بهترین شخصیتهای فرعی باب اسفنجی که انیمیشن را تماشاییتر کردند
دنیای باب اسفنجی همیشه پر از شخصیتهای جالب و بهیادماندنی بوده است. خود باب اسفنجی با شکل عجیبش، خندههای خاصش و شوخیهای بامزهاش به راحتی قابل تحسین است. شرکت نیکلودئون هم خیلی خوب متوجه شده که این شخصیتها چقدر روی مخاطبان تاثیر دارند. به همین خاطر پروژههایی مثل نمایش ستاره پاتریک، کمپ کورال، فیلم سندی در نتفلیکس و حتی فیلم آینده پلانکتون را ساختهاند. در این دنیای زیرآبی، شخصیتهای اصلی مثل آقای خرچنگ، پاتریک و اختاپوس همیشه در مرکز توجه هستند و همه آنها را دوست دارند؛ اما چیزی که جالب است، اینه که شخصیتهای فرعی باب اسفنجی هم خیلی وقتها فراموشنشدنی میشوند.
مثلا چه کسی است که فریاد (پای من!) یا غرغرهای اختاپوس، را از یادش ببرد. این شخصیتهای فرعی باب اسفنجی گاهی اوقات به اندازه قهرمانهای اصلی دوستداشتنی و مهم میشوند و حتی باعث میشوند بعضی از بهترین قسمتهای سریال شکل بگیرند.
به زبان ساده، این شخصیتهای کوچکتر هم به اندازه ستارههای بزرگ، دنیای باب اسفنجی رو جذابتر میکنند. در ادامه قصد داریم به معرفی ۱۰ از بهترین شخصیتهای فرعی باب اسفنجی بپردازیم که اگر نبودند شاید باب اسفنجی هم وجود نداشت.
۱۰. پرل دختر آقای خرچنگ
یکی از شخصیتهای فرعی باب اسفنجی که به شکلی بهیادماندنی در ذهن مخاطبان جا خوش کرده، پرل، دختر آقای خرچنگ است. پرل به عنوان یک نهنگ نوجوان، با شیطنتها و روحیه سرکشانه دوران نوجوانیاش شناخته میشود و رابطه پرفرازونشیبش با پدر خسیسش، او را به چهرهای خاص تبدیل کرده است. او آرزو دارد مثل دوستانش زندگی عادی داشته باشد؛ اما دستتنگ بودن آقای خرچنگ همیشه مانعی بر سر راهش است.
آنچه پرل را واقعا برجسته میکند، شخصیت پرجنبوجوش و درخشان اوست. او در هر صحنه با احساسات پرشور نوجوانیاش ظاهر میشود؛ گاهی آشوب به پا میکند و گاهی فقط دنبال لحظهای آرامش است. اما در همه حال، یک خواسته عمیق در او ثابت میماند این که دیده و درک شود. پرل دلش میخواهد به دنیای دوستانش نزدیک شود و پدری داشته باشد که به حرفهایش گوش بدهد. این ویژگیها باعث شده رابطه او با آقای خرچنگ پویا و جذاب باشد. پرل با جذابیت شاد و نگرش محکمش، آقای خرچنگ را به چالش میکشد تا پدری بهتر باشد و همین تعامل، او را به یکی از بهترین شخصیتهای فرعی باب اسفنجی تبدیل کرده که نمیتوان نادیدهاش گرفت.
۹. کارن همسر کامپیوتری پلانکتون
همسر کامپیوتری پلانکتون، یکی از شخصیتهای فرعی باب اسفنجی است که با طنز تیز و شخصیت دوستداشتنیاش، هر بار که روی صفحه ظاهر میشود، دل مخاطبان را میبرد. هوش سرشار کارن نه تنها او را از پلانکتون متمایز میکند، بلکه گاهی حتی با منطق و زیرکیاش، او را به چالش میکشد. با اینکه کارن در نقشههای عجیبوغریب پلانکتون شریک نمیشود، اما هرگز از او بهعنوان همسرش جدا نمیافتد.
آنچه کارن را خاص میکند، فقط هوشش نیست، بلکه عشق عمیقی است که به پلانکتون دارد و این رابطه را به شکلی نمادین نشان میدهد. حتی وقتی با طعنه و شوخی به پلانکتون کنایه میزند، کلماتش پر از محبت و گرما است. با وجود این که کارن یک کامپیوتر است، احساساتی غنی و زنده را به نمایش میگذارد؛ از آرزوی رمانتیک بودن با پلانکتون گرفته تا تواناییاش در پیدا کردن نکتهای خندهدار در میان مشکلات و گرفتاریهایشان. این ترکیب از هوش، طنز و عاطفه، کارن را به یکی از شخصیتهای فرعی باب اسفنجی تبدیل کرده که هم جذاب است و هم بهیادماندنی.
