همهی ما با ابرقهرمانان و ابرشرورهای محبوب مارول کامیکس، یا بهتر بگوییم، دنیای سینمایی مارول آشنا هستیم. اما چیزی که شاید شما ندانید این است که پشت لباسهای فریبنده و تواناییهای فراطبیعی شخصیتهای فیلمهای مارول، اغلب یک فرد واقعی وجود دارد که الهامبخش آن شخصیت بوده است. درست حدس زدید، برخی از شاخصترین شخصیتهایی که در آثار استودیوی مارول میبینیم از افراد واقعی با زندگیها و ویژگیهای منحصربهفرد الهام گرفته شدهاند.
برخی از این اسامی برای شما ناآشنا هستند، افرادی معمولی که الهامبخش خالقان داستانهای مارول بودند و آنها را در خلق شخصیتهایشان یاری رساندند. در مقابل اما، چهرههای مشهور و شناخته شدهای نیز در این جمع حضور دارند که زندگی و ظاهر آنها در شکلگیری برخی از بزرگترین شخصیتهای مارول نقشی اساسی ایفا کردهاند. هرچه که هست، حالا و به لطف آنها این 10 شخصیت مارول به اندازهی اشخاص واقعی که از آنها برای خلقشان الهام گرفته شده، واقعی و باورپذیرند. این ویژگی عمق و جان تازهای به داستانهای مارول میبخشد و پیوندی عمیقتر بین مخاطبان و این شخصیتهای دوست داشتنی ایجاد میکند.
10. «تانوس» با الهام از «زیگموند فروید» خلق شده است
- ابرشروری برگرفته از غریزهی مرگ
همهی ما تانوس، اولین و قدرتمندترین شرور دنیای سینمایی مارول را میشناسیم. اما شاید کمتر کسی بداند که الهامبخش شکلگیری یکی از مخوفترین شخصیتهای فیلمهای مارول، زیگموند فروید، عصبشناس برجستهی اتریشی و پدر علم روانکاوی باشد. فروید با نظریههای انقلابی خود در زمینهی روانکاوی، دنیای علم روانشناسی را متحول کرد. اما تانوس نه از خود فروید، بلکه از یک تئوری آسیبشناسی در روانشناسی کلاسیک او با نام «رانه مرگ» یا «غریزهی مرگ» الهام گرفته شده است و همانطور که از اسمش پیداست، این غریزه تمایل ناخودآگاه به مرگ و نیستی را توصیف میکند.
9. «کینگپین» با الهام از «سیدنی گریناستریت» و «رابرت میدلتون» خلق شده است
- شروری الهام گرفته از غولهای سینما
«ویلسون فیسک»، که همه او را بیشتر با لقب گانگستریاش، «کینگپین» میشناسند، یک رئیس اوباش غولپیکر (در حد و اندازههای هالک!) است که به عنوان آنتاگونیست چندین ابرقهرمان از جمله مرد عنکبوتی، دردویل و پانیشر شناخته میشود . اجازه ندهید شخصیت اتو کشیده و کت و شلوارهای سفید او فریبتان بدهد؛ این مرد فرشته نیست.
فیسک به عنوان شرور در اقتباسهای زیادی از دنیای مارول حضور داشته، از جمله فیلم نه چندان موفق «بیباک» (Daredevil) در سال 2003 که مایکل کلارک دانکن نقش او را بازی کرد، انیمیشن برندهی اسکار «مرد عنکبوتی: در میان دنیای عنکبوتی» (Spider-Man: Across the Spider-Verse) و سریال موفق نتفلیکس «دردویل» (Daredevil) که در آن نقش او به طور فوقالعادهای توسط وینسنت دن آفریو (سرباز بریدهی فیلم «غلاف تمام فلزی» کوبریک یادتان هست؟) اجرا شد. بازیگری که همچنان به ایفای این نقش در دنیای سینمایی مارول ادامه میدهد.
8. «باکی بارنز» با الهام از « باکی پیرسون» خلق شده است
- شخصیتی برگرفته از یک دامپزشک واقعی جنگجهانی دوم
باکی بارنز اصلا به عنوان دستیار کاپیتان آمریکا وارد دنیای سینمایی مارول شد، اما با طی مسیری پیچیده در دنیای کمیک، به قهرمانی مستقل و در دورهای دیگر به دشمنی خطرناک با نام «سرباز زمستان» تبدیل گشت. او در برههای از زمان هم نقش جزئی شخصیت کاپیتان امریکا را پس از مرگ فرضی استیو راجرز ایفا کرد.
استن لی عاشق نامگذاریهای همآوا و شبیه به هم برای شخصیتهای فیلمهای مارول بود تا به خاطر سپردن آنها راحتتر باشد: پیتر پارکر، بروس بنر، رید ریچاردز و غیره. اما به طرز غافلگیر کنندهای اسم این یکی کار او نبود. باکی بارنز در واقع توسط جو سایمون، خالق کاپیتان آمریکا انتخاب شد. او این نام را از دوست دبیرستانی خود، باکی پیرسون، که در جنگجهانی دوم حضور داشت، وام گرفت.
باکی در دنیای سینمایی مارول به عنوان همپیمان اصلی (و گاهی اوقات دردسر) کاپیتان آمریکا شناخته میشود که در چندین فیلم این ابرقهرمان از جمله «کاپیتان آمریکا: سرباز زمستان» (Captain America: The Winter Soldier) توسط سباستین استن به تصویر کشیده شده است. شخصیتی پیچیده و جذاب با گذشتهای پرفراز و نشیب که نمادی از دوستی، خیانت، رستگاری و فداکاری است و به همین دلیل یکی از محبوبترین شخصیتهای فیلمهای مارول به شمار میرود.
