8 بازی ویدیویی که جذاب‌ترین مرحله اول را دارند

در دنیای بازی‌های ویدیویی، مراحل اولیه نه‌تنها به‌عنوان نقطه شروع بازی‌ها شناخته می‌شوند، بلکه اغلب به‌عنوان اولین فرصت برای جذب بازیکنان و ایجاد ارتباط احساسی با بازی عمل می‌کنند. اولین مرحله در هر بازی معمولاً نه‌تنها با طراحی و ساختار خود یک نقطه شروع جذاب و چالش‌برانگیز است، بلکه به طریقی بیانگر هویت بازی و انتظارات آن از بازیکن است. این مراحل می‌توانند با استفاده از گرافیک‌های خاص، موسیقی‌های به‌یادماندنی و محیط‌های منحصربه‌فرد، پایه‌گذار تجربه‌ای باشند که در آینده به خاطره‌ای پررنگ تبدیل می‌شود.

در این مقاله، به بررسی برخی از معروف‌ترین و نمادین‌ترین اولین مراحل بازی‌های ویدیویی خواهیم پرداخت. این مراحل نه‌تنها در زمان خود تأثیرگذار بودند؛ بلکه باگذشت سال‌ها همچنان در یاد و ذهن گیمرها باقی‌مانده‌اند. هر یک از این مراحل ویژگی‌ها و طراحی خاص خود را دارند که آن‌ها را از سایر مراحل اولیه تمایز می‌بخشد. از آثار کلاسیک دهه‌های گذشته تا بازی‌های مدرن و پرطرفدار، اولین مراحل همواره جایگاه ویژه‌ای در تاریخ بازی‌های ویدیویی داشته‌اند.

هدف ما از نگارش این مقاله مایکت تحلیل و بررسی مراحل اولیه بازی‌های مختلف از نظر طراحی گیم‌پلی، موسیقی، داستان‌گویی و تأثیرگذاری بر تجربه کلی بازی است. ما قصد داریم تا نگاهی عمیق به این مراحل داشته باشیم و ویژگی‌هایی را که باعث شده این مراحل به نمادهایی در صنعت بازی تبدیل شوند، شناسایی کنیم.

استفاده از مفهوم “Prologue” در بازی‌های ویدیویی

استفاده از مفهوم "Prologue" در بازی‌های ویدیویی

در صنعت بازی‌های ویدیویی، همان‌طور که در داستان‌گویی سینما و ادبیات شاهد آن هستیم، یک بخش ابتدایی قوی می‌تواند به‌شدت بر موفقیت داستان و جذب مخاطب تأثیرگذار باشد. در بسیاری از بازی‌ها، طراحان و توسعه‌دهندگان از مفهوم “پروولوگ” یا “Prologue” برای ایجاد یک زمینه و پیش‌زمینه برای داستان اصلی استفاده می‌کنند. مراحل آغازین بازی‌ها نه‌تنها به‌عنوان یک بخش پیش‌ساز عمل می‌کنند بلکه می‌توانند عواطف، شخصیت‌ها و جهان بازی را معرفی کرده و فضایی هیجان‌انگیز و مرموز برای بازیکن ایجاد کنند.

  • پروولوگ‌ها (Prologues): در بازی‌های ویدیویی به‌عنوان یک ابزار داستانی عمل می‌کنند که به بازیکن اجازه می‌دهند تا به‌تدریج وارد دنیای بازی شوند و همزمان با پیشروی در این بخش، با فضای بازی، شخصیت‌ها و اهداف آشنا شوند. این بخش‌ها معمولاً به‌صورت یک مقدمه‌چینی برای حوادث اصلی بازی عمل می‌کنند و می‌توانند برای بازیکنان جذابیت و هیجان ایجاد کرده و آن‌ها را به دنیای بازی جذب کنند. یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های پروولوگ، توانایی آن در ایجاد تعلیق و تردید در ذهن بازیکن است. این بخش‌ها می‌توانند سوالات زیادی در ذهن گیمر ایجاد کنند که تنها در ادامه بازی به آن‌ها پاسخ داده می‌شود.

در بسیاری از بازی‌ها، پروولوگ به‌عنوان ابزاری برای معرفی جهان داستانی، شخصیت‌ها و درگیری‌های اصلی عمل می‌کند. به‌عنوان‌مثال، در بازی‌هایی مانند “The Elder Scrolls V: Skyrim” یا “Red Dead Redemption 2″، پروولوگ‌ها نه‌تنها به‌عنوان مقدمه‌ای برای داستان‌های عظیم عمل می‌کنند، بلکه حس حضور و مشارکت در دنیای بازی را برای بازیکن به وجود می‌آورند. این بخش‌ها می‌توانند شامل یک داستان ابتدایی، یک حادثه بزرگ یا یک سری اتفاقات باشند که بازیکن را وارد دنیای وسیع‌تر بازی می‌کنند.

این تکنیک همچنین به توسعه‌دهندگان این امکان را می‌دهد تا سرعت و ریتم داستان را کنترل کنند. از طریق پروولوگ، می‌توانند داستان‌های غنی و پیچیده‌ای را بادقت بیشتری روایت کرده و با معرفی تدریجی جزئیات، بازیکن را به طور مؤثری درگیر کنند. پروولوگ‌ها می‌توانند احساس فوریت یا خطر را ایجاد کنند و یا برعکس، از تنش داستان بکاهند و فرصت لازم را برای بازیکن فراهم کنند تا با دنیای بازی ارتباط برقرار کند.

در این راستا، پروولوگ به‌عنوان یک ابزار بسیار کارآمد در روایتگری داستان‌های بازی‌های ویدیویی شناخته می‌شود که نه‌تنها به غنی‌تر شدن داستان کمک می‌کند؛ بلکه ارتباط بازیکن با بازی را در مراحل بعدی افزایش می‌دهد. از همین رو، در بسیاری از بازی‌های نمادین تاریخ گیمینگ، این بخش ابتدایی توانسته است به یکی از نقاط قوت بازی تبدیل شود و مخاطبان بسیاری را جذب کند.

