7 فصل سریال ریک و مورتی از بدترین تا بهترین
جهان چندگانهای که سریال ریک و مورتی (Rick and Morty) خلق کرده، زیرکانه، خندهدار، غیرمنتظره و گاهی هم ترسناک است. این سریال در سال 2013 بدون هیچ پیشزمینهای از شبکه ادالت سوییم پخش شد و آنقدر دوام آورد که اکنون فصل هشتم آن طبق انتظار فراوان مخاطبان در راه است. به همین بهانه حالا زمان مناسبی است تا به هفت فصل اول نگاهی دوباره بیندازیم و آنها را از بدترین تا بهترین رتبهبندی کنیم.
این سریال انیمیشن بزرگسالانه، تعریف تازهای از شیوه روایت ارائه داد و با وعدهای دیوانهوار اما دلنشین، طرفدارانش را مجذوب خود کرد. در مرکز داستان شاهد رابطه خاص میان دو شخصیت اصلی یعنی دانشمند نابغه اما دائمالخمری به نام ریک سانچز و نوه دست و پا چلفتی و مضطربش مورتی هستیم. آنها با هم به اعماق چندجهانی سفر میکنند، با تمدنهای بیگانه و عجیب روبهرو میشوند، از فاجعهها جان سالم به در میبرند و به انواع ماجراجوییهای ممنوعه دست میزنند.
با تمام این ویژگیهایی که گفتیم نتیجه چه میشود؟ سریالی خندهدار، دیوانهوار و مملو از عناصر علمی-تخیلی که در عین حال نگاهی انتقادی به مسائل اجتماعی دارد. سریال ریک و مورتی قالب سنتی سیتکامهای خانوادگی را زیر سوال برد و جای آن را به ساختاری ابزورد داد که غرق در مضامین دلهرههای وجودی و احساسات واقعی است. در ادامه تمام هفت فصل سریال ریک و مورتی را از بدترین تا بهترین رتبهبندی کردیم.
7. فصل پنجم
- محصول: 2021
فصل پنجم سریال ریک و مورتی بدون مقدمه مخاطب را دوباره وارد همان دنیای پوچ و عجیبی میکند که کل مجموعه به آن شهرت دارد. قسمت آغازین فصل با نام شام مورتی با آندره (Mort Dinner With Andre)، با ورود باشکوه آقای نیمبوس، دشمن قدیمی ریک شروع میشود و البته حضورش چندان دوام نمیآورد. این فصل مملو از مفاهیم علمی-تخیلی پیچیده و هرجومرج کامل است.
برای مثال، رابطه عاشقانه محکوم به شکست مورتی با پلنتینا در قسمت مورتی ناخوشایند (A Rickconvenient Mort) یا هیولای تصادفیای که در قسمت اسپری استقلال ریک (Rickdependence Spray) خلق میشود، یکی از ضعیفترین و بحثبرانگیزترین قسمتهای فصل است. در حالی که سریال همچنان به تمایلش برای اغراقآمیز و بیمنطق بودن وفادار میماند، این کار را به بهای از دست رفتن انسجام روایتش انجام میدهد.
فصل پنجم بدون شک تجربهگرایانه است و برخی از خلاقانهترین اپیزودهای کل سریال را در خود دارد، اما در حفظ ثبات و انسجام دچار مشکل است. شوخیها اغلب زنندهاند و بعضی قسمتها بیشتر اینطور به نظر میرسند که تنها برای پر کردن سریال ساخته شدهاند تا افزودن چیزی معنادار به داستان و دنیای آن. با این حال، قسمت پایانی فصل با عنوان ریکمورای جک (Rickmurai Jack) یک نقطه عطف به حساب میآید. این اپیزود گذشته ریک را فاش میکند و دلیل ساخت اسلحه پورتالیاش برای سفر در چندجهانی را توضیح میدهد. همچنین بر مورتی شرور تمرکز دارد و وضعیت موجود را به شکلی دگرگون میکند که بینندگان برای فصل ششم مشتاق باقی میمانند.
از نظر بازخورد منتقدان، فصل پنجم واکنشهای دوگانهای دریافت کرد. این فصل امتیاز 86٪ را در راتن تومیتوز و نمره 89 را در متاکریتیک کسب کرده است. منتقدان به ریتم ناپایدار فصل و اپیزودهایی با کیفیتی ناهماهنگ اشاره کردهاند که برخی درخشان و برخی گیجکنندهاند. با وجود لحظات فراموشنشدنی و تخیلات افسارگسیخته، فصل پنجم تنها بهدلیل نبود انسجام کافی در رتبهای پایینتر از فصل ششم قرار میگیرد.
