بهترین زوجهای کارتونی که ماندگار شدند
هیچ چیز در دنیای انیمیشن نمیتواند مثل زوجهای کارتونی روح و هیجان را به یک داستان تزریق کند. واقعا تصور کنید اگر تام جری را نداشت چه میکرد؟ احتمالا مثل بیشتر گربهها چرت میزد یا از فاصلهی طولانی بین وعدههای غذایی شکایت میکرد. یا اگر کایوت به فکر شکار رود رانر نمیافتاد چه میشد؟ بیچاره احتمالا در یک شرکت تکنولوژی کار میکرد و محصولاتی میساخت که نصفه نیمه کار میکردند.
اینطور میشود نتیجه گرفت که بهترین شخصیتهای کارتونی همیشه زوج هستند. در این فهرست میخواهیم نگاهی بیندازیم به بهترین زوجهای کارتونی و ببینیم چرا تا این اندازه ماندگار و تاثیرگذار شدهاند. البته هیچ فرمول علمی پشت این فهرست نیست و همه چیز برمیگردد به اینکه این شخصیتها چقدر در فرهنگ عامه ریشه دواندهاند. با این حال برای انتخاب یک قانون ساده داشتیم.
ما زوجهایی را در نظر گرفتیم که وجودشان بدون هم معنا ندارد یا دست کم خیلی بهندرت جدا از هم دیده میشوند. مثلا بتمن و رابین میتوانستند در این فهرست باشند، اما بتمن را بهراحتی میشود بدون رابین تصور کرد. همینطور باگز بانی و دافی داک هرچند اغلب کنار هماند، اما جدا هم حضور دارند. چند زوج دوستداشتنی دیگر مثل بیباپ و راکاستدی از کارتون لاکپشتهای نینجای جهشیافته نوجوان (Teenage Mutant Ninja Turtles)، جیک کلاوسون و چَنس فرلانگ در کارتون سوات کت: گروه ویژه (Swat Kats: The Radical Squadron) هم هستند.
حتی پَتی و سلما بوویه در کارتون سیمپسونها (The Simpsons) و فین و جیک از وقت ماجراجویی (Adventure Time) هم میتوانستند در این فهرست باشند. اما حالا وقت آن است که به سراغ بهترین زوجهای کارتونی تمام دوران برویم که وجودشان با هم معنا پیدا کرده است.
15. رن و استیمپی
حقیقت تلخی درباره کارتون نمایش رن و استیمپی (The Ren & Stimpy Show) وجود دارد که کمتر دربارهاش بحث میشود. به خاطر اتهامات جدیای که علیه جان کریگفالوسی خالق نمایش رن و استیمپی مطرح شده است سایهای تیره بر سر این کارتون سنگینی میکند. با این حال نمیتوان انکار کرد که این سریال بهعنوان یکی از اولین آثار نیکتتونز تاثیر عمیقی بر فرهنگ عامه گذاشت.
سبک هنری منحصربهفرد و طنز تاریک آن، در کنار سگ چیواوای عصبی و دیوانهحالی به نام رِن و گربهی دستوپاچلفتی اما دوستداشتنی به نام استیمپی باعث شد این دو به خاطر غیر قابل پیشبینی بودنشان به پدیدههای دهه نودی تبدیل شوند. کریگفالوسی پس از درگیری با شبکه نیکلودیون به خاطر محتوای بزرگسالانهی انیمیشن، پس از فصل دوم کنار رفت اما نمایش رن و استیمپی سه فصل دیگر هم بدون او ادامه پیدا کرد.
اوایل دههی 2000، کریگفالوسی تلاش کرد نسخهای مخصوص بزرگسالان از این سریال را با نام رن و استیمپی: کارتون مهمانی بزرگسالان بسازد، اما نتیجه فاجعهبار بود و بهشدت شکست خورد. با این حال مدتی است صحبت از بازسازی دوبارهی نمایش رن و استیمپی شنیده میشود این بار بدون حضور کریگفالوسی که میتواند گامی موثر برای بازگرداندن اعتبار این دو شخصیت پس از حواشی گذشته باشد. راستش این کمترین چیزی است که رن و استیمپی سزاوارش هستند چون آنها یکی از اصیلترین و مهمترین زوجهای کارتونی دههی 90 بودند.