1. بازی GTA V: یکی از نمادین‌ترین مراحل آغازین در بازی‌ها

1. بازی GTA V: یکی از نمادین‌ترین مراحل آغازین در بازی‌ها

مرحله اول بازی Grand Theft Auto V (GTA V) یکی از برجسته‌ترین و تأثیرگذارترین نمونه‌های استفاده از مفهوم پروولوگ در بازی‌های ویدیویی است. این پروولوگ نه‌تنها به‌عنوان یک مقدمه‌چینی برای داستان عظیم بازی عمل می‌کند، بلکه به‌گونه‌ای طراحی شده که بازیکن را فوراً درگیر دنیای پرتنش و هیجان‌انگیز بازی می‌کند. GTA V با استفاده از این پروولوگ، نه‌تنها هویت بازی را به طور قوی معرفی می‌کند؛ بلکه زمینه‌ساز اتفاقات مهم و حوادث پیچیده‌ای است که در طول بازی قرار است رخ دهند.

پروولوگ بازی GTA V با شروعی سریع و پرانرژی، بازیکن را بلافاصله در دنیای جرم و جنایت قرار می‌دهد. این بخش که به‌عنوان “The Prologue” شناخته می‌شود، بازیکنان را در نقش دو شخصیت اصلی بازی، Michael De Santa و Trevor Philips، درحالی‌که در حال انجام یک دزدی بانک در یکی از شهرهای کوچک ایالات متحده هستند، قرار می‌دهد. این مرحله نه‌تنها شروعی شتاب‌زده و پرهیجان دارد؛ بلکه بازیکن را به‌سرعت با شخصیت‌ها، مکان‌ها و نوع گیم‌پلی بازی آشنا می‌کند. لحظاتی پر از اکشن، استرس و تنش، در کنار طراحی خیره‌کننده و جزئیات دقیق محیط، موجب می‌شود تا این پروولوگ فوراً جذاب و فراموش‌نشدنی باشد.

  • یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های مرحله آغازین این بازی، روایت داستان از طریق تعلیق و کشمکش‌های درونی شخصیت‌هاست. Trevor و Michael با ویژگی‌های منحصربه‌فرد خود، به طور طبیعی تنش‌های بین شخصیت‌ها را به وجود می‌آورند، و این ویژگی‌ها در پروولوگ به‌خوبی معرفی می‌شود. به‌عنوان‌مثال، درحالی‌که Michael به دنبال رهایی از زندگی جنایتکارانه خود است، Trevor که شخصیتی بی‌رحم و بی‌ثبات دارد، نمایانگر بخش تاریک‌تر و بی‌پرده‌تری از دنیای بازی است. این تضادها که به طور عالی در پروولوگ پیاده‌سازی شده‌اند، نه‌تنها شخصیت‌ها را به طور موثر معرفی می‌کنند، بلکه پایه‌گذار درگیری‌های داستانی پیچیده‌ای هستند که در ادامه بازی شکل می‌گیرند.

GTA V با استفاده از این پروولوگ موفق شد نه‌تنها جهان بزرگ و پرجزئیات بازی را معرفی کند؛ بلکه به طور مستقیم و جذاب به موضوعات مهم داستان پرداخته و بازیکن را در موقعیت‌های استراتژیک و هیجان‌انگیز قرار دهد. این بخش آغازین با استفاده از گرافیک‌های عالی، موسیقی و طراحی صدا، فضایی سینمایی ایجاد کرده که حس غوطه‌ورشدن در دنیای بازی را به بازیکن منتقل می‌کند. همچنین، میزان اکشن و تعلیق موجود در پروولوگ، حس فوریت و اضطراب را در بازیکن برانگیخته و به شکلی طبیعی و هوشمندانه، او را به دنیای جرم و فساد در Los Santos می‌برد.

در نهایت، پروولوگ GTA V نه‌تنها به‌عنوان یکی از بهترین آغازهای تاریخ بازی‌های ویدیویی شناخته می‌شود، بلکه به‌عنوان نمونه‌ای برجسته از هنر روایتگری و طراحی مراحل ابتدایی بازی، جایگاه ویژه‌ای در تالار مشاهیر پروولوگ‌ها پیدا کرده است. این مرحله، با استفاده از تعلیق، گرافیک‌های زیبا و شخصیت‌پردازی دقیق، توانست تجربه‌ای فراموش‌نشدنی برای بازیکنان به وجود آورد و به یکی از مهم‌ترین بخش‌های بازی تبدیل شود.

آیکون سریال استریم جی‌تی‌ای ۵ - عمو هیتمن GTA V Stream Hitman
سریال

استریم جی‌تی‌ای ۵ – عمو هیتمن

GTA V Stream Hitman

تماشای استریم جی‌تی‌ای ۵

2. بازی Yakuza 0: سرنوشتی که ناخواسته تغییر کرد

2. بازی Yakuza 0: سرنوشتی که ناخواسته تغییر کرد

بازی Yakuza 0 یکی از بهترین نمونه‌های استفاده از مقدمه‌های غنی و پیچیده در بازی‌های ویدیویی است. این پروولوگ نه‌تنها به طور مؤثر دنیای بازی را معرفی می‌کند، بلکه شروعی است که مسیر شخصیت اصلی، کازوما، را به سمت دنیایی تاریک‌تر و خطرناک‌تر هدایت می‌کند. در Yakuza 0، پروولوگ تنها یک مقدمه ساده برای داستان بازی نیست، بلکه یک نقطه عطف است که همه چیز را برای کازوما تغییر می‌دهد. این مرحله، باتوجه‌به پیچیدگی‌های خود، توانسته است تبدیل به یکی از بهترین و تأثیرگذارترین اولین مراحل در تاریخ بازی‌های ویدیویی شود.

