خواهر و برادر میمی و لوک ناخواسته یک ارباب بیگانه باستانی را زنده می کنند. آنها با استفاده از یک طلسم جادویی، هیولا را مجبور به اطاعت از هوس های کودکانه خود می کنند و به طور تصادفی یک گالری سرکش متشکل از قاتل های بین کهکشانی را به حومه شهر جذب می کنند.