ساده لوح

فیلم ساده لوح Anari 1993


پخش آنلاین
ژانر:کمدی
امتیاز IMDb:۴.۹
دوبله:دارد
سال ساخت:۱۹۹۳
مدت زمان:۱۰۲ دقیقه
کشور:هند
رده سنی:۱۳+

۸۸٪
این فیلم را دوست داشتند ۱۷ نفر
داستان با تولد دختر بچه ای به نام راجا ناندینی در دنیای زمینداران فئودال زمیندارها شروع می شود که کلمه آنها قانون برای روستائیانی است که در زمین خود کار می کنند. سه برادر به افتخار دختر بچه جشن می گیرند. پسر خردسال خواننده محلی (که فوت کرده بود) را می آورند تا برای این مراسم بخواند. این سه برادر ناندینی را مانند فرزند خود بزرگ می کنند، زیرا پدر و مادرشان مرده بودند. در سن 5 سالگی، یک ستاره شناس پیش بینی می کند که ناندینی شادی زیادی را برای خانواده به ارمغان خواهد آورد، اما ازدواج او بر اساس انتخاب او خواهد بود و نه انتخاب برادرانش. این باعث عصبانیت برادران می شود و برای جلوگیری از این اتفاق، او در محدوده خانه بزرگ می شود. او در خانه درس می خواند و وقتی بیرون می رود، به همه مردان هشدار داده می شود که از ناندینی پنهان شوند و دیدن ناندینی با عواقب بدی مواجه خواهد شد. راجا ناندینی (کاریسما کاپور) به سن بلوغ می رسد. معدود مردانی که اجازه دور زدن او را دارند کارکنان خدمات و محافظان او هستند. در همین حال، پسری که آواز می‌خواند، راما (ونکاتش) به یک ساده‌لوح و ساده لوح با قلب طلا بزرگ می‌شود. او توسط مادر بیوه‌اش ساویتری (رااخی) بزرگ می‌شود. او به مدرسه نمی‌رود و وقت خود را با آواز خواندن و سرگرمی مردم روستا می‌گذراند. یک روز محافظان با راما درگیر می‌شوند که آنها را کتک می‌زند. تحت تأثیر ساده لوحی و دعوا قرار می‌گیرند. برادران راما را به عنوان محافظ و پیشخدمت استخدام می کنند. ناندینی در همین حین شروع به عصبانیت از عدم آزادی خود می کند. او راما را درگیر می کند تا روستا را بدون اطلاع برادرانش به او نشان دهد. راما با خواسته های او عمل می کند و دهکده را به او نشان می دهد که نتیجه آن ناندینی است. مریض شدن راما به خاطر بیمار شدن ناندینی سرزنش می شود و توسط برادران مورد ضرب و شتم قرار می گیرد. ناندینی که تازه شروع به دوست داشتن راما کرده است احساس گناه می کند که دلیلی برای سطل زباله شدن او بوده است. این حادثه آنها را از نظر عاطفی به هم نزدیکتر می کند. عاشق راما است. یک روز، یک کارگر کارخانه به دلیل لعنت کردن در ناندینی مجازات می شود. او نقشه می کشد تا ناندینی را در افتتاحیه کارخانه جدید متعلق به برادرانش بکشد. راما این توطئه را می شنود، و در یک دسیسه تلاش غوغایی برای نجات ناندینی به سمت او می رود و ناخواسته او را در ملاء عام احساس می کند. ناندینی با این استدلال که راما چنین کاری را در ملاء عام انجام نمی دهد، مخالفت می کند و از راما دفاع می کند. اما برادران او عصبانی هستند. آنها او را به حدی کتک زدند که نزدیک بود او را بکشند. ناندینی آنها را متوقف می کند و به او فرصت توضیح می دهد. وقتی راما وضعیت را توضیح می دهد، سرشان را از شرم آویزان می کنند. راما علیرغم عذرخواهی بی صدا کار خود را در همانجا ترک می کند. در آن شب ناندینی تصمیم می گیرد با راما ملاقات کند و عذرخواهی کند و شاید او را متقاعد کند که به کار خود بازگردد. راما از بازگشت امتناع می کند زیرا نمی خواهد طبیعت خشن برادرانش را تحمل کند. او فکر می کند که اگر راما با او ازدواج کند، آنها نمی توانند راما را مدیریت کنند. او راما را متقاعد می کند که زنجیر عروسی (Mangalsutra) را به دور گردنش ببندد که از او در برابر برادرانش محافظت می کند. راما بدون اینکه متوجه حرمت این عمل شود همان طور که گفته شد انجام می دهد و متوجه نمی شود که اکنون با او ازدواج کرده است. راما به سر کار باز می گردد و برادران به خاطر نجات جان ناندینی ها به او احترام بیشتری می گذارند. ناندینی نیز شروع به تقلید از قانون خود در مراقبت از شوهرش می کند. این راما را عصبی می‌کند، اما او همچنان بی‌خبر می‌ماند، تغییر رفتار او توسط قانون او مورد توجه قرار می‌گیرد که برادران را ترغیب می‌کند قبل از بدتر شدن اوضاع ناندینی را با هم ازدواج کنند. ناندینی که متوجه می شود آنها در تلاش برای ازدواج او هستند، سعی می کند به راما بفهماند که آنها قبلاً ازدواج کرده اند. راما از درک خودداری می کند و به سمت مادرش فرار می کند که با فهمیدن آنچه اتفاق افتاده است او را از انکار بیرون می کشد. او را می فرستد تا از او محافظت کند. برادران متوجه می شوند که چه اتفاقی افتاده و سعی می کنند مادر را شکنجه کنند تا او را وادار کنند که پسرش کجا پنهان شده است. او به موقع توسط پسرش که نزدیک بود برادران را بکشد نجات می یابد. همسران برادران او را از کشتن آنها باز می دارند.