15 حقیقت درباره آرتور مورگان از بازی Red Dead Redemption 2
آرتور مورگان، قهرمان اصلی بازی Red Dead Redemption 2، یکی از عمیقترین و پیچیدهترین شخصیتهای دنیای ویدئوگیم است. او در سال ۱۸۹۹ و در اوج افول غرب وحشی، بهعنوان یاغی و عضو باند ون در لیند، درگیر نبردی بیپایان با باندهای رقیب، دولت و حتی گذشته خودش میشود. بسیاری از شما که بازی را تجربه کردید تا مدتها در کنار او وقت گذراندید و او را میشناسید اما ممکن است برخی جنبهها و حقایق شخصیت از دیدتان دور مانده باشد. در این مطلب مایکت ۱۵ حقیقت درباره شخصیت آرتور مورگان را مرور میکنیم.
1. جایزه بزرگ برای دستگیری آرتور
در اوایل بازی اندرو میلتون فاش میکند که جایزهای ۵۰۰۰ دلاری برای دستگیری آرتور مورگان تعیین شده است. آرتور به شوخی میگوید شاید خودش را تسلیم کند تا این مبلغ را به دست آورد، اما این مبلغ ممکن است تا پایان بازی بیشتر شده باشد زیرا این مواجهه با میلتون پیش از انجام سرقتها، قتلها و کشتارهای متعدد در طول بازی رخ میدهد.
2. آرتور گاهاً آواز میخواند
اگر آرتور برای مدتی روی اسب بیحرکت بماند و شما هیچ کنترلی در بازی لمس نکنید، گاها او شروع به آواز خواندن میکند. حتی در موارد نادری گزارش شده که هنگام حرکت نیز آواز میخواند. این یک ویژگی مشترک با یکی از شخصیتهای افسانهای راکاستار یعنی سیجی از بازی GTA: San Andreas است و او نیز همچون آرتور زمانی که بیحرکت میماند شروع به آواز خواندن میکرد.
3. آرتور مورگان فردی با ذهن باز است
در قرن نوزدهم و در غرب وحشی نژادپرست بودن یا جنسیتزدگی، احتمالاً چیز عجیبی نبوده. اما شگفتانگیز است که آرتور مورگان هیچ مشکلی با معاشرت با افرادی از پیشینهها و سبکهای زندگی مختلف ندارد و برخلاف برخی دیگر از شخصیتهای بازی، جنسیت و رنگ پوست تأثیری بر نظرات او ندارد. بخشی از این ویژگی احتمالاً از خود باند ون در لیند ناشی میشود؛ باندی که اعضای قدرتمند آن شامل لنی سامرز (یک برده سیاهپوست آزادشده)، چارلز اسمیت (نیمهبومی، نیمهسیاهپوست)، خاویر اسکویلا (شکارچی جایزهبگیر مکزیکی)، شان مکگوایر (دزد ایرلندی) و سیدی آدلر (یک زن بیوه) است.
4. رابطه آرتور با مری
آرتور در نوجوانی با مری گیلیس آشنا شد و دیوانهوار عاشق او شد. اما مری از خانوادهای اشرافی بود که زندگی جنایی آرتور را تأیید نمیکردند و به همین دلیل با رابطه آنها مخالف بودند. آرتور برای رسیدن به مری تصمیم گرفته بود پس از آنچه فکر میکرد آخرین سرقت بانکیاش خواهد بود، باند را ترک کند و با معشوقهاش زندگی جدیدی شروع کند. اما وقتی این سرقت به مشکل برمیخورد، آرتور در گوآرما گیر میافتد. وقتی آرتور بالاخره برمیگردد، نامهای از مری دریافت میکند که میگوید دیگر نمیتوانست منتظر او بماند. بعداً مشخص میشود که مری با فرد دیگری ازدواج کرده، اما پس از مرگ همسرش و زمانی که برادرش به دردسر میافتد، دوباره با آرتور تماس میگیرد.