۸. فرد ماهی
ماهی فرد، که بیشتر با نام (ماهی پای من) شناخته میشود، یکی از شخصیتهای فرعی باب اسفنجی است که شاید در نگاه اول فقط یک چهره ساده در پسزمینه به نظر بیاید؛ اما حضورش همیشه بهیادماندنی است. این ماهی سبز رنگ بیشتر به خاطر فریاد معروفش (پای من!) در میان طرفداران شهرت دارد؛ عبارتی که هر وقت اوضاع در بیکینی باتم به هم میریزد و فرد بدشانسانه آسیب میبیند، از دهانش بیرون میآید. این جمله از همان فصل اول سریال همراه او بوده و حتی در فصل یازدهم، یک قسمت کامل به نام (پای من!) به او اختصاص پیدا کرده است.
در این اپیزود، فرد از یک شخصیت ساده و بدشانس به کسی تبدیل میشود که لایههای بیشتری از شخصیتش آشکار میگردد. او نه تنها یک ماهی بیدقت و گرفتار است، بلکه عاشق پرستار ناامید هم هست. مشخص میشود که فرد به خاطر عشق پنهانیاش به یک پرستار، گاهی از رفتن به بیمارستان لذت میبرد. این ویژگیها، همراه با حضور همیشگیاش در موقعیتهای اشتباه و زمانهای نامناسب، او را به یکی از شخصیتهای فرعی باب اسفنجی تبدیل کرده که همیشه خنده را به لب مخاطبان میآورد؛ چه انگیزهاش عشق باشد، چه صرفاً بدشانسی محض.
۷. مرد دریا و پسر صدفی
مرد دریا و پسر صدفی، دو نفر از شخصیتهای فرعی باب اسفنجی هستند که همیشه به صورت یک تیم جدانشدنی ظاهر میشوند. این دو ابرقهرمان کهنهکار، حتی در لحظاتی که رابطهشان به چالش کشیده شد، مثل اپیزود (مرد دریا و پسر دریا ۵) باز هم کنار هم ایستادند. در سریال، آنها اغلب بهعنوان شهروندانی سالخورده نشان داده میشوند؛ اما برای باب اسفنجی، این دو قهرمانان افسانهای هستند که میراثشان از جوانیشان آغاز شده است. مرد پری دریایی و پسر بارناکل در گذشته ستارههای تلویزیون و قهرمانانی شجاع بودند و حالا نامی ماندگار در دنیای بیکینی باتم دارند.
این دو شخصیت نه تنها در دنیای باب اسفنجی، بلکه برای تماشاگران هم حس نوستالژی را زنده میکنند. پس از درگذشت ارنست بورگنین و تیم کانوی، صداپیشگان این دو کاراکتر دوستداشتنی، حضورشان در سریال به شکل نقشهای کوتاه و تصویری محدود شد. با این حال، طرفداران این دو قهرمان بازنشسته را درک میکنند و خوشحال هستند که سریال تا این حد به آنها بها داده است. مرد پری دریایی و پسر بارناکل با تاریخچه غنی و جذابشان، بهعنوان شخصیتهای فرعی باب اسفنجی، همیشه جایگاه ویژهای در قلب مخاطبان خواهند داشت.
۶. داچمن پرنده
هلندی پرنده که با نام داچمن پرنده نیز شناخته میشود، یکی از شخصیتهای فرعی باب اسفنجی، با حضور شبحوار و مرموزش به شخصیتی جذاب و تماشایی در این سریال تبدیل شده است. او معمولا نقش یک ضدقهرمان را بازی میکند و با قدرتهای ماوراییاش، شخصیتهای اصلی مثل باب اسفنجی، پاتریک و اختاپوس را به دردسر میاندازد و گیجشان میکند. این روح سرگردان نه تنها هرجومرج به پا میکند، بلکه گاهی تمام توجه را به خودش جلب میکند؛ مثل وقتی که باب اسفنجی و پاتریک را در کشتی ترسناکش به دام انداخت یا اسکویدوارد را با تصاویر وحشتناک و گیجکننده آزار داد.