  • مرحله آغازین این بازی که در اوایل دهه ۸۰ میلادی در کامورو‌چو توکیو رخ می‌دهد، کازوما را به‌عنوان یک عضو وفادار و جوان از گروه یاکوزا معرفی می‌کند. او در حال انجام ماموریتی است که به نظر یک کار ساده و پیش‌پاافتاده می‌رسد. کازوما در ابتدا به‌عنوان یک شخصیت خوش‌نام و با اصول در دنیای یاکوزا معرفی می‌شود و بازیکن به‌سادگی می‌تواند با او همدلی کند. اما همه چیز با یک قتل تغییر می‌کند. فردی بی‌گناه، در یکی از مناطق شهر به طور تصادفی به قتل می‌رسد و کازوما به‌اشتباه متهم به ارتکاب این قتل می‌شود.

درحالی‌که کازوما که به نظر می‌رسید مسیر ساده‌ای در دنیای یاکوزا دارد، در یک‌لحظه به دنیایی از دروغ، فریب و خشونت کشیده می‌شود. این اتفاق نه‌تنها مسیر زندگی او را تغییر داد، بلکه موجب می‌شود که او در یک‌دنیای بسیار تاریک‌تر از آنچه که تصور می‌کرد، قرار گیرد. این تغییر مسیر کازوما نه‌تنها منجر به یک بحران هویت برای او می‌شود، بلکه به‌عنوان یک نقطه عطف در داستان بازی عمل می‌کند که تاثیرات آن در ادامه داستان عمیقاً نمایان می‌شود.

  • ساعات ابتدایی بازی به طور مؤثری احساس ناباوری و درماندگی کازوما را به نمایش می‌گذارد. ازآنجاکه او به طور غیرمستقیم مسئول قتل تلقی می‌شود، درگیر درگیری‌های پیچیده‌تری می‌شود که نه‌تنها روابط او با دیگر اعضای یاکوزا بلکه مفهوم وفاداری و اعتماد در دنیای یاکوزا را نیز به چالش می‌کشد. این بحران درک کازوما از دنیای اطرافش را دگرگون کرده و او را به فردی با انگیزه‌های پیچیده‌تر و تصمیمات سنگین‌تر تبدیل می‌کند. درحالی‌که او در تلاش است تا حقیقت را کشف کند، این پروسه موجب رشد شخصیتی او می‌شود و به‌عنوان پیش‌زمینه‌ای برای تصمیمات و درگیری‌های بعدی او در بازی عمل می‌کند.

پروولوگ Yakuza 0 به‌عنوان یکی از بهترین آغازهای داستانی در تاریخ بازی‌ها، نه‌تنها جهان بازی را به زیبایی معرفی می‌کند، بلکه شخصیت کازوما را به شکلی عمیق و با جزئیات پردازش می‌کند. این مرحله، با خلق یک معمای پیچیده و تاریک، به طور مستقیم بر داستان بازی تاثیر گذاشته و بازیکن را وارد دنیای پرفریب و خطرناک یاکوزا می‌کند. در نتیجه، پروولوگ بازی نه‌تنها آغازگر یک داستان اکشن پرتنش و درام محور است، بلکه به‌عنوان نقطه عطفی برای کازوما، سرنوشت او را به مسیری متفاوت هدایت می‌کند که هیچ‌گاه به همان شکل که بود، نخواهد بود.

3. بازی BioShock: کشف دنیایی جدید

بازی BioShock: کشف دنیایی جدید

عنوان BioShock یکی از به‌یادماندنی‌ترین و تأثیرگذارترین لحظات اولیه در تاریخ بازی‌های ویدیویی است. با آغاز این بازی، بازیکن به طور مستقیم و بی‌واسطه وارد دنیای جدیدی می‌شود که نه‌تنها به طور فوق‌العاده‌ای متفاوت از هر چیزی که پیش از آن تجربه کرده است، بلکه به طور خیره‌کننده‌ای عمیق و رازآلود است. با ورود به دنیای راپچر، شهر زیر آب که به طور مخفیانه در اعماق اقیانوس پنهان شده، بازیکن نه‌تنها دنیای جدیدی را کشف می‌کند، بلکه در لحظه‌ای غافلگیرکننده، متوجه می‌شود که دنیای کاملاً متفاوتی زیر دنیای آشنا و شناخته‌شده‌ای که قبلاً می‌شناخت، وجود دارد.

  • بازی BioShock با شروعی متفاوت و تاریک، بازیکن را در دنیای آشنای خود قرار می‌دهد که ناگهان به یک وضعیت اضطراری کشیده می‌شود. پس از یک حادثه هواپیمایی که منجر به سقوط در اقیانوس می‌شود، بازیکن به طور تصادفی به جزیره‌ای مرموز می‌رسد. این لحظه اولیه که شروعی ساده و ظاهراً بی‌خطر دارد، به‌سرعت به سمت هیجان و تعلیق تغییر می‌کند. در فاصله‌ای کوتاه، بازیکن کشف می‌کند که این جزیره به‌هیچ‌وجه یک مکان معمولی نیست. در عوض، در قلب این دریا، راپچر قرار دارد؛ یک شهر زیر آب که در ابتدا به نظر یک پروژه آرمان‌شهری باهدف ایجاد دنیایی بدون محدودیت‌های اجتماعی و اخلاقی می‌رسد.

لحظه‌ای که بازیکن از طریق یک فانوس دریایی وارد راپچر می‌شود، یکی از برجسته‌ترین لحظات بازی است. ورود به این شهر زیر آب نه‌تنها از نظر گرافیکی شگفت‌انگیز است، بلکه از نظر داستانی نیز حسی از تعلیق و شگفتی را به وجود می‌آورد. این لحظه، با مشاهده جزئیات دنیای زیر آب و معماری شگفت‌انگیز شهر، یک احساس مداوم از انزوا و تاریکی را القا می‌کند. هرچه بیشتر در راپچر کاوش می‌کنید، بیشتر متوجه می‌شوید که این آرمان‌شهر به‌سرعت به دنیایی فاسد و فروریخته تبدیل شده است. این تضاد بین ظاهر اولیه شهر و حقیقت نهفته آن باعث می‌شود تا بازیکن به طور غیرمنتظره‌ای وارد دنیای فریب و فساد شود.