14. فینیس و فرب
اگر به دنبال دو شخصیتی هستید که روح تابستان را در وجودشان دارند، کافی است به فینیس و فرب فکر کنید. این دو برادر ناتنی تصمیم میگیرند از تعطیلات تابستانیشان نهایت استفاده را ببرند و دست به بزرگترین و جسورانهترین ماجراجوییها برای خودشان و دوستانشان بزنند البته به قیمت ناراحتی خواهرشان کندیس که همیشه در نقش یک موجود ضدحال ظاهر میشود و سعی دارد نقشههایشان را برملا کند.
سریال اصلی فینیس و فرب (Phineas and Ferb) از سال 2007 تا 2015 در چهار فصل پخش شد و در ادامه فیلمها، بازیهای ویدیویی، محصولات جانبی و حتی تورهای زندهای هم از دل آن بیرون آمد. در دههی 2020، فینیس و فرب دوباره برگشتند تا با فصلهای جدیدشان، کمی آرامش و لبخند را به دنیای شلوغ امروز برگردانند. بیتردید چیزی خاص و نوستالژیک در وجود این برادر ناتنی هست. از طریق آنها دوباره زندگی میکنیم و زمانی را به یاد میآوریم که نه خبری از قبض و مسئولیت بود، نه دغدغهای جز ماجراجویی و تنها روزهایی که فقط جوان بودیم و آزاد.
13. بیویس و باتهد
انیمیشن بیویس و باتهد (Beavis and Butt-Head) ساختهی مایک جاج، تجسم کامل نسل امتیوی دههی نود بود. این دو نوجوان خنگ و بیخیال، با خندههای ابلهانهشان، روی ویدیوهای موسیقی نقدهای طنزآمیز میکردند و در ماجراجوییهای ظاهرا معمولیِ روزمره سرک میکشیدند. اما تقریبا همیشه از سرِ بیحوصلگی، هوس، یا حماقت محض، فاجعهای به پا میکردند. رک بگویم این دو نمونهی تمام عیار علامت خطر متحرک هستند و اگر در دنیای واقعی آنها را میدیدید، احتمالا مسیرتان را عوض میکردید!
بیویس و باتهد در دوران اوجشان آنقدر محبوب شدند که محصولات جانبی، بازیهای ویدیویی و حتی یک فیلم بلند انیمیشنی با نام بیویس و باتهد آمریکا را میگردند (Beavis and Butt-Head Do America) برایشان ساخته شد. محبوبیتشان پیش از آغاز هزارهی جدید فروکش کرد، اما حتی وقتی از چشم عموم محو میشوند، دیر یا زود مثل دو مگس سمج که همیشه راهی تازه برای آزار دنیای اطرافشان پیدا میکنند بازمیگردند.
12. دیک دستاردی و ماتلی
در هر قسمت از کارتون مسابقات دیوانهوار (Wacky Races)، گروهی رنگارنگ از شخصیتها برای برنده شدن در مسابقهی اتوموبیلرانی با هم رقابت میکنند. اما هیچ کدام به جذابیت یا شیطنت دیک دستاردلی و همراه وفادارش، ماتلی نمیرسند. دستاردلی عاشق دور زدن قوانین به نفع خودش است و از هیچ کاری برای آسیب زدن به رقبا دریغ نمیکند. او از ماتلی برای اجرای نقشههای عجیب و غریبش کمک میگیرد، اما خب این سگ ژولیده چندان در عمل موفق نیست.
نقش شاخص او؟ همان خندهی خشدار و منحصربهفردش است که بیشتر بعد از بدبیاریهای دستاردلی نشانش میدهد. دستاردلی و ماتلی به وضوح ستارههای واقعی کارتون مسابقات دیوانهوار بودند، تا جایی که حتی یک اسپینآف با نام دستاردلی و ماتلی در ماشینهای پرندهشان (Dastardly and Muttley in Their Flying Machines) هم برایشان ساخته شد. اینجا هم آنها همچنان نقشه میکشند و برنامهریزی میکنند اما برای پیشی گرفتن از یک کبوتر که در نهایت باز هم خودشان شکست میخورند.