داچمن پرنده از ایجاد دردسرهای ناشیانه و بازی با قربانیانش لذت میبرد، مانند وقتی که باب اسفنجی را تنها به قیمت ۶۲ سنت ربود. ویژگی منحصربهفرد او بهعنوان تنها روح تکرارشونده در میان شخصیتهای فرعی باب اسفنجی، به جذابیتش میافزاید و او را به چهرهای متمایز تبدیل میکند. این شبح خلاق با روشهای عجیب و غریبش، مثل صحنه بهیادماندنی (بخش عطر) در اپیزود (شانگهاید)، تماشاگران را هم سرگرم میکند و هم به شگفتی وا میدارد. داچمن پرنده با استعداد دیوانهوار خود در آزار و اذیت، بهراستی شایستهی آن است که حضوری ترسناک و در عین حال تماشایی در این سریال داشته باشد.
۵. منری
یکی دیگر از بهترین شخصیتهای فرعی باب اسفنجی، ابرشروری است که بهعنوان دشمن دیرینهی مرد دریا و پسر صدفی شناخته میشود. این شخصیت با وجود شرارت ذاتیاش، گاهی قربانی طنز و بازیگوشیهای باب اسفنجی و پاتریک میشود. در اپیزود (مرد دریا و پسر صدفی ۳)، من ری تحت فشار این دو قرار میگیرد تا کارهای خوب انجام دهد؛ اما در قسمتهای بعدی بار دیگر به ریشههای شرورانهی خود بازمیگردد و نشان میدهد که نمیتوان او را بهراحتی تغییر داد. با این حال، حضور او همیشه با استقبال تماشاگران روبهرو میشود، حتی اگر اهدافش چندان والا نباشند.
من ری شاید حضور پرتکراری در سریال نداشته باشد؛ اما هر بار که روی صحنه ظاهر میشود، تاثیرگذاری خود را بهخوبی نشان میدهد. او نهتنها بهخاطر تعقیب و گریزهایش، بلکه بهدلیل طراحی بینقص و متمایز شخصیتش بهیادماندنی است. در میان بهترین شخصیتهای فرعی باب اسفنجی، من ری با ظاهر منحصربهفردش برجسته میشود؛ کلاهخود لیوانمانند و لباس ابرشرورانهاش او را از دیگران متمایز میکند.
۴. کوین
کوین سی کیکابر رهبر پیشین گروه (Jellyspotters) شاید از نظر جثه شخصیت بزرگی نباشد؛ اما همان قد کوتاه کوین، او را به یکی از بهترین شخصیتهای فرعی باب اسفنجی تبدیل کرده است. این حشرهی بداخلاق و خودپسند، خود را برتر و باهوشتر از دیگران میداند و همین طرز فکر متکبرانه اغلب او را به دردسر میاندازد. با این حال، تماشای تعامل شخصیتهای دیگر با این موجود غیرقابلتحمل، لحظات سرگرمکننده و جالبی را برای مخاطبان رقم میزند.
کوین حضور گستردهای در سریال ندارد اما طراحی منحصربهفردش او را بهراحتی در ذهن تماشاگران ماندگار میکند. ظاهر خیارمانندش به همراه تاج کوچکی که بر سر دارد، او را به شخصیتی کاملا متمایز تبدیل کرده است. نکتهی جالب دربارهی کوین این است که سقوطش همیشه نتیجهی اشتباهات خودش است؛ سادگی و معصومیت باب اسفنجی اغلب نقشههای او را خنثی میکند و این شکستها برای تماشاگران حس رضایت به همراه دارد. آخرین شوخی بهیادماندنی با کوین در اپیزود (ماه!) رخ داد، جایی که خودخواهی او منجر به تبعیدش به ماه میشود؛ پایانی طنزآمیز که بهخوبی شخصیت او را تعریف میکند. کوین با این ویژگیها، جایگاه ویژهای در میان بهترین شخصیتهای فرعی باب اسفنجی به دست آورده است.
۳. بابل باس
از سایر شخصیتهای فرعی باب اسفنجی میتوان به بابل باس اشاره کرد که با وجود شروع سادهاش در سریال، حضوری چشمگیر و بهیادماندنی در صفحهی نمایش دارد. این شخصیت که اخیرا به چهرهای تکرارشونده تبدیل شده، با ویژگیهای خاص خود تماشاگران را سرگرم میکند. بابل باس بهعنوان فردی خودخواه و مغرور شناخته میشود که با اظهارات بیادبانه و رفتار متکبرانهاش، اغلب شخصیتهای دیگر را آزردهخاطر میکند.
