حقایقی درباره جوئل در بازی The Last of Us که احتمالا نمیدانید
اینکه The Last of Us یکی از بهترین روایتهای تاریخ ویدئوگیم را دارد بر هیچ کس پوشیده نیست. داستانی پرتلاطم و تاریک که توسط شخصیتهای عمیق روایت میشود. جوئل یکی از مهمترین شخصیتهای این سری است که در نسخه اول به عنوان شخصیت اصلی شناخته میشود و در قسمت دوم نیز حضور کوتاهی دارد. اگر سری The Last of Us را بازی کرده باشید، احتمالاً چیزهای زیادی درباره او میدانید اما با این وجود هنوز چند واقعیت ناشناخته درباره جوئل و گذشته او وجود دارد که ممکن است از آنها خبر نداشته باشید. در این مطلب مایکت قصد داریم یازده حقیقت را درباره شخصیت جوئل را بررسی کنیم.
سن جوئل و اصالت او
جوئل میلر در ۲۶ سپتامبر اوایل دهه ۱۹۸۰ در تگزاس متولد شد. این تاریخ زمانی مشخص شد که مارک آر. دیویس، طراح بازی Naughty Dog، در تاریخ ۲۶ سپتامبر ۲۰۱۳ توییتی با عنوان «تولدت مبارک جوئل» منتشر کرد. او به اصالت تگزاسی خود افتخار میکند و در طول بازیها از تگزاس به عنوان «خانه» خود یاد میکند. با توجه به تاریخ حدودی تولد او، در قسمت اول جوئل در اوایل دهه پنجاه زندگی خود است و در قسمت دوم هم حدوداً پنجاه و پنج یا پنجاه و شش ساله است.
دوران کودکی شخصیت جوئل
جوئل در همان دوران کودکی با یک مسئولیت سنگین مواجه میشود. والدین جوئل همیشه از او و برادرش مراقبت نمیکردند و جوئل به عنوان برادر بزرگتر وظیفه مراقبت از تامی را بر عهده داشت و بیشتر وقت خود را صرف مراقبت از او میکرد. در نتیجه این دو برادر بسیار به هم نزدیک میشوند و همیشه پشتیبان یکدیگر بودند. اگرچه مراقبت از خواهر یا برادر کوچکتر ممکن است بار سنگینی به نظر برسد، با این حال، جوئل در جوانی پرشور باقی میماند و آرزوهای زیادی برای آینده خود دارد.
علاقه به موسیقی و خوانندگی
جوئل علاقه زیادی به موسیقی دارد و در کودکی آرزو داشت خواننده شود. او خواننده خوبی است و میتواند به خوبی گیتار بزند. ژانرهای مورد علاقه او هارد راک و کانتری هستند و مجموعه گستردهای از سیدیهای موسیقی و صفحات وینیل داشت. موسیقی به جوئل اجازه میدهد احساسات خود را به شیوهای خام و خلاقانه ابراز کند. او حتی گیتار شش سیم خود را به الی میدهد و به او آموزش میدهد که چگونه بنوازد، گویی که بخشی از وجود جوئل از طریق گیتارنوازی در الی زندگی میکند.
او در سن پایین پدر شد
سارا در سال ۲۰۰۱ به دنیا آمد، زمانی که جوئل تازه به سنین جوانی پا گذاشته بود و قصد داشت در دانشگاه شرکت کند. مسئولیت سنگین فرزندپروری باعث شد تا جوئل فرصتی برای تجربه زندگی جوانی نداشته باشد و خیلی زود پا به دنیای بزرگسالی بگذارد. به همین دلیل او قید شرکت در دانشگاه را زد و تمام وقت و انرژی خود را صرف مراقبت و بزرگ کردن دخترش سارا کرد. البته حتی اگر جوئل تحصیلاتش را ادامه میداد، با توجه به اتفاقات آینده، احتمالاً کمک چندانی به او نمیکرد.
مادر سارا چه کسی است؟
جوئل در سنین نوجوانی با دختری ازدواج میکند و حاصل این ازدواج سارا است. پس از مدت کوتاهی همسر جوئل او را ترک میکند و جوئل به تنهایی سارا را بزرگ میکند. در طول بازی، هرگز فاش نشد که مادر سارا دقیقاً چه کسی بود، حتی نامش نیز مشخص نشد. تنها نشانههای موجود، عکسهای آنها در کنار تخت سارا است. برخی از طرفداران معتقدند که تس مادر سارا بود، اما این موضوع منطقی نیست زیرا هیچ مدرکی دال بر ارتباط آن دو قبل از شیوع بیماری وجود ندارد.
جوئل یک پدر نمونه برای سارا بود
با توجه به حس پدرانه قوی جوئل نسبت به الی، میتوان حدس زد که جوئل پدر فوقالعادهای برای سارا بوده است. جوئل عاشق وقتگذرانی با سارا بود و هر زمان دخترش میخواست پدرش کنارش باشد، او را همراهی میکرد و از هر قدم او حمایت مینمود. سارا در مقایسه با دختران همسن و سالش، عاقلتر و باهوشتر به نظر میرسید. او عاشق کاوش در فرهنگهای باستانی بود و جوئل بارها او را در بازدید از موزهها همراهی میکرد. جوئل سارا را به پیادهروی میبرد و بازیهای فوتبال او را تماشا میکرد. سارا حتی حس شوخطبعی طعنهآمیزی مشابه با الی داشت. این یکی از دلایل متعددی است که جوئل خود را پدر الی میبیند.