6. فصل ششم
- محصول: 2022
پس از پایان پرهیاهوی فصل پنجم، فصل ششم سریال ریک و مورتی با لحنی سادهتر آغاز میشود که به پیامدهای فرار مورتی شرور و نابودی سیتادل میپردازد. این فصل بیش از همیشه بر آسیبپذیریهای ریک تمرکز دارد و لایههایی از گذشتهاش، تصمیمهایش و پیامدهای کشته شدن همسرش دایان و دخترش بث توسط ریک پرایم را آشکار میسازد. مورتی نیز همچنان در تلاش است تا هویتی مستقل از سایه سنگین پدربزرگش برای خود بسازد. خانواده اسمیت نیز به شکل پررنگتری در هرجومرجهای داستان درگیر میشوند. اتفاقاتی چون تعامل درخشان بث و بث فضایی در قسمت غریزه دوقلویی بث (Bethic Twinstict) و هنرنمایی سامر در نقش قهرمان اکشن در اپیزود ریک: مرگی خوش برای یک مورتی (Rick: A Mort Well Lived).
فصل ششم شاید بهترین فصل سریال ریک و مورتی نباشد، اما بهدلیل تمایلش به تحول و پیشرفت، جایگاه ویژهای دارد. روند توسعه شخصیت ریک در این فصل پررنگتر از همیشه است و مشخص میشود که در پسِ چهرهای شبهخدایی، ترکهای ظریفی هم پنهان شده است. اپیزودهایی مانند جکریک تمام متا (Full Meta Jackrick) با ساختار روایی خودِ سریال بازی میکنند و پا را فراتر از دیوار چهارم میگذارند. بهعبارتی، طنز سریال همچنان تیز و نافذ باقی مانده است. فصل ششم همچنین با استقبال خوبی از سوی منتقدان روبهرو شد و بابت تعادل موفقش میان شوخی و مباحث تاملبرانگیز، تحسین فراوانی دریافت کرد.
فصل ششم ریک و مورتی با امتیاز 86 در متاکریتیک و نرخ رضایت 91٪ در راتن تومیتوز و بازخوردهای مثبت از سوی مخاطبان، نسبت به فصل پنجم پیشرفت خوبی را نشان میدهد. طنز ابزورد و نگاه انتقادی اجتماعی در این فصل همچنان پررنگ است، اما گاهی روایت بیش از حد به سمت قصهگویی پیوسته متمایل میشود که ممکن است از ریتم اپیزودیک و آزادانه همیشگی فاصله بگیرد.
5. فصل چهارم
- محصول: 2019
قسمت نخست فصل چهارم سریال ریک و مورتی با عنوان لبه مورتی: مرگ و بازمرگ ریک (Edge of Tomorty: Rick Die Rickpeat) بسیار پیچیده است، چرا که با مفاهیمی چون سرنوشت و واقعیتهای جایگزین بازی میکند و زمینهساز فصلی میشود که میان پوچی سرگیجهآور و نبوغ خالص در نوسان است. غرور ریک در این فصل به اوج میرسد و مورتی نیز استقلال بیشتری از خود نشان میدهد، هرچند این استقلال او را به بیپرواترین و پرخطرترین موقعیتهای ممکن میکشاند. از جمله اپیزودهای شاخص فصل میتوان به قسمت خمرهی اسید (The Vat of Acid Episode) و ریکلاکتیکای موشستارهای (attlestar Ricklactica) اشاره کرد که همزمان خندهدار و درخشاناند.
فصل چهارم نیز ترکیبی ناهمگون از اپیزودهای متفاوت است، اما به اندازه فصل ششم ضعیف به نظر نمیرسد، چرا که برخی قسمتها، طنزی هوشمندانه و تیزبینانه ارائه میدهند مانند یک گروه بر فراز فاختههای مورتی (One Crew Over the Crewcoo’s Morty)، جایی که یک متخصص سرقت جایزهای بزرگ را درست جلوی چشمان ریک و مورتی، در جریان یک ماجراجویی گنجیابی، از چنگشان درمیآورد.
نقطه قوت اصلی این فصل در جسارت آن برای ورود به ایدهها و مسیرهای تازه نهفته است، حتی اگر این ریسکها همیشه موفق نباشند. شخصیت ریک در این فصل دچار تغییر عمدهای نمیشود، اما در شخصیت مورتی نشانههایی از دلزدگی، خستگی و میل به رهایی از قالب همیشگیاش دیده میشود. فصل چهارم نقدهای مثبتی از سوی منتقدان دریافت کرد و با امتیاز تقریبا بینقص 94٪ در راتن تومیتوز درخشید. منتقدان این فصل را ترکیبی از پیشرفتی هیجانانگیز و بازگشتی دلنشین به سبک و سیاق همیشگی سریال توصیف کردهاند که نشان میدهد ارزش انتظار دو ساله را داشت.
