربندش منفجر می‌کند، خودش را قربانی می‌کند و دشمنانش را می‌کشد. کلاوس با باد روبرو می‌شود، اما هدر و ست وارد سقف می‌شوند و به او می‌گویند. برای رفتن به جلو و پیدا کردن پیج و جوسلین. آنها شروع به مبارزه با کلاوس می کنند، اما او بدون هیچ زحمتی در نبرد از آنها برتری می یابد. باد پیج و جوسلین را با آدری پیدا می کند و همچنین در مبارزه به بهترین شکل ممکن می شود. درست همانطور که او می خواهد نیش قتل را تحویل دهد، پیج با یک چوب چوبی از پشت به قلب او خنجر می زند. با این حال، به نظر می رسد که آدری را از بین می برد، و او آن را قطع می کند. او هم جوسلین و هم باد را به داخل اتاق پرت می کند. در حالی که ست و هدر توسط کلاوس در چوکی نگه داشته می شوند، آنها به نیروها می پیوندند و بازوهای او را می کشند و او را شکست می دهند. در حالی که چوب چوبی هنوز در قلبش است، باد آخرین گلوله نقره ای خود را شلیک می کند. در گردن او در تلاش برای تمام کردن او. با این حال، او آن را بین دندان هایش می گیرد. همانطور که او به سمت باد می دود تا او را تمام کند، او چشمانش را می بندد، به نظر می رسد که با مرگ قریب الوقوع خود در صلح است. با این حال، یک سر و صدای برش نشان می دهد که آدری به تله سیمی او برخورد کرده و سر او را جدا کرده است. در حالی که سر بریده او باد را برای آخرین بار مسخره می کند، آدری نابود می شود. همانطور که او شروع به استناد به مقررات اتحادیه به امید اخراج دائمی باد می کند، ست با رد همه ادعاهایش از او دفاع می کند. سیگر خشمگین به ست می‌گوید که قرار نیست به مقامش ارتقا پیدا کند، اما ست به او می‌گوید اکنون یک "مرد میدانی" است و به مبارزه با خون‌آشام‌ها در کنار باد ادامه می‌دهد. باد از جوسلین می‌پرسد که آیا می‌تواند با او و پیج به خانه برگردد، اما او فقط می پذیرد که تا زمانی که باد فقط به او پاسخ های مستقیم بدهد و از دروغ گفتن دست بکشد، کارها را آهسته انجام دهد. او گونه باد را می بوسد. همانطور که دوربین به سمت افق حرکت می کند، جان بزرگ نشان می دهد که زنده (یا احتمالاً یک خون آشام) است که از چاله بیرون می خزد.