7. «مری جین واتسون» با الهام از «آن مارگرت» خلق شده است
- ظاهر او توسط جان رومیتا سینیور اسطوره طراحی شده
مری جین واتسون یکی از مشهورترین شخصیتهای زن در دنیای کمیکهای مارول است. این دختر موقرمز سرحال، از دوران دبیرستان، عشق اصلی مرد عنکبوتی است و بعدها به همسر او تبدیل میشود. اگرچه مری جین توسط دو اسطورهی دنیای کمیک، استن لی و استیو دیتکو خلق شد، اما این جان رومیتا سینیور بود که با الهام از یک بازیگر زن به نام آن مارگریت – به ویژه شخصیت او در فیلم موزیکال «خداحافظ پرنده کوچولو» (Bye Bye Birdie) محصول 1963 – آن موهای قرمز شاخص را به او بخشید و ظاهر نهایی مری جین را شکل داد.
مری جین، عشق اصلی مرد عنکبوتی در سهگانهی خاطرهانگیز سم ریمی بود و در حال حاضر نیز نسخهای از این شخصیت در فیلمهای مرد عنکبوتی دنیای سینمایی مارول وجود دارد که زندایا (با اینکه هیچ کدام از ویژگسهای اصلی این کاراکتر در کمیکبوکهای مارول را ندارد) نقش او را بازی میکند. کاش کریستن دانست بازگردد.
6. «مگنیتو» با الهام از «مناخم بگین» خلق شده است
- رهبر یک گروه نظامی صهیونیستی
کمیکهای «ایکس-من» همواره حاوی مضامین «سنگینتری» نسبت به سایر کتابهای کمیک بودند و مبارزات جهش یافتهها را با مسائل دنیای واقعی مانند نژادپرستی و تعصب روایت میکردند. بنابراین، منطقی است که قوس داستانی شخصیتهای آن، سرگذشت افرادی از تاریخ را منعکس کنند و از افراد حقیقی الهام گرفته شده باشند که این مسائل را به طور مستقیم تجربه کردهاند. بسیاری از مردم فکر میکنند «مگنیتو» دشمن اصلی قدرتمند جهش یافتهی «ایکس-من» که میتواند فلز را کنترل کند، بر اساس «مالکوم ایکس»، رهبر جنبش حقوق مدنی سیاهپوستان ساخته شده است. اگرچه شباهتهایی وجود دارد، اما این تصور کاملا اشتباه است.
5. «پروفسور ایکس» با الهام از «یول برینر» و «داوید بن گوریون» خلق شده است
4. «نیک فیوری» با الهام از «ساموئل ال. جکسون» خلق شده است
- شخصیتی که برای نمایش در فیلمها به کلی تغییر کرد
این یکی ماجرای خیلی جالبی دارد. همانطور که میدانید نیک فیوری، رهبر تکچشم سازمان جاسوسی دنیای سینمایی مارول با نام S.H.I.E.L.D. است. نسخهی اصلی این شخصیت در کمیک بوکها پوست سفیدی دارد اما فیوری در «دنیای مارول نهایی» (Ultimate Marvel universe) که یک بازآفرینی و بهینهسازی از ابرقهرمانان محبوب مارول است، ظاهری کاملا متفاوت پیدا کرد.
3. «جی. جوناه جیمسون» با الهام از «استن لی» خلق شده است
- پدر کمیک بوکهای مارول
استن لی خدای مارول کامیکس است و به طور قطع یکی از مهمترین نویسندگان و ناشران در صنعت کمیک بوک نیز به شمار میرود. همهی ما علاقمندان دنیای ابرقهرمانی تقریبا ساخت تمامی فیلمهای مارول را مدیون تلاشهای او هستیم. لی خالق داستانها و شخصیتهای بیشماری است؛ از قهرمانان نمادینی مانند مرد عنکبوتی، مرد آهنی و هالک گرفته تا بسیاری دیگر که هنوز روی پردهی سینما ظاهر نشدهاند. بنابراین جای تعجب ندارد که تایتان کتابهای مصور خود را در پنلهای داستانهایش قرار بدهد؛ البته نه به روشی که انتظار دارید. استن لی بزرگ به جای اینکه خودش را به یک ابرقهرمان بزرگ تبدیل کند (خب، راستش را بخواهید، اکثر ما با قدرت او چنین کاری میکردیم)، یک شخصیت مکمل را بر اساس ویژگیهای خودش خلق کرد. البته یک شخصیت مکمل کاملا مهم و تماشایی.
«جی. جوناه جیمسون» ناشر روزنامهی «دیلی بیوگل» – یا بهتر بگوییم، سردبیر دیوانهی ضد مرد عنکبوتی – در نیویورک سیتی، به نوعی یک شخصیت ضدقهرمان برای مرد عنکبوتی محسوب میشود. همهی ما او را به خاطر راهاندازی کمپینهای تخریب علیه مرد عنکبوتی – به خاطر دارید او برای گرفتن عکسهای نامتعارف از مرد عنکبوتی به عکاسها پول پرداخت میکرد؟ – شخصیت آتشین و سیگاری که همیشه در دست دارد به یاد میآوریم. جیمسون در فیلمهای مختلفی از مرد عنکبوتی حضور داشته و توسط جی. کی. سیمونز به بهترین شکل ممکن به تصویر کشیده شده است.