4. فصل هفتم
- محصول: 2023
فصل هفتم نقطه عطفی در فضای کلی سریال ریک و مورتی بهشمار میرود، چرا که ایان کاردونی و هری بلدن پس از کنارهگیری جاستین رویلند، خالق و صداپیشه اصلی سریال وظیفه صداپیشگی شخصیتهای ریک و مورتی را بر عهده گرفتند. با وجود این تغییر مهم، فصل هفتم همچنان عناصر برتر سریال را حفظ میکند و هواداران نیز با این نظر کاملا موافقند. در خط روایی اصلی، ریک به دنبال گرفتن انتقام از ریک پرایم است و این مسیر در قسمت پایانی فصل با عنوان آنمورتریکن (Unmortricken)، به اوج میرسد که ریک با دشمن قدیمیاش روبهرو میشود و او را تا سرحد مرگ کتک میزند.
فصل هفتم همچنین شامل چند اپیزود مستقل و واقعا لذتبخش است، مانند تابستان آمریکایی خیس کوات آمورتی (Wet Kuat Amortican Summer)، که در آن کلیشههای اردوهای تابستانی به شکلی اغراقآمیز و بامزه به سخره گرفته میشود و قسمت مورتی نترس (Fear No Mort) که سفری عمیق به درون ترسهای مورتی است. اما آنچه فصل هفتم را در مقایسه با سایر فصلها برجسته میکند، تواناییاش در ایجاد تعادلی دقیق میان لحظات خندهدار و تاملبرانگیز است. این فصل مضامین وجودی را کاوش میکند و نیشدارترین نقدها را ارائه میدهد و ثابت میکند که چگونه میتوان همزمان دیوانهوار و درخشان بود.
بازخوردها نسبت به این فصل، داستانی متفاوت روایت میکنند. فصل هفتم با امتیاز 77٪ در راتن تومیتوز روبهرو شد، اما منتقدان در نقدهای خود کار صداپیشگان را بینقص توصیف کردهاند. بیتردید برخی از طرفداران دلتنگ سبک منحصربهفرد جاستین رویلند در اجرا هستند، اما روایت داستانی قوی و خطهای داستانی سرگرمکننده این تغییر را جبران کردند و تضمین میکنند که سریال همچنان تاثیرگذار باقی بماند.
3. فصل اول
- محصول: 2013
همه چیز از فصل اول آغاز میشود. فصل اول سریال ریک و مورتی در ادالت سوییم کاملا غیرمنتظره بود. این فصل مخاطبان را با ریک سانچز و نوهاش مورتی اسمیت آشنا میکند. از همان قسمت نخست با عنوان قسمت آزمایشی سریال مصمم بود تا لحن خاص خود را با طنزی تاریک، اضطراب وجودی، شخصیتهای عجیب و عناصر علمی-تخیلی تفکربرانگیز تثبیت کند. ریک با آزمایشهای بیپروای خود و مورتی با بحرانهای هویتیاش به ابعاد مختلف سفر میکنند و سریال را با اپیزودهایی بهیادماندنی چون میسیکس و نابودی (Meeseeks and Destroy) و اکسیر عشق شماره ۹ ریک (Rick Potion #9) غنی میسازند.
علاوه بر این فصل اول خانواده اسمیت یعنی بث، جری و سامر را به مخاطبان معرفی کرد و نشان داد که هر یک از اعضای خانواده بهتدریج و با حضور پرتنش ریک در زندگیشان، با مشکلات و ناکارآمدیهای شخصی خود دستوپنجه نرم میکنند. اولین فصل سریال ریک و مورتی حقیقتا شگفتانگیز است، چرا که دنیایی کاملا تازه را به لطف ذهن خلاق جاستین رویلند و دن هارمون بنا میکند. از فضا و ساختار سریال تا بهرهگیری از چندجهانی و ابعاد سوررئال، از ریتم تند و طنز تیز تا لحظات احساسی و مضامینی که بعدها به شکل جدیتری در سریال به آنها پرداخته میشود، همه چیز در فصل اول بهصورت پراکنده اما موثر اجرا میشود.
فصل اول سریال ریک و مورتی در عین ناپختگی، به یک موفقیت غافلگیرکننده تبدیل شد. این فصل با کسب امتیاز 97٪ در راتن تومیتوز خیلی زود توجه مخاطبان را به خود جلب کرد و به اثری کالت و نهایتا به محبوبترین سریال انیمیشنی بزرگسالان تبدیل شد. فصلهای بعدی این فرمول را پختهتر و دقیقتر اجرا کردند، اما فصل اول همچنان جایگاه ویژهای دارد چرا که آغازگر همه چیز بود و جهانی منحصربهفرد را به بینندگان معرفی کرد.