این زوج کارتونی از آن زمان به بعد مرتب در آثار هانا باربرا ظاهر شدند و کمکم جای خود را بهعنوان بهترین شرورهای بامزهی این دنیای کارتونی تثبیت کردند.
11. تیمون و پومبا
مگر میشود تیمون و پومبا زوج کارتونی شیرشاه (The Lion King) را دوست نداشت؟ این مورچهخوار پرحرف و گراز خاکستری پرصدا زندگیای بیدغدغه و سرشار از حال و خوشی را انتخاب کردهاند همان چیزی که به زبان خودشان هاکونا ماتاتا نامیده میشود. این دو دوست حتی سیمبا را هم به بهشت خوشگذران خود راه میدهند البته به او کمک میکند تا باور کند که یک شیر است و میتواند از آنها در برابر خطرات بزرگ محافظت کند، اما با این حال، باز هم او را دوست دارند، درست است؟
تیمون و پومبا شخصیتهایی بامزه، قابللمس و وفادار و از آن دوستانی هستند که همه آرزو دارند یکی را در زندگی واقعی داشته باشند. با اینکه آنها در انیمیشن شیرشاه نقش مکمل دارند، اما تیمون و پومبا توانستهاند خودشان را به جایگاه ویژهی فرنچایز برسانند و دیگر شخصیتها را از لحاظ اهمیت پشت سر بگذارند. یافتن چیزی مرتبط با شیرشاه که به نوعی آنها در آن حضور نداشته باشند، کار سختی است.
مثلا برای جلب رضایت مخاطبان آنها را حتی در انیمیشن موفاسا: شیرشاه (Mufasa: The Lion King) هم جای دادند. داستان اصلی شیرشاه حول خانواده و میراث سیمبا میچرخد، اما بدون شخصیتهای بازیگوش و دوستداشتنی تیمون و پومبا، همه چیز بهشدت ساده و کمرنگ میشد.
10. لیلو و استیچ
شخصیت استیچ به گونهای است که انگار به قطرهچکان نوشیدنی انرژیزا وصل شده و هیچ توقف یا دکمهی توقفی ندارد. او پرانرژی، قوی و تهاجمی است و هر زمان که بتواند، دست به خرابکاری میزند. وقتی استیچ با لیلو پِلِکای ملاقات میکند، واکنش او دقیقا همان چیزی است که انتظار میرود. با وجود این شروع بیثبات، این دو بهسرعت دوستی صمیمانهای بر پایهی اعتماد و احترام شکل میدهند.
استیچ به مرور زمان بخش تاریک وجودش را کنار میگذارد و در رابطه با لیلو آرامش پیدا میکند. گاهی دعوا و کلکل دارند، اما آنها بهترین دوستان همدیگرند و هیچ چیزی نمیتواند آنها را از هم جدا کند. فیلمهای متعددی از لیلو و استیچ ساخته شدهاند، از جمله یک فیلم لایو اکشن که بیش از یک میلیارد دلار در گیشه فروخت. این موفقیت بیتردید نشان میدهد که لیلو و استیچ همچنان یکی از محبوبترین زوجهای کارتونی نزد مخاطبان هستند.
شاید دلیلش این است که رابطهی آنها به ما یادآوری میکند چقدر پیوند با حیوانات خانگیمان ارزشمند است و چگونه موجودات ناشناس میتوانند تبدیل به عضوی از خانواده شوند.
9. ریک و مورتی
ریک سانچز، آن نابغهی بیباک و حتی نیهیلیست، نوهی محتاطش مورتی اسمیت را در سریال خلاقانه و دیوانهوار ریک و مورتی (Rick & Morty) حسابی به دردسر میاندازد. این دو با هم در کهکشان و ابعاد موازی سفر میکنند، با بیگانگان، نسخههای متنوع خودشان و انواع تهدیدهای عظیم روبهرو میشوند همهاش به خاطر اینکه ریک مورتی را به ماجراجوییهای علمی (و گاها فاجعهبار) خودش میکشاند.
