انیمیشن شاهزاده روم Princess of Rome 2014

سال 842 است. به نظر می‌رسد سال‌ها شبیه هم هستند، همچنین مردم به زندگی خود در بیزانس عادت داشتند. بازارها مملو از فروشندگان و خریداران بود. نگهبان به دیوار شهر خم شده بود و افراد برجسته آن اخبار مربوط به محله را برای تزار ارائه می کردند. در حالی که پیام آوران او اخبار فوری جنبش مسلمانان را می رساندند که برای او دردسر ساز بود، زیرا صلح و آرامشی که قرن ها پیش بیزانس به آن برکت داشت در معرض تهدید قرار می گرفت و می توانست ناپدید شود. با این وجود، در بیزانس، کودکان کار می‌کردند، و کشیش از شهر و شیوه زندگی مردم ناامید بود، بنابراین آنها را موعظه کرده بود و پس از بازگویی آیات انجیل به آنها وعده نجات داده بود. و در کنار مناظر، پیرزنی در انتظار روز موعود است. در داخل قلعه، خادمان مشغول تهیه غذا و نظافت اتاق ها، تالارها و راهروها بودند. تزار در پیاده روی روزانه صبحگاهی خود همراه با نگهبانانش بود که منتظر هر دستور جدیدی بودند. اما.. یک اتاق یک نفره در قلعه تزار متفاوت بود، نوه او "ملیکا" که همیشه نگران بود. او برای زلزله ای که مراسم عروسی اش را خراب کرد ناراحت نشد، زیرا پدربزرگش قول داده بود در جایی بهتر و خاص زندگی کند که رم تا به حال ندیده بود. با وجود این، او به بی عدالتی و آشفتگی که مردم از آن رنج می بردند فکر می کرد و چگونه می تواند در تحقق عدالت کمک کند. جز دعا و گریه هیچ چیز او را آرام نمی کند، به اضافه خواب هایی که او را به دنیایی دیگر می برد. اما همه قلعه نشینان فکر می کردند که مراسم عروسی جدید او حال او را بهتر می کند، عروسی که هرگز دوست نداشت و هر بار که به آن فکر می کرد حالش بدتر می شد. یک روز بانو ملیکا با خوشحالی از خواب بیدار شد، او آرزوی آینده ای امیدوار کننده را در سر داشت. آن خواب چه بود و چگونه شاهزاده خانم روم به بازار برده فروشی در بغداد و سپس به خانه امام علی هادی (علیه السلام) نقل مکان کرد. به دنبال «ملیکا» اتفاقاتی خواهد بود که فیلم جذاب «شاهزاده روم» رونمایی خواهد کرد.