2. فصل سوم
- محصول: 2017
فصل سوم سریال ریک و مورتی با اپیزود رستگاری ریکشنگ (The Rickshank Rickdemption) آغاز میشود که ریک پس از نمایشی حیرتانگیز مملو از فریب و دسیسه، از دست فدراسیون کهکشانی فرار میکند. این فصل تمرکز ویژهای بر غرور و پوچگرایی ریک دارد. برای مثال، در اپیزود مشهور ریک ترشی (Pickle Rick)، ریک تنها برای فرار از جلسات رواندرمانی و نپرداختن به احساساتش، خودش را به یک ترشی تبدیل میکند. از سوی دیگر، مورتی و سامر نیز بهتدریج بیرحمتر میشوند و تلاش میکنند کنترل سرنوشت خود را به دست بگیرند.
فصل سوم، فصلی فرامتنی و ساختارشکن است که با قالب روایی خود بازی میکند، در حالی که از ابتدا تا انتها همچنان خندهدار باقی میماند. این فصل نقطهای است که سریال ریک و مورتی بهطور کامل مضامین تاریک خود را میپذیرد و در آن ریک به اوج عقده خداگونهاش میرسد. در مقابل، تمایل مورتی به استقلال، لحظاتی از شدیدترین و تاثیرگذارترین اتفاقات سریال را رقم میزند.
یکی دیگر از نقاط برجسته فصل، خط داستانی بث است که در اپیزود الفبای بث (The ABCs of Beth) با دقت و ظرافت بررسی میشود. او درمییابد که بیش از آنچه میپنداشته به پدرش شباهت دارد و این باعث میشود که نسبت به هویت خود دچار تردید و پرسش شود. فصل سوم با کسب امتیاز ۹۶٪ در راتن تومیتوز و نقدهایی که آن را متعادلترین و جاهطلبانهترین فصل سریال تاکنون توصیف میکنند، بهخاطر انتخابهای روایی جسورانه، پیچشهای دیوانهوار داستان، نقدهای اجتماعی کنایهآمیز و تعهد به گسترش مرزهای رسانه انیمیشن تا حد افراطی، برجسته و متمایز شده است.
1. فصل دوم
- محصول: 2015
بیتردید بهترین فصل سریال ریک و مورتی، فصل دوم است که تمام نقاط قوت فصل اول را گرفته و آنها را تا حدی تقویت کرده که همچنان بیرقیب باقی مانده است. این فصل شامل برخی از بهترین اپیزودهای سریال است. فصل با اپیزود یک شکاف زمانی (A Rickle in Time) آغاز میشود، قسمت جذابی که ریک و مورتی را به سفری میبرد که واقعیت را متلاشی میکند و با خلق فرمول معروف جرم-انرژی توسط آلبرت اینشتین فقط برای اذیت کردن ریک به پایان میرسد. اپیزود دیگری به نام همجوشی خودخواهانه (Auto Erotic Assimilation) به روابط ریک و عشقش با یونیتی، معشوقه سابقش میپردازد و در نهایت نشان میدهد که ریک در باطن آدم بسیار تنهایی است.
در فصل دوم است که سریال ریک و مورتی شروع به زیر سوال بردن مفاهیم ابزوردش میکند. این فصل حساسیتهای ریک را بیش از همیشه به تصویر میکشد که برای پیشرفت داستان پیچیدهی سریال ضروری است. از سوی دیگر، مورتی همچنان در تلاش است تا جایگاه خود را در دنیای پدربزرگش درک کند. اپیزودهایی مانند ریکها حتما دیوانهاند (The Ricks Must Be Crazy) جهانی کوچک در داخل باتری ماشین ریک را نشان میدهند که فضایی است که او در آن کنترل کامل دارد.
قسمت پایانی فصل عروسی اسکوانچرها (The Wedding Squanchers) ضربهای محکم به دل بیننده است، زیرا ریک را مجبور میکند تصمیم بزرگی بگیرد. فصل دوم با کسب امتیاز چشمگیر ۹۱٪ در راتن تومیتوز بهترین فصل سریال ریک و مورتی محسوب میشود. این فصل تعادلی مناسب میان طنز و عناصر علمی-تخیلی برقرار میکند، ترکیبی از شوخطبعی و عمق محتوا را بهخوبی ارائه میدهد و با لایههای تاریکتر خود به شکوفایی میرسد. به طور کلی فصل دوم در مقایسه با فصل اول، پختهتر، خلاقانهتر و منسجمتر است.
منبع: movieweb