بیننده از مشکلات خانوادگی و میل ریک به ایجاد فجایع جهانی باخبر میشود، اما در دل همهی شوخیها و بدبینیهای افراطی، یک جنبهی شیرین و لطیف پنهان است یعنی رابطهی ارزشمند بین یک پدربزرگ و نوهاش. کارتون ریک و مورتی در مدت زمان نسبتا کوتاهی جای خود را در فرهنگ عامه محکم و طرفداری پیدا کرد که با سریالهای مشهور دیگری مثل ساوت پارک (South Park) و سیمپسونها رقابت میکند.
باورنکردنی است که این زوج کارتونی بیش از یک دهه است که در دل مخاطبان جا خوش کردهاند، اما اینطور احساس میشود که هنوز فرصت زیادی برای محبوبتر شدن دارند.
8. وودی و باز لایتیر
یادتان هست وودی و باز لایتیر در قسمت اول مجموعهی داستان اسباببازی (Toy Story) چگونه با یکدیگر رفتار میکردند؟ در آن زمان وودی وقتی باز تبدیل به اسباببازی محبوب اندی شد با خشم و حسادت واکنش نشان داد. این ماجرا رقابتی پرتنش بین آن دو ایجاد کرد، اما پس از تجربهی فراز و نشیبهای مشترک، آنها یاد گرفتند که به یکدیگر احترام بگذارند و رابطهی دوستانهی پایداری بسازند.
با بزرگ شدن اندی، وودی و باز بیشتر به یکدیگر تکیه میکنند و میفهمند که اندی بزرگ شده و ممکن است دیگر با آنها بازی نکند، بنابراین باید با شرایط کنار بیایند و آن را بپذیرند. سفر وودی و باز دل آدم را به لرزه درمیآورد، چون ما از زاویهی دید چند اسباببازی چرخهی زندگی را تجربه میکنیم. حسی از غم و در عین حال درک عمیق وجود دارد که هیچ چیزی قرار نیست برای همیشه بماند، مخصوصا کودکی.
با این حال، این دو دوست در طول داستان به یکدیگر تکیه میکنند. هیچکدامشان نمیدانند چگونه با تغییرات کنار بیایند، اما هر کاری از دستشان برمیآید انجام میدهند. واقعا سخت است تصور کنیم که اگر یکی از آنها نبود، دیگری چگونه این شرایط را مدیریت میکرد.
7. چیپ و دیل
ابتدا دیزنی چیپ و دیل را در کارتونهای کوتاه معرفی کرد. این سنجابهای کوچک معمولا دنبال پیدا کردن یا ذخیره کردن غذا بودند و بعد از آن، هرجومرج و شیطنت آغاز میشد. با این حال، این زوج پرانرژی دههها بعد وقتی در سریال انیمیشنی چیپ و دیل: تیم نجات (Chip ‘n Dale: Rescue Rangers) بازی کردند ستاره شدند. این یکی از بهترین کارتونهای دههی 1980 و جایی بود که چیپ و دیل بهعنوان کارآگاه، به همراه تیمشان جرائم را حل میکنند.
واقعا چطور میتوان عاشق چیپ نشد که مثل ایندیانا جونز لباس میپوشد و دیل که با لباسهای توماس مگنوم ظاهر میشود؟ نکتهی جالب دربارهی چیپ و دیل این است که هر دو شخصیت متفاوتی دارند، اما با وجود تفاوتها، به شکل شگفتانگیزی کنار هم کار میکنند. چیپ، منطقی و متعادل است، در حالی که دیل اهل شوخی است و زندگی را خیلی جدی نمیگیرد. البته گاهی اوقات بر سر مسیر درست با هم اختلاف پیدا میکنند، اما به این نتیجه میرسند که کنار هم قویتر هستند موضوعی کلیدی که در فیلم فوقالعادهی لایو اکشن انیمیشنی 2022 چیپ و دیل: تیم نجات به زیبایی بررسی میشود.