5. آرتور فرزندی به نام آیزاک داشت
اگرچه تصور میشود که آرتور تمام مدت زندگی خود مشغول یاغیگری بوده، اما او زمانی یک خانواده داشته. در جوانی، آرتور با پیشخدمتی به نام الیزا آشنا شد و پس از رابطهای کوتاه، الیزا از او باردار شد و پسری به نام آیزاک به دنیا آورد. الیزا از گذشته جنایی آرتور آگاه بود، اما همچنان حمایت او را پذیرفت. آرتور هر چند ماه یکبار برای چند روز به دیدار خانوادهاش میرفت. اما یک روز، وقتی آرتور به خانه پسرش بازگشت، دو صلیب در بیرون خانه دید. بعداً متوجه شد که الیزا و پسر دهسالهاش آیزاک بهخاطر ۱۰ دلار توسط سارقان کشته شدهاند. این ابن اتفاق غمگین ممکن است توضیح دهد چرا آرتور مورگان از روابط عاطفی دوری میکند.
6. او از خانوادهای جنایتکار میآید
اینکه آرتور مورگان انقدر در یاغیگری مهارت دارد، ممکن است به این دلیل باشد که این کار حرفه خانوادگیاش باشد. آرتور در سال ۱۸۶۳ از والدینی به نامهای بئاتریس و لایل به دنیا آمد. خانواده او جنایتکار بودند. مادرش در سنین کودکی و پدرش در سال ۱۸۷۴، زمانی که آرتور تنها یازده سال داشت، به جرم دزدی دستگیر و در نهایت جلوی چشم آرتور کشته شد. آرتور چند سالی را تنها، سرگردان و مشغول انجام جرائم بود تا اینکه در سال ۱۸۷۸، وقتی ۱۵ ساله بود، داچ ون در لیند او را پیدا کرد و به فرزندخواندگی خود پذیرفت تا آرتور یکی از اولین اعضای باند داچ شود.
7. کلاه پدر آرتور
با بررسی بخش آرتور در اردوگاه، بازیکن میتواند عکسی از پدر او پیدا کند که کلاهی مشابه با کلاه آرتور بر سر دارد. این کلاه در واقع همان کلاه آرتور است که آرتور پس از مرگ پدرش آن را بر سر گذاشت. در پایان بازی آن را به جان مارستون واگذار کرد.
8. آرتور اخلاقیات خاص خود را دارد
با وجود اینکه آرتور در بازی مرتکب اعمال غیرقابل توجیهی میشود، این به این معنا نیست که او خشونت یا قتل را همیشه قابلقبول میداند. او این اعمال را بیشتر بهعنوان بخشی از یک معامله تجاری میبیند. آرتور مورگان معتقد است آزار دادن دیگران نباید بدون دلیل یا برای لذت انجام شود، بلکه تنها در صورتی مجاز است که هدفی را دنبال کند. او به کشتار غیرضروری، بهویژه اگر خودش یا کسانی که به آنها اهمیت میدهد را به خطر بیندازد، اعتقاد ندارد. داچ همچنین به آرتور آموخته که انتقامجویی کاری بیفایده است.
9. آرتور شخصی مودب است
برخلاف انتظار از یک بازی راکاستار، آرتور مورگان تنها دو بار از کلمه ناسزای خاص (F-word) استفاده میکند. یک بار هنگام اشاره به گروه مورفری برود و بار دیگر هنگام خواندن آهنگی در اردوگاه. حتی در این موارد، آرتور هرگز این کلمه را خطاب به شخصیتی دیگر به کار نمیبرد. اگرچه آرتور گاه ناسزا میگوید، اما استفاده از این کلمه را برای موقعیتهای خاص نگه میدارد. این نشان میدهد که او به اندازه برخی دیگر از اعضای باند خام و بیپروا نیست.
10. تنهایی عمیق
با وجود اینکه آرتور مورگان عضوی از یک گروه بزرگ یاغی است، اما مردی بسیار تنها است. او با هیچکدام از اعضای گروه – البته شاید به جز داچ، هوزئا و جان – ارتباط نزدیکی ندارد و با اکثر اعضای گروه رابطهای مبهم اما محترمانه دارد. علاوه بر این، آرتور اغلب بهتنهایی در سفر است و شبهای زیادی را کنار آتش، در انزوا سپری میکند. او حتی درباره بیماری سل و مرگ قریبالوقوعش به گروه چیزی نمیگوید، شاید بهدلیل غرور یا فقدان ارتباط عمیق با دیگران.