  • نقطه عطف این Prologue که بازیکن را به‌شدت تحت تاثیر قرار می‌دهد، لحظه‌ای است که متوجه می‌شوید راپچر از زمان ساخته‌شدن خود به یک اجتماع نابودشده تبدیل شده است و در این لحظه، با کشف رازهای شهر و درگیری‌های درونی آن، بازیکن وارد دنیایی استبدادی و خطرناک می‌شود. وقتی این حقایق آشکار می‌شود، بازیکن احساس می‌کند که تمام دنیای آشنای خود که همیشه در سطح زمین می‌دانست، اکنون زیر دریا مدفون شده و دنیای جدیدی زیر آن قرار دارد. این لحظه به طور عمیق و بادقت طراحی شده است تا بازیکن را وارد دنیای پر از تنش، خیانت و تاریکی کند که در آن هر تصمیم و هر حرکت می‌تواند تأثیری عمیق بر سرنوشت او داشته باشد.

پروولوگ BioShock نه‌تنها بازیکن را به یک‌دنیای جدید و پیچیده وارد می‌کند؛ بلکه به طور مؤثری حس شگفتی، ترس و کشف را در بازیکن ایجاد می‌کند. این پروولوگ با استفاده از طراحی منحصربه‌فرد، جزئیات دقیق و داستان‌گویی پیچیده، به‌عنوان یکی از بهترین شروع‌های ممکن برای یک بازی در تاریخ صنعت گیم شناخته می‌شود.

4. بازی Resident Evil 4: آرامش قبل از طوفان

بازی Resident Evil 4: آرامش قبل از طوفان

پروولوگ بازی Resident Evil 4 یکی از به‌یادماندنی‌ترین و هیجان‌انگیزترین آغازهای تاریخ بازی‌های ویدیویی است. این پروولوگ که بازیکن را به یک روستای دورافتاده در اسپانیا می‌برد، یکی از لحظات پرتنش و استرس‌زا در بازی‌های ویدیویی را به نمایش می‌گذارد. وقتی که لئون کندی، شخصیت اصلی بازی، برای یافتن دختر رئیس جمهور، وارد این روستا می‌شود، همه چیز به نظر آرام و بی‌خطر است، اما خیلی زود متوجه می‌شود که در این مکان، همه چیز از نظر ذهنی و فیزیکی به چالش کشیده می‌شود. این لحظه، زمانی است که بازیکن باید به‌سرعت با واقعیت مرگبار و وحشتناک روستا مواجه شود، جایی که مردم به دیوانگان خون‌خوار تبدیل شده‌اند و باید با آنها مبارزه کند.

  • در ابتدای این Prologue، لئون به همراه یک همکار پلیس به جستجو در روستا می‌پردازد تا اطلاعاتی درباره ناپدیدشدن یک خانواده جمع‌آوری کند. در این لحظات اولیه، گیم‌پلی بازی نسبتاً آرام و در حالت کشف محیط است، اما این وضعیت خیلی زود تغییر می‌کند. اولین علامت‌های خطر زمانی ظاهر می‌شود که لئون با مردم روستا که به‌شدت عصبی و خشن شده‌اند روبه‌رو می‌شود. ازآنجاکه دشمنان هیچ‌گونه حساسیتی به هویت او یا تلاش‌هایش برای تحقیق ندارند، حملات وحشیانه و بی‌رحمانه آغاز می‌شود. این قسمت از بازی به‌خوبی نمایش می‌دهد که لئون و بازیکن باید آماده باشند تا در برابر دشمنانی که هیچ ترس یا دلسوزی ندارند، به‌شدت واکنش نشان دهند.

در همان ابتدا، هنگامی که لئون از یک ساختمان به بیرون می‌رود، روستائیان به شکل وحشیانه‌ای به او حمله می‌کنند و اینجا است که بازی به‌شدت جدی می‌شود. لئون باید از تمام مهارت‌های خود برای دفاع و بقا استفاده کند. اما این نبردها تنها مقدمه‌ای برای چالش‌های بزرگ‌تر است، چرا که پروولوگ به‌سرعت به سمت یکی از بزرگ‌ترین و ترسناک‌ترین لحظات بازی می‌رود: مواجهه با دکتر سالوادور، یک مرد مسلح به اره‌برقی که با ظاهر ترسناک و رفتار بی‌رحمانه‌اش، بازی را وارد مرحله‌ای از وحشت و تنش می‌کند.

  • دکتر سالوادور: این کاراکتر مخوف با اره‌برقی عظیم و صورت پوشیده شده، به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین تهدیدها در این پروولوگ ظاهر می‌شود. با شنیدن صدای اره‌برقی و دیدن سایهٔ او که به‌سرعت به سوی لئون می‌آید، بازیکن با حس شدید اضطراب و ترس مواجه می‌شود. لحظه‌ای که بازیکنان متوجه می‌شوند که باید با این موجود وحشتناک مقابله کنند، تقریبا مو را به تن تمامی بازیکنان سیخ کرده است. حضور دکتر سالوادور در بازی نه‌تنها به معنای یک تهدید فیزیکی است، بلکه نمایانگر تغییرات بزرگ در روند بازی و افزایش دشواری آن است. لئون باید به‌سرعت از محیط استفاده کرده و تاکتیک‌های مبارزه‌ای خود را برای فرار و مقابله با این دشمن کشنده پیدا کند.

پروولوگ بازی Resident Evil 4 با طراحی ماهرانه، گرافیک‌های خیره‌کننده و تنش‌های فراوان، بلافاصله بازیکن را وارد دنیای وحشت و بقا می‌کند. روستای مرموز و ساکنان دیوانه آن، دکتر سالوادور با اره‌برقی خود و سایر تهدیدات، همه چیز را برای بازیکن به چالش می‌کشد. این پروولوگ نه‌تنها بازیکن را از همان ابتدا درگیر داستان و گیم‌پلی می‌کند، بلکه به‌عنوان یکی از بهترین آغازهای بازی‌های ترسناک در تاریخ شناخته می‌شود. با این شروع پرهیجان، بازیکن به‌سرعت متوجه می‌شود که Resident Evil 4 نه‌تنها یک بازی بقا است، بلکه دنیای آن پر از تهدیدات مرگبار و پیچیدگی‌های ترسناک خواهد بود.

