10 بازی ویدیویی که داستان بسیار پیچیدهای دارند
یک بازی ویدیویی با داستان جذاب، شاید بتواند کاستیهای تمام بخش دیگر را جبران کند؛ بدین خاطر که حتی اگر نتوانیم با گیمپلی یا جلوههای بصری یک بازی ویدیویی ارتباط برقرار کنیم، اما یک داستان جذاب به ما این اجازه را میدهد که وقتمان را برای تجربه این بازی سرمایهگذاری کنیم.
از قدیم تا به حال و حتی زمانی که بازیهای هشت بیتی منتشر میشدند، بازیهای ویدیویی در دپارتمان داستان و روایت یک تلنگر حتی کوچک داشتند؛ حتی بازیهایی مثل ماریو و زلدا هم یک داستان و روایت پسزمینه داشتند که هرچقدر ساده، اما به ما کمک میکرد که با شخصیتهای اصلی این بازیها ارتباط برقرار کنیم.
به مرور زمان و با جلوتر آمدن در نسلهای مختلف بازیهای ویدیویی، استودیوهای بازیسازی بیشتر متوجه اهمیت داستان و روایت در بازیهای ویدیویی شدند و به همین ترتیب، داستانها هم پیچیدگی خاص خودشان را پیدا کردند که ارزش تجربه آنها را بسیار بیشتر از گذشته میکرد.
اما در این میان، یک سری بازی ویدیویی وجود دارد که داستان آنها به شکل خارقالعادهای پیچیده است. در این مقاله، قصد داریم سراغ بازیهای ویدیویی برویم که داستانهای پیچیدهای دارند که قطعا این بازیها به خاطر همین داستانها ارزش تجربه بسیار بالایی دارند. پس با بلاگ مایکت و این مقاله همراه باشید.
1. بازی Final Fantasy XIII
با انتخاب قسمت سیزدهم سری فاینال فانتزی، ادعایی نداریم که بقیه قسمتهای این سری داستان پیچیده یا جذابی ندارند؛ سری فاینال فانتزی بین همه گیمرهای حرفهای به عنوان یکی از بهترین سریهای داستانمحور یاد میشود که تمرکز زیادی روی شخصیتپردازیهای جذاب دارد.
اما قسمت سیزدهم این سری به شکل اعجابآوری خارقالعاده عمل کرده است که از همان اوایل بازی تا انتها میتواند نظر ما را به خود جلب کند و این داستان تا جایی پیچیده میشود که به راحتی میتواند تا مدتها در ذهن ما باقی بماند و از آن به عنوان یکی از پیچیدهترین داستانها در صنعت یاد کنیم.
داستان کلی این بازی ساده است؛ یک گروه مبارز جوان گرد هم آمدهاند تا از دنیا در مقابل یک قدرت باستانی که بر علیه دنیا توطئه کرده است، محافظت کنند. اما به مرور زمان، انقدر پیچشهای داستانی اتفاق میافتد که حتی هدف اولیه خود را در طول بازی فراموش خواهید کرد.
به خصوص با اضافه شدن شخصیتهای بیشتر به بازی و این که هر کدام از شخصیتها فلسفه مخصوص به خودشان را به داستان اضافه میکنند، داستان بازی واقعا پیچیدهتر از چیزی می شود که در ابتدای بازی تصور میکردید.
2. بازی Dragon Age: Inquisition
حتی از دقیقه اول بازی و اتفاقی که برای شخصیت شما میافتد، شما کاملا سورپرایز میشوید. شما دقیقا نمیدانید که شخصیت شما چگونه از ابتدای بازی به این وضعیت افتاده است و حتی خود شخصیت هم به شما اطلاعات زیادی نمیدهد و در پرده اول بازی، محوریت داستان راجع به همین موضوع است.
اما به مرور زمان، هر بار که یک معمای حل نشده در داستان و روایت بازی را حل میکنید، سازندگان یک معما و پیچیدگی جدید را در سر راه شما قرار میدهند و قطعا شما هم راهی به جز پیشروی در بازی ندارید.
شخصیتهای این بازی بسیار زیاد هستند و تا لحظات آخر بازی هم شخصیتهای بیشتری اضافه میشوند که هر کدام از این شخصیتها چه دوست یا چه دشمن، به گیمر کمک میکنند که بخشی از این گره بزرگ بازی را به روشهای مختلف بازی کنند؛ اما تمام ماجرا اینجا تمام نمیشود.
