دسته سیسیلی‌ها

فیلم دسته سیسیلی‌ها The Sicilian Clan 1969


پخش آنلاین
ژانر:جنایی
امتیاز IMDb:۷.۴
دوبله:دارد
سال ساخت:۱۹۶۹
مدت زمان:۱۱۱ دقیقه
کشور:فرانسه
رده سنی:۷+

۹۵٪
این فیلم را دوست داشتند ۲۰ نفر
یک اوباش جوان و جاه طلب در حالی که دختر یک پدرسالار اوباش بی رحم را اغوا می کند، نقشه یک سرقت الماس مفصل را می کشد، زیرا یک کمیسر پلیس مصمم به همه آنها نزدیک می شود.
در پاریس، دزد جواهرات تشنه به خون، راجر سارته (آلن دلون) با کمک مانالیز، یک قبیله مافیایی سیسیلی زمانی اما سازمان یافته به رهبری پدرسالار ویتوریو (ژان گابن) که شامل پسرانش آلدو (ایو لوفور) سرجیو (مارک پورل) می شود، از بازداشت فرار می کند. ) و قانون لوئیجی ( فیلیپ . سارتت در حین زندان با یک برقکار (کریستین دو تیلیر) که یک سیستم امنیتی گسترده را در نمایشگاه الماس در رم نصب کرده بود، در سلول مشترک بود. برقکار در زندان است زیرا وقتی زود به خانه برگشت همسرش را با یک معشوق در رختخواب گرفت و به آنها شلیک کرد. سارت با ابراز همدردی به او گوش داد و برقکار جزئیات کامل سیستم امنیتی را به او داد. هنگامی که آنها به طور عمدی سیستم هشدار را راه اندازی می کنند، متوجه می شوند که ایستگاه پلیس محلی درست در پایین جاده از سالن نمایشگاه است. نیکوزیا طرحی جایگزین برای سرقت الماس ها در حالی که در حال انتقال به نمایشگاه دیگری در نیویورک هستند، در سر می پروراند. او جک (سیدنی چاپلین) الکلی را به فرانسه می فرستد تا ویتوریو را با جزئیات مطلع کند. کمیسر لو گاف (لینو ونتورا) با عزمی لجام گسیخته به تعقیب سارتت می پردازد. سارتت دو نفر از مردان خود را در جریان بازداشت قبلی با خونسردی کشت. با حدس زدن اینکه سارتت برای خروج از کشور به اوراق جعلی نیاز دارد، پرس و جوهای لو او را به سمت مالانی ها و تجارت بازی های آرکید آنها سوق می دهد که به عنوان پوششی برای فعالیت های غیرقانونی تر آنها عمل می کند. در حالی که او از ویتوریو سوال می کند، سارتت با ماشین از ساختمان خارج می شود، درست زیر دماغ لو. ژان (ایرینا دمیک) همسر پسر پسرش آلدو و کلاهبردار توانا به تنهایی، به طور فزاینده ای مجذوب سارتت می شود. او همیشه به عنوان تنها فرد فرانسوی در قبیله سیسیلی احساس می کرد که جای خود را ندارد. هنگامی که در ویلا نزدیک مرز ایتالیا مخفی شده بود، با آفتاب گرفتن برهنه توجه او را به خود جلب می کند، اما در حالی که آنها می بوسند توسط پسر پیر روبرتو گرفتار می شوند (سزار. ژان از پسر می خواهد قول دهد که این موضوع را به کسی نگوید. در رم. باند به طرز ماهرانه ای ادوارد ایوانز را می رباید، مرد بیمه ای که برای نظارت بر انتقال الماس ها به نیویورک فرستاده شده است. Sartet جای او را می گیرد و به سایر مقاماتی که الماس ها را در یک پرواز برنامه ریزی شده منظم به نیویورک از طریق پاریس همراهی می کنند، می پیوندد. در میان مسافرانی که به نیویورک می پیوندند هواپیما در پاریس جک، جین، ویتوریو و پسرانش هستند. وقتی همسر ایوانز (سالی نسبیت) ظاهر می شود و حتی سوار هواپیما می شود و به دنبال شوهرش می شود، همه چیز تقریباً خراب می شود، اما ویتوریو او را به این باور می رساند که شوهرش در آنجا خواهد بود. خانم ایوانز که سعی کرد با هتل خود در رم تماس بگیرد و به او گفتند که او را ترک کرده است، به پلیس می رود. در مقر پلیس، او سارت را به عنوان یکی از مردانی که در هواپیما در پاریس دیده بود شناسایی می کند. لو گاف با گفتن اینکه دشمنش کشور را ترک کرده است، و با حدس زدن اینکه چه کار می کند، درخواست سیگار می کند، زیرا مدتی پیش سیگار را ترک کرده بود. . خدمه در زیر اسلحه نگه داشته می شوند و جک، یک خلبان سابق، صندلی را می گیرد. در مورد رسیدن قریب الوقوع به آمریکا هشدار داده شد، پلیس محلی به سمت فرودگاه مسابقه می دهد، اما هواپیما در واقع از شهر نیویورک فراتر رفته و در بزرگراهی فرود می آید. توسط اوباش محلی بسته شده است. دیگر مردان مافیایی در ماشین ها منتظر هستند. آنها الماس ها را از هواپیما تخلیه می کنند و از هم جدا می شوند، جک برای کانادا و مانالی برای پاریس. سارتت که قصد دارد به وراکروز نقل مکان کند، در نیویورک مخفی می شود و منتظر سهم خود از عواید است. در اواخر یک شب به خانه برگشته، مانالی ها در حال تماشای فیلمی از تلویزیون هستند که شامل صحنه ای از بوسیدن یک زوج در ساحل است. روبرتو می‌گوید: "به نظر می‌رسد خاله ژان با مستر است. ژان این را انکار می‌کند اما دیگران آن را نمی‌پذیرند. آنها سارتت را با دریغ کردن سهم خود از غارت به پاریس فریب می‌دهند. ژان با خواهر مونیک (دانیله وول) تماس می‌گیرد تا به او هشدار دهد که مونیک به فرودگاه می رود اما زمانی که برادرش موفق نمی شود با پسران مانالی روبرو می شود که متعاقباً توسط لو گاف و مردانش که مونیک را تحت نظر داشتند دستگیر می کنند. سارت در واقع با هواپیمای قبلی آمده بود. او با ویتوریو تماس می گیرد و سهم خود را طلب می کند. آنها در مکانی خارج از شهر ملاقات می کنند که ویتوریو هر دو ژان و سارتت را به ضرب گلوله می کشد. سپس به خانه برمی گردد، اما توسط لو گاف دستگیر می شود.