فیلم باب مارلی: یک عشق - Bob Marley: One Love 2024

درباره فیلم باب مارلی: یک عشق

فیلم باب مارلی: یک عشق در سال 2024 ساخته شده است. تماشای آنلاین و رایگان Bob Marley: One Love از مایکت با دوبله و زیرنویس فارسی بدون نیاز به دانلود.

داستان فیلم باب مارلی: یک عشق

داستان چگونگی غلبه نماد reggae، باب مارلی، بر مشکلات و سفرش به سوی موسیقی انقلابی‌اش را روایت می‌کند. فیلم با صحنه‌ای از رابرت نستا مارلی جوان (نولان کالیگن) آغاز می‌شود که با مادرش سوار اتوبوس می‌شود تا از یک خانه به خانه‌ای دیگر بروند. سپس متنی به بینندگان توضیح می‌دهد که باب مارلی هنوز هم به عنوان بزرگ‌ترین ستاره شناخته می‌شود. او در شرایطی ساده و در دوره‌ای از خشونت در جامائیکا در دهه ۷۰، زمانی که این کشور از بریتانیا استقلال پیدا کرد، بزرگ می‌شود. باب (کینگزلی ادیر) که حالا وارد دوران حرفه‌ای‌اش شده، به کنفرانس خبری می‌رود تا از برگزاری کنسرت صلح "لبخند جامائیکا" برای اتحاد مردم در برابر اختلافات سیاسی خبر دهد. برخی منتقدان نگران هستند که او این موضوع را به گونه‌ای نشان دهد که طرف خاصی را گرفته است. در کینگستون ۱۹۷۶، باب در حال بازی فوتبال با دوستان و فرزندانش است که ناگهان تعدادی اوباش در خیابان به سمت آنها شلیک می‌کنند. باب فرزندانش را محافظت کرده و به آنها می‌گوید که نگران آنچه که رخ داده نباشند (همین جاست که ایده آهنگ "سه پرنده کوچک" به ذهنش خطور می کند). آنها به خانه برمی‌گردند و باب با همسرش ریتا (لاشانا لینچ) صحبت می‌کند در حالی که تهدید همیشگی خشونت خانواده‌شان را در وضعیت تنش‌زایی قرار داده است. سپس، باب برای تمرین آهنگ "من کلانتر را شلیک کردم" با گروهش، ویلیرز، می‌رود. ریتا لحظاتی از اتاق خارج می‌شود و دو مرد مسلح را می‌بیند که به سمت خانه در حال دویدن هستند، در حالی که نفر سومی به سمت او اسلحه گرفته است. این دو مرد وارد خانه می‌شوند و به سمت باب و دوستش دان تیلور (آنتونی ولش) شلیک می‌کنند، در حالی که ریتا نیز مورد اصابت گلوله قرار می‌گیرد. با وجود جراحاتش، باب خود را روی پاهایش بالا می‌کشد و دان و ریتا را به بیمارستان می‌برد. او در کنار تخت ریتا نشسته و در حالیکه او بی‌هوش خوابیده، به یاد روزهای نوجوانی‌اش می‌افتد (که توسط داجای هنریکه و نیا آشی بازی می‌شود) و زمانی که باب شروع به آشنا شدن با ریتا کرده است. پس از بهبودی آنها، باب همچنان قصد دارد کنسرت را برگزار کند. همه نزدیکانش این تصمیم را برای امنیت او و فرزندانش نگران‌کننده می‌دانند اما او بر این تصمیم خود اصرار می‌کند. در شب کنسرت، باب به روی صحنه می‌رود و اجرا می‌کند، اما در حین اجرا دچار توهم می‌شود و گانمن را می‌بیند...