آیکون سریال استریم رزیدنت اویل ۴ - RIP Resident Evil 4 Remake Stream by RIP
سریال

استریم رزیدنت اویل ۴ – RIP

Resident Evil 4 Remake Stream by RIP

تماشای استریم رزیدنت اویل ۴

5. بازی Skyrim: از طناب دار، تا ناجی جهان

بازی Skyrim: از طناب دار، تا ناجی جهان

پروولوگ بازی Skyrim یکی از شگفت‌انگیزترین و غافلگیرکننده‌ترین شروع‌ها در تاریخ بازی‌های ویدیویی است. این پروولوگ به بازیکن اجازه می‌دهد تا به طور موقت در نقش یک شخصیت اسیر قرار گیرد که در حال منتظر اعدام است، اما به طور ناگهانی همه چیز تغییر می‌کند و بازیکن به شخصیتی تعیین‌شده برای نجات جهان تبدیل می‌شود. در ابتدا، بازی به بازیکن اجازه می‌دهد تا به دنیای فانتزی Tamriel وارد شود، جایی که قرار است یک ماجراجویی عظیم و پرهیجان آغاز کند. اما این پروولوگ به‌گونه‌ای طراحی شده که به‌سرعت توجه بازیکن را جلب کرده و او را در موقعیتی قرار می‌دهد که گویی قرار است پایان بازی برایش رقم بخورد.

  • در دقایق ابتدایی، بازی Skyrim بازیکن را در نقش یک شخصیت محبوس به نمایش می‌گذارد که به اتهام ارتکاب جرم‌هایی که به یاد نمی‌آورد، قرار است اعدام شود. این شخصیت که بازیکن کنترل آن را به عهده دارد، به‌عنوان یکی از اعضای یک گروه دزد دستگیر شده، درحالی‌که انتظار دارد به مرگ خود در Helgen (شهری در شمال Skyrim) برسد، همراه با دیگر مجرمان در صف اعدام ایستاده است. در این لحظه، بازی بازیکن را به‌شدت درگیر می‌کند، زیرا هر لحظه به نظر می‌رسد که این پایان داستان است. لذت گرافیک و طراحی دقیق، همراه با موسیقی غم‌انگیز و استرس‌زا، درحالی‌که بازیکن شاهد این موقعیت بحرانی است، باعث می‌شود که گویی هیچ راهی برای فرار یا نجات وجود ندارد.

اما در یک‌لحظه غافلگیرکننده، زمانی که شخصیت اصلی در حال آماده‌شدن برای اعدام است، حمله‌ای ناگهانی از طرف اژدهایی به نام Alduin باعث می‌شود تا همه چیز به طور ناگهانی تغییر کند. به‌محض حمله اژدها، هیجان و اضطراب در بازی به اوج خود می‌رسد و بازیکن را از این لحظه‌ای که در آن به نظر می‌رسید همه‌چیز تمام شده، به دنیای جدیدی از ماجراجویی و خطر هدایت می‌کند. این تغییر ناگهانی نه‌تنها سرنوشت شخصیت اصلی را تغییر می‌دهد، بلکه دنیای بازی را وارد یک دایره جدید از درگیری‌ها، نبردها و کشف‌های حماسی می‌کند.

پس از حمله اژدها، شخصیت اصلی از زندان آزاد می‌شود و به طور اتفاقی و بدون اینکه خود متوجه شود، به دنیای وسیع و پر از تهدیدات Skyrim وارد می‌شود. با کشف این واقعیت که او یکی از Dragonborn، یا همان “فرزند اژدها” است، یک بازیکن از دزد در حال اعدام به یک قهرمان منتخب تبدیل می‌شود که باید به نجات دنیای خود پرداخته و تهدیدهای عظیم را متوقف کند. این لحظه‌ از پروولوگ که بازیکن متوجه می‌شود سرنوشت او به طور شگفت‌آوری به قدرت‌های خارق‌العاده و تغییرات عظیم جهان مرتبط است، یکی از لحظات کلیدی و به‌یادماندنی در تاریخ بازی‌های ویدیویی است.

پروولوگ Skyrim نه‌تنها از نظر داستانی پر از پیچش‌های ناگهانی و شگفت‌انگیز است، بلکه تجربه‌ای است که بازیکن را به‌شدت با بازی درگیر می‌کند. این بخش، با استفاده از طراحی قدرتمند، فضاسازی‌های شگفت‌انگیز و روایت داستانی غنی، توانسته است یکی از بهترین شروع‌ها در تاریخ بازی‌ها را خلق کند. این پروولوگ نه‌تنها بازیکن را از لحظاتی ترسناک و تنش‌زا عبور می‌دهد، بلکه او را به شخصیتی قهرمان تبدیل می‌کند که قرار است آینده جهان را تعیین کند. این تغییر در موقعیت شخصیت از دزد محکوم به مرگ به نجات‌دهنده جهان، به‌عنوان یک نقطه عطف در دنیای بازی‌های ویدیویی به‌حساب می‌آید که به‌درستی موفق به جذب و حفظ توجه بازیکن می‌شود.

6. بازی Detroit: Become Human: دنیای جدید اندرویدها و انسان‌ها

بازی Detroit: Become Human: دنیای جدید اندرویدها و انسان‌ها

پروولوگ بازی Detroit: Become Human یکی از برجسته‌ترین و تأثیرگذارترین شروع‌ها در صنعت بازی‌های ویدیویی است. این بازی که توسط Quantic Dream ساخته شده، بازیکن را به دنیای آینده‌ای نزدیک می‌برد که در آن اندرویدها به طور کامل در کنار انسان‌ها زندگی می‌کنند و در بسیاری از جنبه‌های اجتماعی و اقتصادی جامعه وارد شده‌اند. پروولوگ بازی، با استفاده از فضاسازی دقیق و داستان‌گویی غنی، به بازیکن اجازه می‌دهد تا به طور عمیق‌تری با این دنیای تازه آشنا شود و تاثیرات این دنیای جدید بر انسان‌ها و اندرویدها را احساس کند.