11. عدم اعتماد به نفس آرتور مورگان
برخی از نشانهها و رفتارها در طول بازی نشان میدهد که آرتور مورگان با مشکل اعتماد به نفس پایین دستوپنجه نرم میکند و نظر بسیار بدی درباره خودش دارد. دفترچه خاطرات او سرنخهایی از این حقیقت ارائه میدهد. حتی اگر آرتور در آینه با خودش صحبت کند، اغلب خود را زشت خطاب میکند یا به شکلی غمانگیز خود را تحقیر میکند. آرتور مردی با ظاهری محکم است، اما واضح است که در درونش رنج میکشد.
12. ظاهر آرتور بر اساس نحوه بازی شما تغییر میکند
در طول بازی شما میتوانید مدل مو و لباس آرتور مورگان را تغییر دهید، اما علاوهبر این ظاهر او بر اساس نحوه بازی شما تغییر میکند. شما مسئول برآوردن نیازهای اولیه او هستید. اگر آرتور را سالم نگه دارید، او همان اندام تنومند اولیهاش را حفظ میکند، اما اگر بیش از حد به او غذا بدهید، ممکن است وزن اضافه کند که روی استقامتش تأثیر میگذارد. به همین ترتیب، اگر بهدرستی به او غذا ندهید، لاغرتر میشود، هرچند این باعث افزایش استقامت او خواهد شد. علاوه بر این، اگر ریش و موی آرتور را مرتب نکنید، رشد میکنند و اگر مدت زیادی در معرض آفتاب باشد، پوستش دچار آفتابسوختگی میشود.
13. ابتلا به سل از توماس داونز
برخی از بازیکنان ممکن است در اولین تجربه بازی متوجه نشوند، اما آرتور مورگان از طریق توماس داونز به بیماری سل مبتلا شد. هنگامی که آرتور برای گرفتن بدهی توماس با او درگیر میشود، توماس روی آرتور سرفه میکند و اینگونه بیماری سل به او منتقل میشود. بعداً مشخص شد که این ضرب و شتم، توماس را زودتر از سل از پا درآورده، اما اگر آرتور هیچگاه برای جمعآوری بدهی توماس نرفته بود، به سا مبتلا نمیشد و مسیر بازی به کلی تغییر میکرد.
14. شرافت آرتور روی سرنوشتش تأثیر میگذارد
سیستم شرافت (Honor System) در بازی Red Dead Redemption 2 یکی از مکانیکهای اصلی و بسیار مهم گیمپلی است که نهتنها بر روند داستان تأثیر میگذارد، بلکه روی رفتار NPCها، قیمتها، دیالوگها و حتی پایانبندی بازی هم اثر دارد. در ماموریت آخر داستان، جایی که جان و آرتور از کمپ جدا میشوند، آرتور با دو انتخاب مواجه است: یا به جان برای فرار کمک کند یا بازگردد و پولهای دزدی را بردارد. فارغ از اینکه کدام مسیر را انتخاب میکنید، اگر شرافت بالایی داشته باشد، مرگ آرتور با احترام و آرامش خواهد بود (خصوصاً اگر راه اول را انتخاب کنید) اما اگر شرافت پایینی داشته باشد، مرگی همراه با خشونت و نفرت خواهد داشت.
15. تغییر ظاهر قبر آرتور بر اساس میزان شرافت
پس از مرگ آرتور مورگان، چارلز اسمیت او را پیدا کرده و در همان محل مرگش دفن میکند. نکتهای که بازیکنان ممکن است ندانند این است که ظاهر قبر آرتور بسته به سطح شرافت او در زمان مرگ تغییر میکند. اگر آرتور شرافت بالایی داشته باشد، اطراف قبرش با گلها تزئین شده و به نظر میرسد که از آن مراقبت شده است. اما اگر شرافت پایینی داشته باشد، قبر بدون گل و فرسوده به نظر میرسد. همچنین، عبارت روی قبر نیز بسته به شرافت او تغییر میکند.
نظر شما درباره این مطلب چه بود؟ شما چه حقایقی را درباره آرتور مورگان میشناسید. نظر خود را با ما به اشتراک بگذارید.