بزرگترین پیچش داستانی بازی در پایانبندی آن است که به هیچوجه انتظار آن را ندارید. پایانبندی پیچیده بازی درست زمانی سراغ شما میآید که فکر میکنید جواب تمام سوالات بازی را فهمیدهاید و در انتهای بازی متوجه میشوید که هنوز یک معمای بسیار بزرگ برای حل کردن باقی مانده است.
3. بازی Destiny
برای کسانی که راجع به بازی دستینی تعاریفی شنیدهاند اما هرگز آن را تجربه نکردهاند، شاید این انتخاب کمی عجیب باشد؛ چون اکثر افراد تصور میکنند که دستینی یک بازی تماما آنلاین است که داستان خاصی برای ارائه ندارد. اما باید بگوییم که کاملا تصور شما اشتباه است.
به خاطر این که بازی دستینی در کنار گیمپلی جذابی که در بخش چندنفره خود قرار داده است، یک داستان و روایت پیچیده را در خود جای داده است که برای یک بازی با تم علمی تخیلی که در خارج از جو زمین قرار دارد، سازندگان آن عالی عمل کردهاند.
البته باید ایراد بزرگ داستان آن را هم بگوییم؛ پیچیدگی داستانی لزوما به این معنا نیست که نمیتوان روایت را به خوبی دنبال کرد و در جریان آن قرار گرفت و در خیلی از بازیها هم دقیقا به همین شکل و منوال شاهد پیادهسازی یک داستان کاملا جذاب پیچیده هستیم.
اما در بازی دستینی بعضی اوقات ممکن است که خط داستانی بازی را گم کنیم که این موضوع صرفا به خاطر یک پیچیدگی جذاب نیست؛ به خاطر این است که بعضی اوقات سازندگان سعی کردهاند که صرفا به خاطر پیچیده شدن بازی، آن را در مسیرهای بسیار عجیبی قرار بدهند.
4. بازی NieR Automata
زمانی که برای اولین بار از بازی نیر اتوماتا رونمایی شد، حتی از تریلرهای این بازی هم میتوانستیم متوجه شویم که قرار است با یک بازی کاملا پیچیده روبهرو باشیم و تم ویران شهری که این بازی به ما میداد را تا قبل از این، ندیده بودیم.
بعد از انتشار بازی، متوجه شدیم که تمام حدسهایمان راجع به داستان پیچیده اما جذاب این بازی درست است. موضوعی که باعث میشود که روایت و داستان این بازی کاملا ما را به خود درگیر کند، مسیرها و پایانبندیهای مختلف است که بازی NieR Automata در اختیار گیمرها قرار میدهد.
با این که نیر اتوماتا را نمیتوان طولانیترین بازی نقشآفرینی تاریخ نام برد اما بدون شک از زمانی که این بازی را شروع میکنید و تا زمانی که آن را به اتمام میرسانید، کاملا میتوانید حس کنید که مدت زمان زیادی از وقت خود را روی تجربه این بازی گذاشتهاید.
شخصیتپردازیهای کاملا متفاوت و البته جدید این بازی هم یکی دیگر از دلایل است که در ابتدای بازی ممکن است با این بازی احساس غربت کنید. اما شک نکنید وقتی کم بیشتر در بازی روبه جلو حرکت کنید، جذابیت آن برای شما دوچندان و ارزش تجربه آن بیشتر خواهد شد.
- 5 بازی داستان محور که در سال ۲۰۲۴ هم جذاب هستند
- 8 بازی اندرویدی کوتاه و به یادماندنی که باید تجربه کنید
- 26 بازی داستانی اندروید که باید تجربه کنید
5. بازی Legacy of Kain: Soul Reaver
بازی میراث کین از آن دسته بازیهایی است که اگر قسمتهای مختلف آن را بازی کرده باشید، قطعا به این نتیجه میرسید که با وجود بازیهای مشابه آن مثل دارک سولز، چقدر جای خالی آن در نسلهای نوین بازیهای ویدیویی به وفور احساس میشود.