  • شروع بازی Detroit: Become Human به طور خاص از منظر یکی از اندرویدها، به نام Kara، روایت می‌شود. این شخصیت به‌عنوان یک اندروید خانگی در نظر گرفته شده که وظیفه نگهداری از یک خانواده و خانه را بر عهده دارد. اما در لحظه‌ای که این اندروید متوجه می‌شود که صاحب خود به طور فیزیکی و عاطفی او را مورد سوءاستفاده قرار می‌دهد، تصمیم می‌گیرد تا فرار کند. این تصمیم نه‌تنها نشان‌دهنده شخصیت پیچیده Kara است، بلکه به طور مؤثر دنیای بازی را از دید یک اندروید به‌عنوان موجوداتی با احساسات و حقوق انسانی به تصویر می‌کشد.

همزمان با این داستان، بازی به‌صورت نرم و بدون عجله بازیکن را وارد دنیای گسترده‌ای از اندرویدها و انسان‌ها می‌کند. در این دنیای آینده‌نگر، اندرویدها نه‌تنها به‌عنوان ابزارهایی برای راحتی انسان‌ها شناخته می‌شوند، بلکه به طور فزاینده‌ای درگیر مشکلات اخلاقی و اجتماعی می‌شوند. در طول پروولوگ، بازیکن به طور تدریجی متوجه می‌شود که اندرویدها نه‌تنها از جنبه‌های فنی و پیشرفته بسیار شبیه انسان‌ها هستند، بلکه درحال‌توسعه احساسات و تمایلات انسانی خود نیز هستند. این معرفی هوشمندانه از دنیای بازی، باعث می‌شود که بازیکن به طور طبیعی وارد تفکر درباره مفاهیم پیچیده‌ای همچون آزادی، هویت و حقوق اجتماعی شود.

  • احساسات در کالبدی بی احساس: درست در لحظه‌ای که بازیکن با تصمیمات اخلاقی Kara در مقابل صاحب بی‌رحم او مواجه می‌شود، بازی شروع به چالش کشیدن اصول اخلاقی و انسانیت می‌کند. انتخاب‌های مختلف که به بازیکن داده می‌شود، همگی بر روی روند داستان تاثیر می‌گذارند و نشان می‌دهند که آیا اندرویدها قادر به داشتن احساسات انسانی واقعی هستند و آیا آن‌ها حق دارند که همانند انسان‌ها از آزادی و امنیت برخوردار باشند؟ این سوالات که از همان پروولوگ به طور مستقیم مطرح می‌شوند، بازی را به یک تجربه فکری و عاطفی عمیق تبدیل می‌کنند که بازیکن را مجبور به بازنگری در مفاهیم پایه‌ای اخلاق و حقوق می‌کند.

پروولوگ بازی Detroit: Become Human، با به‌تصویرکشیدن واقعیت‌های پیچیده و معضلات انسانی از زبان اندرویدها، به بازیکن این امکان را می‌دهد که نه‌تنها با دنیایی آینده‌نگر آشنا شود، بلکه به طور هم‌زمان وارد یک روایت عاطفی و فلسفی درباره هویت، آزادی و جایگاه انسان‌ها در جهان خود شود. طراحی محیط‌های چشم‌نواز، موسیقی حماسی و داستان‌گویی مؤثر باعث می‌شود که این پروولوگ به یکی از بهترین آغازهای ممکن برای یک بازی ویدیویی تبدیل شود. دنیای آینده‌ای که در این بازی ارائه می‌شود، به‌گونه‌ای است که بازیکن را به تفکر و چالش کشیدن در مورد آینده انسان‌ها و فناوری وادار می‌کند و برای بسیاری از بازیکنان، این پروولوگ نقطه شروعی برای سفری عاطفی و اخلاقی عمیق است.

7. بازی Battlefield 1: وحشت فراموش‌نکردنی جنگ

بازی Battlefield 1: وحشت فراموش‌نکردنی جنگ

پروولوگ بازی Battlefield 1 یکی از تاثیرگذارترین و غم‌انگیزترین شروع‌ها در تاریخ بازی‌های ویدیویی است که بادقت و حساسیت، وحشت‌های جنگ جهانی اول و تاثیرات آن بر زندگی سربازان را به تصویر می‌کشد. این پروولوگ که در قالب مجموعه‌ای از بخش‌های مختلف به روایت داستان چندین سرباز می‌پردازد، به طور مستقیم و بی‌پرده وحشت‌های جنگ و دشواری‌های زندگی در خط مقدم را به نمایش می‌گذارد. هر بخش از این پروولوگ به یک شخصیت متفاوت می‌پردازد و بازیکن را با دیدگاه‌های مختلف سربازانی آشنا می‌کند که در دل یکی از خونین‌ترین جنگ‌های تاریخ در حال نبرد هستند. این روایت‌های متعدد، به‌خوبی نشان می‌دهند که در پشت هر لباس یونیفورم و در پشت هر کلاه‌خود جنگی، انسانی با آرزوهای شخصی، خانواده و امید به بازگشت به خانه وجود دارد.

  • در آغاز بازی، بازیکن در قالب یک سری از سربازان مختلف از جبهه‌های جنگ جهانی اول بازی می‌کند. این سربازان هرکدام از نقاط مختلف دنیا آمده‌اند و با زبان‌ها و انگیزه‌های مختلفی وارد این جنگ شده‌اند. از یک سو، بازیکن در نقش قهرمانان گمنام قرار می‌گیرد که در شرایطی بی‌رحمانه و بی‌انصاف در جبهه‌های جنگ جهانی اول در حال مبارزه هستند. در هر بخش از پروولوگ، بازیکن می‌بیند که این سربازان که ممکن است هرکدام به‌نوعی “دشمن” به‌حساب آیند، در واقع انسان‌هایی هستند که خواسته‌ها، آرزوها و دلبستگی‌هایی شبیه به یکدیگر دارند. مهم‌تر از همه، هرکدام از این سربازان فقط یک آرزو دارند: زنده‌ماندن و بازگشت به خانه.