با این حال، همین اخلاق تند و تیز اوست که لحظات حضورش را جذاب و دیدنی میسازد. بابل باس به لطف شخصیت خشن و صریح خود برجسته شده است. اگرچه بودن در کنار او چندان خوشایند نیست اما نظرات قاطعانهاش گاهی به موقعیتهای جالب و غیرمنتظره منجر میشود. آنچه او را به یکی از بهترین شخصیتهای فرعی باب اسفنجی تبدیل میکند، تواناییاش در هماهنگی و تعامل موفق با دیگر شخصیتهاست. حتی در تقابل با شخصیتی مثل اختاپوس، که طعنههایشان بهخوبی با هم جفتوجور میشود.
۲. اسکولیام فنسیسون
فنسیسون رقیب سرسخت اسکویدوارد، یکی از نمادینترین شخصیتهای فرعی باب اسفنجی است که با حضور پرزرقوبرقش در سریال میدرخشد. او تجسم تمام آرزوهای دستنیافتنی اختاپوس است یعنی موسیقیدانی موفق، ثروتمند و باکلاسی بینقص که تنها با حضورش حسادت اختاپوس را برمیانگیزد. همین توانایی اسکویلیام در بهچالشکشیدن رقیبش، او را به شخصیتی جذاب و تاثیرگذار تبدیل کرده است که تماشاگران را مجذوب خود میکند.
اسکویلیام از بدو تولد به زندگیای دسترسی داشته که اختاپوس تنها در رویاهایش میبیند و این حس رقابت، انگیزهای برای خلق اپیزودهای بهیادماندنی مانند (باند گیکها) و (بازگشت اسکویلیام) شده است. در حالی که اسکویلیام در همهچیز بیعیبونقص به نظر میرسد، طرفداران باب اسفنجی میدانند که اختاپوس، با تمام نقصهایش، اختاپوس اصیلی است که ارزش توجه را دارد. با این حال، غیبت طولانی اسکویلیام از فصل هفتم به بعد، دلتنگی هواداران را برانگیخته است و بسیاری مشتاق بازگشت این شخصیت فرعی برجسته هستند. اسکویلیام با ویژگیهای منحصربهفردش، جایگاه ویژهای در میان شخصیتهای فرعی باب اسفنجی دارد.
۱. آقای دزد دریایی
پچی دزد دریایی اولین فرد در بین شخصیتهای فرعی باب اسفنجی است که بهصورت لایو اکشن در این مجموعه ظاهر میشود. او نهتنها بزرگترین طرفدار باب اسفنجی، بلکه رئیس باشگاه هواداران این شخصیت دوستداشتنی نیز است. شور و شوق بیپایان پچی نسبت به باب اسفنجی و ساکنان بیکینی باتم، او را به چهرهای دلنشین تبدیل کرده است؛ بهویژه وقتی که این عشق، احساس مشترک طرفداران را بازتاب میدهد.
شخصیت خوشبین و پرشور پچی، همراه با احترام عمیقش به باب اسفنجی، او را به یکی از سرگرمکنندهترین شخصیتهای فرعی باب اسفنجی بدل کرده است. هیجانات بیوقفهاش نهتنها تماشای او را لذتبخش میکند، بلکه حس نزدیکی خاصی به مخاطبان القا میکند. از آن جا که پچی یک شخصیت لایو اکشن است، بهعنوان نمایندهی تماشاگران عمل میکند و پلی میان دنیای واقعی و دنیای انیمیشنی بیکینی باتم میسازد. به بیان ساده، پچی نمادی از همهی طرفداران باب اسفنجی است و دیدن او در حال لذتبردن از این جهان، برای مخاطبان معنایی عمیق و دوستداشتنی دارد.
چرا شخصیتهای فرعی باب اسفنجی از خود شخصیت اصلی ها دوست داشتنی هستند؟
شخصیتهای فرعی باب اسفنجی به لطف تنوع، خلاقیت، تاثیرگذاری و طنز منحصربهفردشان، اغلب از شخصیتهای اصلی پیشی میگیرند و جایگاه ویژهای در قلب تماشاگران پیدا میکنند. آنها نهتنها مکمل داستان هستند، بلکه با حضور کوتاه اما قدرتمندشان، لحظاتی خلق میکنند که تا مدتها در ذهن باقی میمانند. در حالی که باب اسفنجی و دوستانش ستونهای اصلی این مجموعهاند، این شخصیتهای فرعی هستند که به آن رنگ، عمق و جذابیت بیشتری میبخشند. شاید به همین دلیل است که وقتی نام هلندی پرنده، اسکویلیام یا پچی را میشنویم، لبخندی بر لبانمان مینشیند و مشتاقانه منتظر دیدار دوبارهی آنها میمانیم. در نهایت، این شخصیتهای فرعی ثابت میکنند که گاهی ستارههای واقعی در حاشیهی صحنه میدرخشند.
منبع: CBR