این عنوان داستان بسیار پیچیدهای داشت؛ بدین خاطر که تا قبل از انتشار این بازی، سازندگان آن تلاش کرده بودند که داستان شخصیتی به اسم کین را روایت کنند اما این بازی یک شخصیت کاملا جدید یعنی رازیل را به میان میآورند که از همان ابتدای بازی جذاب ظاهر میشود.
بازی Legacy of Kain یک شروع طوفانی را دارد و جز اولین بازیهای ویدیویی است که داستان انتقام شخصیت اصلی را به خوبی میتواند بیان کند. این داستان انتقام به اندازهای جذاب است که به هیچوجه چالش بالای این بازی نمیتواند جلوی شما برای تجربه بیشتر و پیشروی را در آن بگیرد.
قرار گرفتن یک داستان و روایت پیچیده اما جذاب در کنار یک گیمپلی چالشبرانگیز با المانهای غنی ماجراجویی و معمایی باعث میشود که بازی Legacy of Kain: Soul Reaver تا همین امروز یکی از کاملترین بازیهای ویدیویی باشد که تجربه میکنید و در این لیست قرار داشته باشد.
6. بازی Alan Wake
زمانی که با یکی از بازیهای استودیوی رمدی روبهرو میشوید، نمیتوانید انتظار دیگری داشته باشید به جز این که قرار است یکی از پیچیدهترین بازیهای ویدیویی زندگی خود را تجربه کنید و بازی Alan Wake هم به خوبی میتواند یکی از بهترین مثالهای ممکن این ادعا باشد.
بازی آلن ویک اولین تلاش استودیوی رمدی برای ورود به سبک ترس و بقا بود و با این حال میتوان اعتراف کرد که این عنوان یکی از بهترین بازیهای این کمپانی هم محسوب میشود که البته مدت زمان زیادی از انتشار دنباله این بازی یعنی بازی Alan Wake 2 نمیگذرد.
این بازی داستان نویسندهای است که وارد یک منطقه برای استراحت کردن و ایده گرفتن از طبیعت میشود اما به مرور زمان متوجه میشود که اتفاقهای عجیبی در حال افتادن است و داستانهای ترسناک او، کم کم در حال وقوع به حقیقت هستند و خودش در میان آن قرار دارد.
به مرور زمان در بازی، به اندازهای پیچیدگی داستانی زیاد میشود که به هیچوجه نمیتوانید برای حتی دقایق کوتاهی، نگاهتان را از این بازی بردارید و همواره به دنبال این هستید که معماهای داستان بازی را یکی پس از دیگری حل کنید که خودش از جذابترین نکات این بازی است.
7. بازی Killer7
گوییچی سودا، از نامهای صنعت بازیهای ویدیویی است که شاید تا به حال نام آن را نشنیده باشید اما کسانی که بازیهای این کارگردان خبره را تجربه کرده باشند، قطعا به این نتیجه میرسند که او چقدر در این صنعت میتواند تاثیرگذار باشد و آثار او ارزشمند هستند.
شخصیت اصلی این بازی ۷ روح را در بدن خود قرار داده است که در هر زمانی میتواند شکل و ظاهر خودش را به آدمهای مختلفی تغییر بدهد. بعضی از این آدمها حتی از نژاد و رنگ متفاوتی هستند که مفهوم این بازی به همین راحتی میتواند بسیار جذاب باشد.
داستان این بازی در یک جنگ جهانی در جریان است و شما در نقش یک قاتل از سمت دولت آمریکا هستید که به ژاپن فرستاده میشوید؛ هدف نهایی شما در بازی این است که ژاپن را از نقشه دنیا یک بار و برای همیشه قطع کنید.
داستان این بازی از همان ابتدا تا انتها پیچیده است و این پیچیدگی به هیچوجه در طول بازی کاهش پیدا نمیکند. این پیچیدگی تا جایی است که به هیچوجه به هیچ اتفاقی در طول بازی اعتماد ندارید و همیشه منتظر یک پیچش داستانی جدید هستید که یک معمای جدید به این بازی اضافه شود.
8. بازی Drakengard 3
این بازی را احتمالا اگر علاقهمند به بازیهای ژاپنی باشید، تجربه کردهاید. اما اگر این بازی را تا به حال تجربه نکردهاید و به دنبال یکی از پیچیدهترین داستانهای ممکن در تجربه بازیهای ویدیویی میگردید، شک نکنید که با یکی از بهترین انتخابهای ممکن رو بهرو شدهاید.