یکی از ویژگی‌های برجسته پروولوگ بازی Battlefield 1 این است که به‌هیچ‌وجه از نمایی قهرمانانه از جنگ یا سربازان برای تقویت داستان خود استفاده نمی‌کند. به‌جای آن، بازی به واقعیت‌های خشونت‌آمیز و وحشتناک جنگ پرداخته و نشان می‌دهد که هیچ‌کس از سربازان از این خشونت‌ها در امان نیست. هر مرحله از پروولوگ، بازیکن را در موقعیت‌های مختلفی قرار می‌دهد که سربازان در حال مبارزه با دشمنان، فرار از گلوله‌ها و تلاش برای بقا هستند. این بخش‌ها به‌قدری واقعی و تاثیرگذار طراحی شده‌اند که بازیکن به‌راحتی می‌تواند با سربازان همدردی کند و درد و رنج‌های آنها را درک کند.

در یکی از این بخش‌ها، بازیکن در نقش یک سرباز آمریکایی قرار می‌گیرد که در خط مقدم در حال مبارزه با دشمن است. در این بخش، ناگهان صحنه بازی عوض شده و بازی، بازیکن را با خاطرات سرباز و ارتباطات عاطفی او با خانواده‌اش آشنا می‌کند. در این بخش‌، نشان داده می‌شود که این سرباز نه‌تنها برای پیروزی در نبرد می‌جنگد، بلکه برای خانواده‌اش و برای بازگشت به خانه و جایی که به آن تعلق دارد، می‌جنگد. گویی همین احساسات انسانی و شجاعت فردی است که بازی را از یک تجربه صرفاً جنگی به یک تجربه عاطفی و انسانی تبدیل می‌کند.

  • در بخش‌های دیگر پروولوگ، بازی از زاویه‌ دید سربازانی از کشورهای مختلف همچون انگلیس، فرانسه و آلمان روایت می‌شود. این تغییرات زاویه دید نه‌تنها تنوع و عمق داستان را افزایش می‌دهد، بلکه به بازیکن این امکان را می‌دهد که از چشم‌ اندازه‌های مختلف به جنگ نگاه کند. در هر یک از این داستان‌ها، حتی در زمانی که سربازان در حال کشتن و کشته‌شدن هستند، داستان‌های انسانی و احساسی به تصویر کشیده می‌شود. این سربازان با انگیزه‌های مختلف به جنگ آمده‌اند، اما در نهایت همه آنها یک چیز مشترک دارند: امید به پایان جنگ و بازگشت به خانه.

پروولوگ Battlefield 1 نه‌تنها وحشت جنگ را به طور بی‌رحمانه‌ای به نمایش می‌گذارد، بلکه به طور مؤثر به داستان‌های شخصی و انسانی سربازان پرداخته و نشان می‌دهد که حتی در دل تاریک‌ترین لحظات جنگ، انسانیت و آرزوهای شخصی همچنان وجود دارند. این رویکرد نه‌تنها باعث می‌شود که بازیکن با احساسات و انگیزه‌های سربازان ارتباط برقرار کند، بلکه باعث می‌شود تا درک عمیق‌تری از اثرات درازمدت جنگ بر زندگی فردی و جمعی پیدا کند. پروولوگ بازی Battlefield 1 به‌عنوان یک تجربهٔ آموزشی و عاطفی، یکی از بهترین شروع‌های تاریخ بازی‌های جنگی به شمار می‌آید و بازیکن را به تفکر درباره فاجعه‌های جنگ جهانی اول و تاثیرات آن بر بشریت و زندگی انسان‌ها وادار می‌کند.

8. بازی Fallout 4: وداع با دنیای قدیم و ورود به دنیای آخرالزمانی

بازی Fallout 4: وداع با دنیای قدیم و ورود به دنیای آخرالزمانی

پروولوگ بازی Fallout 4 یکی از تحولات تاثیرگذار در تجربه بازی‌های ویدیویی است که به طور هم‌زمان دو نقش مهم را ایفا می‌کند: معرفی دنیای زیبای پیش از جنگ و وداع با آن به‌وسیله واردکردن بازیکن به دنیایی کاملاً جدید و آخرالزمانی. این پروولوگ به طور مؤثر بازیکن را در موقعیتی قرار می‌دهد که نه‌تنها با دنیای Commonwealth و Boston آشنا می‌شود، بلکه از همان ابتدا شاهد ویرانی‌ها و تغییرات ناشی از جنگ هسته‌ای است که این دنیا را به نابودی کشانده. در واقع، بازی نه‌تنها محیطی زیبا و پر از جزئیات را به نمایش می‌گذارد، بلکه به طور مؤثر بازیکن را به دنیای جدید و بی‌رحم وارد می‌کند که هیچ‌چیز در آن به شکل سابق نخواهد بود.

  • بازی با معرفی شخصیت اصلی که خودتان او را طراحی می‌کنید، آغاز می‌شود. بازیکن به‌عنوان یک شهروند معمولی در سال‌های پیش از انفجار هسته‌ای در منطقهٔ Boston، زندگی آرام و معمولی خود را همراه با خانواده‌اش دنبال می‌کند. در این بخش، بازیکن با فضای پر از جزئیات زندگی پیش از جنگ آشنا می‌شود. محیط‌های شهری، خانه‌های مدرن و گرافیک زیبا به‌گونه‌ای طراحی شده‌اند که حس آرامش و رفاه پیش از فاجعه را به‌خوبی منتقل می‌کنند. در همین حین، بازی به طور طبیعی و غیرمستقیم مفاهیم پیشرفته تکنولوژی، روابط خانوادگی و جوامع اجتماعی را نشان می‌دهد. این فضا که در ظاهر کاملاً نرمال به نظر می‌رسد، زمینه‌ساز یکی از بزرگ‌ترین تغییرات تاریخ بازی‌های ویدیویی می‌شود.