6. سیلوستر و توییتی
گربهها و پرندهها دشمنان ذاتی هم هستند، هرچند معمولا گربهها موفق میشوند پرندهها را شکار کنند. در مورد سیلوستر و توییتی، این طبیعت غریزی اساس رابطهی خصمانهی آنها را شکل میدهد. سیلوستر میخواهد توییتی را بخورد، در حالی که قناری زرد تمام تلاشش را میکند تا از چنگ گربهی سیاه و سفید و زبانباز فرار کند. آنها اغلب در یک خانه زندگی میکنند، که موضوع را پیچیدهتر میکند، چون سیلوستر مخفیانه حرکت میکند و دنبال راههای تازهای است تا توییتی را یک لقمهی چپ کند.
در بعضی مواقع، گرنی، هکتور بولداگ یا دیگران وارد عمل میشوند و توییتی را از دست سیلوستر نجات میدهند. گاهی پیش آمده که سیلوستر و توییتی مجبور شدهاند خصومتهایشان را کنار بگذارند و برای هدفی بزرگتر با هم همکاری کنند، اما این اتحاد فقط لحظهای دوام میآورد، چون ولع سیلوستر دوباره خودش را نشان میدهد. برای طرفداران هیچوقت خستهکننده نمیشود که سیلوستر با فریاد دنبال توییتی بدود بعد به طرز خندهداری در نقشهاش برای خوردن توییتی ناکام بماند. قطعا این دو شخصیت دیوانهی کارتونی دشمن هستند، اما با هم خالصترین شکل کمدی را خلق میکنند.
5. پینکی و برین
پینکی و برین هر شب چه میکنند؟ تلاش برای تسخیر جهان (و البته شکست خوردن). راستش را بخواهید، وقتی به وضعیت جهان امروز نگاه میکنیم، شاید بد هم نباشد اگر این دو موش تصمیمگیرنده میبودند! آنها ابتدا بهعنوان بخشی از یک مجموعه معرفی شدند و بعد اسپینآف خودشان را دریافت کردند. پینکی و برین نمونهی یک زوج غیرمعمول هستند. پینکی دیوانه و سرخوش است و به ساز خودش میرقصد، در حالی که برین نابغه است و نقشههای پیچیده و در همتنیدهای برای تسلط بر جهان میچیند.
با این حال چندین قسمت نشان دادهاند که شاید پینکی نوعی نابغه باشد، با سطحی از هوش که همه دست کم میگیرند. تماشای نقشههای آنها بسیار خندهدار است. هرچند برین وقتی همه چیز خراب میشود پینکی را مقصر میداند، خودش هم به همان اندازه در اشتباهات دخیل است.
4. ماریو و لوییجی
با اینکه ماریو و لوییجی ابتدا در دنیای بازیهای ویدیویی نینتندو معرفی شدند، اما خیلی سریع راهشان را به انیمیشن پیدا کردند. آنها نخستین بار در انیمهی سال 1986 برادران سوپر ماریو: ماموریت بزرگ برای نجات پرنسس پیچ! (Super Mario Bros.: The Great Mission to Rescue Princess Peach!) ظاهر شدند و سپس چند سریال در اواخر دههی 80 و اوایل 90 داشتند. البته این مسیر در نهایت به فیلم سال 2023 برادران سوپر ماریو رسید که با فروشی شگفتانگیز یک میلیارد دلار در گیشه جهانی، موفقیت عظیمی کسب کرد.
اما چرا این دو لولهکش سبیلدار و یونیفرمپوش تا این حد محبوباند؟ جواب ساده است به خاطر عشق بیپردهی برادری و قابللمس بودنشان. آنها میدانند که در مواجهه با ناشناختهها و خطرات سرزمین قارچها از توانشان فراترند، اما به یکدیگر ایمان دارند تا بر شرایط باورنکردنی غلبه کنند. آنها قهرمانانی هستند که نه به خاطر چیزی که دارند، بلکه به خاطر چیزی که هستند از شرایط سخت پیروز بیرون میآیند.