جوئل یک نجار بود
با وجود اینکه جوئل نتوانست به خواستهها و آرزوهای کودکی و جوانیاش برسد، اما هیچگاه دست از جاهطلبی برنداشت. تا پیش از ظهور عفونت کوردیسپس، جوئل و تامی هر دو نجار بودند و با یکدیگر کار میکردند. اما او قصد داشت تا کار را گسترش دهد و یک کسبوکار راه بیندازد. این موضوع را میتوان از وجود کتابی با عنوان «هر آنچه برای ایجاد یک استارتآپ نیاز دارید» روی پاتختی خانه جوئل دریافت. پس از اینکه الی و جوئل در جکسون ساکن شدند، او نجاری را به عنوان سرگرمی خود انتخاب کرد و چندین مجسمه و گیتار ساخت که یکی از آن گیتارها سهم الی شد.
جوئل برای مدتی به پایان دادن به زندگی خود فکر میکرد
در شروع شیوع عفونت کوردیسپس، جوئل در حالی که سعی داشت در میان آشوب راهی برای فرار پیدا کند، در حادثهای تلخ دخترش سارا را از دست میدهد. مرگ سارا، جوئل را به شدت آشوبزده کرد. برای جوئل که زندگیاش با مراقبت کردن از دیگران و پذیرفتن مسئولیتهای سنگین معنا شده بود، این اتفاق باعث شد تا دیگر دلیلی برای زندگی نداشته باشد، بنابراین با افسردگی شدید و طولانیمدت مواجه شد و حتی به خودکشی نیز فکر کرد.
در قسمت دوم زمانی که جوئل و الی با یک زوج که خودکشی کرده بودند مواجه شدند، الی گفت که آنها راه آسان را برای خلاصی انتخاب کردند. اما جوئل پاسخ داد: «باور کن اصلاً ساده نیست.» همچنین جوئل به الی توصیه کرد: «مدت زیادی با زنده ماندن کلنجار رفتم. و مهم نیست چی بشه، تو همیشه چیزی برای جنگیدن پیدا میکنی.»
روی تاریک جوئل
جوئل سرانجام دلیل خود را برای ادامه زندگی پیدا کرد. مرگ دخترش و شرایط سخت بقا در دنیای آخرالزمانی، جوئل را از یک پدر مهربان به یک شکارچی بیرحم، بیملاحظه، بیامان و بیاحساس تبدیل کرد. او و تامی، برادران میلر، بازماندگان بیسلاح و بیگناه را برای چند قلم آذوقه غارت میکردند، و گاهی اوقات، هیچ تردیدی در کشتن آنها نشان نمیدادند. همین موضوع نیز موجب شد تا تامی از فلسفه بقای جوئل خسته شود و او را ترک کند تا به مارلین در فایرفلایز بپیوندد.
احتمال ملاقات الی و جوئل پیش از اتفاقات بازی
الی بیشتر دوران جوانی خود را در منطقه قرنطینه بوستون گذراند در حالی که جوئل بیرون به دنبال جمعآوری، قاچاق و کشتن مردم بود. جوئل اگرچه بومی تگزاس بود، اما پس از شیوع بیماری، قاچاق پای او و تامی را به بوستون باز کرد. حضور هر دوی این شخصیتها در یک شهر موجب شده تا برخی طرفداران نظریههایی را مطرح کنند که الی و جوئل پیش از اتفاقات بازی یکدیگر را دیدهاند یا حداقل به شکل گذری از کنار یکدیگر عبور کرده باشند بدون اطلاع از اینکه سرنوشتشان با یکدیگر گره خورده است.
جوئل یک معشوقه داشته
پس از اتفاقات قسمت اول، جوئل با دختری به نام استر وارد رابطه میشود. تامی جوئل را با استر آشنا کرده بود و حتی قصد داشت با او ازدواج کند. این دو در نوعی رابطه از راه دور بودند که جوئل هر چند ماه یکبار از جکسون به دیدن استر میرفت. به گفته جوئل، استر حس شوخطبعی خوبی داشت. اما قرار نبود این عشق سرانجام داشته باشد. بر اساس فیلمنامه اصلی، پس از صحنهای که تامی به الی نحوه استفاده از تفنگ تکتیرانداز را آموزش میداد، آن دو و جوئل قرار بود به خانه استر سر بزنند و متوجه شوند که او قبلاً گزیده شده است.
با این حال، این صحنه از محصول نهایی حذف شد زیرا توسعهدهندگان زمان کافی برای پرداختن به شخصیت استر و همذاتپنداری بازیکنان با او را نداشتند. حتی تا مراحل پایانی توسعه بازی، یک نامه عاشقانه از استر در خانه جوئل وجود داشت اما در نهایت ناتیداگ تصمیم گرفت تا این شخصیت را به کلی از بازی حذف کند.
نظر شما درباره این مطلب چه بود؟ کدام یک از موارد زیر را درباره شخصیت جوئل میدانستید؟ نظر خود را با ما به اشتراک بگذارید.