اما این معرفی از دنیای پیش از جنگ تنها یک فریب موقت است. هنگامی که انفجارهای هسته‌ای آغاز می‌شود، پروولوگ به‌سرعت به‌سوی تغییرات فاجعه‌بار پیش می‌رود. در این لحظات، بازیکن به‌عنوان یکی از اعضای ارشد یک شرکت دولتی باید به‌سرعت وارد پناهگاه Vault 111 شود تا از انفجار هسته‌ای جان سالم به در ببرد. در این لحظهٔ بحرانی، بازیکن متوجه می‌شود که او قرار است برای سال‌ها در این پناهگاه به طور کامل از دنیای بیرون جدا شود. این لحظهٔ وداع با دنیای قدیم به طور عاطفی تأثیرگذار است، زیرا بازیکن شاهد ازدست‌دادن زندگی‌ای است که می‌شناخت و قرار است با دنیای جدید و ویران‌شده روبه‌رو شود.

  • پس از گذشت قرن‌ها در خواب مصنوعی، شخصیت اصلی بیدار می‌شود و وارد دنیای تغییریافتهٔ Commonwealth می‌شود. این منطقه که دیگر هیچ شباهتی به دنیای پیش از جنگ ندارد، با خرابه‌های شهری و جاده‌های ویران‌شده پر شده است. محیط‌های جدید و خالی از زندگی، انبوهی از خطرات، و موجودات وحشی و رادیواکتیو در کنار زباله‌ها و ویرانه‌ها قرار دارند. در این دنیای آخرالزمانی، بازیکن با دنیایی کاملاً متفاوت روبه‌رو می‌شود که هیچ‌چیز در آن به شکل سابق باقی نمانده است. خانواده، خانه و زندگی پیشین شخصیت اصلی دیگر وجود ندارد و بازیکن باید با این دنیای وحشتناک و بی‌رحم روبه‌رو شود.

در طول پروولوگ بازی، این وداع با دنیای پیش از جنگ و ورود به دنیای ویرانه و آخرالزمانی، نه‌تنها به‌صورت بصری بلکه از نظر احساسی نیز بسیار تاثیرگذار است. بازی به طور مستمر به بازیکن یادآوری می‌کند که هیچ‌چیزی در این دنیا ثابت نیست و هر لحظه ممکن است دنیای قدیم که بازیکن با آن آشنا بوده، به طور کامل تغییر کند. لحظات وداع با خانواده، ویرانی‌های بعد از جنگ و دنیای بی‌رحم جدید باعث می‌شود که بازیکن خود را در موقعیتی خاص و عاطفی بیابد. بازی از همان ابتدا به بازیکن نشان می‌دهد که هیچ‌چیز در این دنیای جدید قابل‌پیش‌بینی نیست و باید برای بقا آماده شود.

پروولوگ Fallout 4 به‌عنوان یکی از بهترین شروع‌ها در بازی‌های ویدیویی، نه‌تنها بازیکن را با دنیای زیبا و پیشرفته پیش از جنگ آشنا می‌کند، بلکه به طور ناگهانی و غافلگیرکننده آن را از هم می‌پاشد و دنیای آخرالزمانی را به نمایش می‌گذارد. این تغییرات ناگهانی و وحشتناک، به‌ویژه در لحظاتی که بازیکن باید با واقعیت جدید کنار بیاید، به‌خوبی حس ازدست‌دادن و تغییرات در دنیای بازی را منتقل می‌کند. این پروولوگ نه‌تنها دنیای زیبای گذشته را به طور غم‌انگیزی از دست می‌دهد، بلکه بازیکن را وارد یک‌دنیای جدید و به‌شدت خطرناک می‌کند که هیچ‌چیز از آنچه که می‌شناخت باقی نمانده است.

نتیجه‌گیری

با 12 مورد از بهترین بازی های تاریخ در سبک ترس و بقا آشنا شوید

پروولوگ‌ها در دنیای بازی‌های ویدیویی به‌عنوان اولین تجربه‌ای که بازیکن با دنیای بازی آشنا می‌شود، نقشی حیاتی و بی‌بدیل دارند. آن‌ها تنها یک شروع ساده نیستند، بلکه به طور مؤثر و خلاقانه‌ای پایه‌گذار تجربیات احساسی و داستانی بازی‌های ویدیویی هستند. ازآنجاکه مراحل آغازین بازی‌ها معمولاً در شرایط پیچیده و بحرانی شروع می‌شوند، توانایی آن‌ها در غوطه‌ورکردن بازیکن در دنیایی جدید، معرفی شخصیت‌ها و مفاهیم اساسی، و برانگیختن احساسات انسانی، می‌تواند اثرات بسیار عمیقی بگذارد. هرکدام از پروولوگ‌هایی که در این مقاله بررسی کردیم، به طور منحصربه‌فردی بازیکن را با دنیای خود آشنا کرده و دنیای جدید و پیچیده‌ای از احساسات، درگیری‌ها و تصمیمات اخلاقی را پیش روی او قرار داده‌اند.

در نهایت، پروولوگ‌های این بازی‌ها توانسته‌اند تجربه‌ای غنی و چندبعدی برای بازیکنان ایجاد کنند که از همان ابتدا آنها را درگیر داستان‌ها و دنیای بازی کرده و به طور عاطفی با آن‌ها ارتباط برقرار کنند. این آغازها نه‌تنها به‌عنوان نقطه شروع بازی‌ها عمل می‌کنند، بلکه به‌صورت غیرمستقیم و هوشمندانه موضوعات فلسفی، اجتماعی و اخلاقی را مطرح کرده و از بازیکن می‌خواهند که به‌دقت به پیام‌های این بازی‌ها توجه کند. پروولوگ‌ها نه‌تنها برای دنیای بازی، بلکه برای بازیکن هم به‌عنوان یک آغاز بزرگ و ماندگار در خاطر خواهند ماند.

در مجموع، این پروولوگ‌ها با طراحی دقیق و شخصیت‌پردازی‌های باورپذیر، به طور مؤثر دنیای بازی را معرفی کرده و تاثیرات عاطفی عمیقی به‌جای می‌گذارند. آن‌ها از قدرت داستان‌گویی در دنیای بازی‌های ویدیویی بهره می‌برند و به ما یادآوری می‌کنند که حتی در یک‌دنیای فانتزی و تخیلی، احساسات انسانی و روابط شخصیت‌ها همواره در اولویت قرار دارند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
دانلود مایکت ×