پیچیدهترین بخش این بازی زمانی است که بازی چندین خط زمانی مختلف را با یکدیگر ترکیب میکند که شاید در ابتدا کمی برایتان عجیب باشد؛ این بازی تا جایی میتواند سخت باشد که مجبور هستید بعضی اوقات ویدیوهای یوتیوب ببینید یا مقالههای مختلف بخوانید تا متوجه داستان آن شوید.
شخصیت اصلی این بازی فردی به نام زیرو است که در ۳۰ ساعت ابتدایی این بازی، به هیچوجه متوجه نخواهید شد که هدف و انگیزه اصلی او برای در پیش گرفتن راهی که تا به حال پیش گرفته چه چیزی است. این در حالی است که بازی طی این سی ساعت اطلاعات زیادی را در اختیار شما قرار میدهد.
زمانی که تازه متوجه هدف و مقصود زیرو میشوید، حالا باید تمام اطلاعاتی که تا انتهای بازی به دست آوردید را در کنار یکدیگر قرار دهید تا بتوانید متوجه شوید که مقصود و منظور اصلی این شخصیت در طول بازی چه چیزی است.
9. بازی Xenosaga
طبیعی است که بازیهای آخر این لیست همگی عنوانهای ژاپنی هستند؛ به طور کلی، استودیوهای ژاپنی استعداد زیادی در روایت و گفتن یک داستان تمام پیچیده دارند که هر چقدر در طول بازی رو به جلو حرکت کنید، فهمیدن این داستان پیچیده برایتان آسانتر نخواهد شد.
بازی زنوساگا هم دقیقا به همین شکل است؛ تا لحظه انتهایی بازی، سازندگان شما را همیشه در یک سردرگمی و به اصطلاح گیجی قرار میدهند که به هیچوجه نمیتوانید متوجه شوید که چه اتفاقی در انتظار شما قرار دارد و چه موضوع جدیدی قرار است که شما را ناگهانی سورپرایز کند.
بودن شخصیتهای زیاد در بازی هم یکی دیگر از دلایلی است که به هیچوجه وضعیت را برای شما آسان نمیکند؛ با این که در طول بازی شخصیتهای فرعی بسیار زیادی قرار دارد، اما به طرز عجیبی تمام این شخصیتها در داستان بازی تاثیر خودشان را میگذارند و به نوعی، Lore بازی را برای شما کاملتر میکنند.
اگر مخاطب انگلیسی زبان بازی باشید یا این که زبان انگلیسی را متوجه شوید هم قطعا تجربه بازی برایتان بسیار سختتر میشود. به خاطر این که بازی با دیالوگهای ژاپنی سنگین روایت میشود و زیرنویس انگلیسی بازی با این که میتواند منظور کلی را به شما برساند، اما قطعا تجربه بازی با زبان ژاپنی و متوجه شدن این زبان، کمک بیشتری به شما خواهد کرد. اما اگر به دنبال یک بازی با داستان بسیار پیچیده هستید، توصیه میکنیم که این عنوان را تجربه کنید.
10. بازی Chrono Cross
اما هیچکدام از بازیهایی که تا اینجای لیست نام بردیم، به اندازه عنوان آخر Chrono Cross پیچیده نیست؛ مشکل پیچدگی بازی کرونو کراس این است که ارزش تجربه و هیجان آن از ابتدا تا انتهای بازی به هیچوجه افول نمیکند و میتوانید تا انتهای بازی از تجربه این بازی پیچیده لذت ببرید.
شخصیتهای سورئال این بازی با دیالوگهای عجیبی که هر کدامشان به اندازه یک کتاب فلسفه سنگین هستند، از جمله دلایلی است که به راحتی میتوانید پیچیدگی را در حین تجربه این بازی احساس کنید. اما ماجرا به همینجا ختم نمیشود و پیچیدگی بازی فرارتر از این موضوع هم میرود.
هر دیالوگی که در طول بازی میشنوید، یک سرنخ برای شما است که بیشتر متوجه داستان پیچیده این بازی شوید؛ پس حواس خود را بسیار جمع کنید!