3. رود رانر و وایل ای کایوت
رود رانر از اینجا به آنجا میدود و به کار خودش میرسد، بدون آنکه کسی مزاحمش شود. در مقابل، وایل ای کایوت انواع و اقسام تله و اختراعات عجیب میسازد تا رود رانر سریع را بگیرد و بخورد. در نهایت کایوت بهشکل دراماتیکی شکست میخورد و اغلب خودش را با همین بدبیاریها زخمی میکند، در حالی که رود رانر با سرعت از کنارش عبور میکند. پس چرا برای کایوت دلسوزی میکنیم؟ شاید چون با تمام نقشهها و شکستهای مداوم، هنوز هم اصرار و امید دارد و هیچ چیز ما را به اندازهی تماشای پشتکار نافرجامش همزمان نمیخنداند و دلمان را به رحم نمیآورد.
جذابیت این زوج کارتونی همین است. کایوت هیچوقت موفق نمیشود و نقشههایش به خودش برمیگردد اما باز هم مشتاقانه تماشا میکنیم که شاید روزی این قانون تغییر کند. بازسازیها، احیاها، سریالهای کمیک و محصولات جانبی همه گواه این هستند که این دو همیشه محبوبند. حتی طرفداران توانستند باعث شوند فیلم کایوت علیه اکمی (Coyote vs. Acme) که قبلا توسط کمگانی برادران وارنر برای صرفهجویی مالی کنار گذاشته شده بود، منتشر شود.
2. شگی و اسکوبیدو
انصافا قدرت معماهای اسکوبیدو (Mystery Incorporated) در ترکیب تواناییها و شخصیتهای فرد، دافی، ولمه، شگی و اسکوبیدو نهفته است، اما بیایید مستقیم برویم سر اصل مطلب. اگر شگی و اسکوبی جزو گروه نبودند، آنها فقط چند بچهی فضول بودند و بس. در مورد شگی و اسکوبی، آنها یک روح در دو بدن هستند؛ ترسو، همیشه گرسنه و از خطر فراری.
از همه مهمتر، بین شگی و اسکوبی یک پیوند مقدس وجود دارد. رابطهی سگ و صاحبش. حتی دیدهایم که وقتی یکی در خطر است دیگری برای نجاتش شجاعت به خرج میدهد و این ثابت میکند که حاضرند برای هم تا پایان دنیا بروند. بیتردید هیچکدام از فیلمها، سریالها، بازیهای ویدیویی یا کمیکهای اسکوبیدو بدون حضور این زوج پویا و بهترین دوستان همیشگی، موفق نمیشدند.
1. تام و جری
تام و جری از سال 1940 یکدیگر را تعقیب کرده و هرجا میروند، هرجومرج به پا میکنند. همه چیز با این شروع میشود که تام میخواهد جری را یک لقمهی چپ کند، اما در نهایت به وضعیتی میرسد که هر دوی آنها مقصر هرجومرج و ویرانی هستند. اگر فکر میکنید مبارزهی ژنرال زاد و سوپرمن در مرد پولادین (Man of Steel) شدید بود، صبر کنید تا ببینید تام و جری در یک روز عادی چه بلایی سر هم میآورند!
طنز این زوج کارتونی دقیقا در این است که هر دو خرابکار هستند. تام تحت تاثیر غریزهی خودش برای خوردن جری قرار میگیرد، اما گاهی دیدهایم که جری فقط برای تفریح تام را اذیت و باجگیری میکند. هر دوی آنها به یک اندازه در نتایج خرابکاریها مقصرند. درست مثل سیلوستر و توییتی، گاهی این دو مجبور میشوند وقتی لازم است با هم همکاری کنند. اما این اتحاد همانی است که مثل آتشبس بین طرفداران دیسی و مارول دوام دارد چون نمیتوانند از شیطنت دست بکشند. امیدواریم این موش و گربه بازی هیچوقت، هیچوقت تمام نشود.
منبع: slashfilm



















