نقد فصل دوم سریال آخرینِ ما (The Last of Us)
پسرفتی آشکار
فصل دوم سریال محبوب و پرتوقع سریال آخرینِ ما (The Last of Us) هم بالاخره منتشر شد و همانطور که انتظار میرفت، جنجالهای زیادی به راه انداخت و با حواشی مختلفی همراه بود. فیلمها و سریالهای زیادی از روی بازیهای مختلف ساخته شدهاند، اما هیچکدام به اندازه سریال «آخرینِ ما»، جنجالی و پر حرف و حدیث نبودهاند. احتمالا آخرین چیزی که نیل دراکمن، کارگردان بازی اصلی و کریگ مازن، خالق سریال «آخرینِ ما» انتظار داشتند، رویارویی آشکار هواداران بازی با آنها بود. البته برخی تصمیمگیریهای آنها در فصل دوم ناخودآگاه ما را به این پرسش میرساند که آیا واقعا آنها به دنبال دوری از این حاشیهها هستند؟ یا اتفاقا از این حاشیههای خبری سود میبرند؟!
مشخصات فصل دوم سریال آخرینِ ما | |
خالق | کریگ مازن |
بازیگران | بلا رمزی، پدرو پاسکال، کیتلین دیور، ایزابلا مرسد |
استودیو سازنده | HBO |
تاریخ انتشار | ۲۰۲۵ |
همچون فصل اول که اقتباسی مستقیم از قسمت اول بازی بود، فصل دوم The Last of Us هم به دنبال اقتباس از قسمت دوم بازی است. البته همانطور که کریگ مازن هم گفته است، اتفاقات قسمت دوم بازی «آخرینِ ما» بسیار گستردهتر از اینهاست که در قالب یک فصل تمام شود و احتمالا به فصلهای سوم و چهارمی هم نیاز است. اتفاقات فصل دوم سریال هم تقریبا یک سوم ابتدایی بازی را پوشش میدهد.
* هشدار: در این نقد بخشهای زیادی از داستان سریال و بازی لو میرود.
فضاسازی فوقالعاده The Last of Us
یکی از مهمترین ویژگیهای بازی The Last of Us، طراحی بصری فوقالعاده بازی بود. تکتک مراحل بازی همچون یک قاب نقاشی زیبا بودند و مخاطب را سر جای خود میخکوب میکردند. از حق نگذریم، سریال در این زمینه عالی عمل میکند. تکتک مکانهای خاطرهانگیز بازی، از سیاتل و آن بیمارستان معروف گرفته تا جنگلهای متراکم و شهرک جکسون، همه با نهایت دقت و جزئیات ساخته شدهاند. حتی نورپردازی و ترکیب رنگ این مکانها هم دقیقا عین خود بازی است. وسواس و دقت سازندگان سریال در این زمینه تحسین برانگیز است. سریال The Last of Us احتمالا در فصل جوائز، کلی جایزه فنی قابل توجه دریافت خواهد کرد.
- ۷ دلیل که نشان میدهد تصمیم جوئل در The Last of Us منطقی بود
- 20 فیلم آخرالزمانی واقعگرایانه که خواب را از چشمانتان میربایند
تلاش برای جبران اشتباهات بازی
یکی از مشکلات بازی The Last of Us این بود که از نظر روایت داستان، مشکلات فنی قابل توجهی داشت. در واقع داستان با یک تمهید اشتباه شروع میشد و در همان مسیر اشتباه تا انتها پیش میرفت. به نظر میرسد سازندگان سریال (و شاید حتی خود نیل دراکمن) کمکم به این قضیه پی بردهاند و در فصل دوم سریال، تلاش کردهاند این ایرادها را برطرف کنند. در قسمت دوم بازی، یک شخصیت بیگانه به نام ابی به یک باره از راه میرسید و جول، قهرمان بسیار محبوب این جهان داستانی را میکشت. بعد بازی در ادامه داستان خود تلاش میکرد اقدام ابی را توجیه کند و و مخاطب را به این نتیجه برساند که ابی هم برای چنین تصمیمگیری تا حدی حق داشته است. اشکال کار این بود که مخاطب کشته شدن قهرمان محبوب خود، آن هم در ابتدای بازی را به هیچ وجه نمیپذیرفت و از همان ابتدا از ابی متنفر میشد. دیگر مهم نبود ابی چه سرگذشتی داشته است و چرا چنین تصمیمی گرفته است، بذر نفرت از این شخصیت تازهوارد و غریبه، از همان ابتدا در وجود مخاطب کاشته میشد.
فصل دوم سریال اما تلاش میکند این ایراد را تا حدی برطرف کند. ما از همان ابتدای فصل دوم متوجه میشویم که ابی چرا این مسیر انتقام را آغاز کرده است و چرا اینچنین از جول نفرت دارد. نویسندگان بازی تمام تلاش خودشان را کردهاند که شخصیت ابی را تا جایی که ممکن است، به یک شخصیت باورپذیر تبدیل کنند (کاری که بازی در انجام آن ناکام ماند)، حتی اندام نحیف معمولی ابی در سریال (که در نقطه مقابل آن ابی ورزیده و غولپیکر بازی قرار دارد) در ادامه همین تلاشها صورت گرفته است. از این نظر، میتوان گفت سازندگان سریال تا حدی موفق شدهاند. ابی سریال واقعا به اندازه ابی بازی نفرتانگیز نیست! مساله این است که مشکل سریال در جای دیگری است!
خشت اول چون نهد معمار کج …
بزرگترین مشکل سریال The Last of Us که در فصل اول هم کمابیش دیده میشد ولی در این فصل به اوج خود رسیده است، انتخاب بازیگر اشتباه است. از همان زمان پیشتولید فصل یک وقتی اعلام شد که بلا رمزی به عنوان بازیگر نقش الی انتخاب شده است، کاملا مشخص بود که سازندگان سریال یک انتخاب اشتباه انجام دادهاند. بلا رمزی تقریبا هیچ ویژگی مشترکی با الی بازی «آخرینِ ما» ندارد! نه از نظر ظاهر و صورت شبیه اوست، نه از نظر بیان و نه حتی از نظر فیزیک و اندام. این ایرادها در فصل اول هم وجود داشت و حالا در فصل دوم، برجستهتر از همیشه دیده میشود. اولین اقدام مهم یک فیلم یا سریال این است که بتواند مخاطب را با شخصیتهای خود همراه کند، متاسفانه سریال The Last of Us در این مسیر ناکام میماند. آن الی مغرور و افسرده و درونگرای بازی که حتی در نگاههایش هم میشد سالها خشم و انتقامجویی را حس کرد، جای خود را به یک بازیگر صورتبچه داده است که در بهترین حالت، برای الی شدن زور الکی میزند. اندام نحیف و صورت بیشباهت به الی، بدترین ضربه را به این سریال زده است. آن تعقیب و گریز تماشایی و هولناک الی با سربازان ولف در بازی، در سریال جای خود را به قایم باشکبازیهای یک دختربچه با چند سرباز احمق داده است!
عدهای از طرفداران بلا رمزی معتقدند که او شاید ویژگیهای ظاهری الی را نداشته باشد، اما از نظر بازیگری بسیار عالی عمل میکند. این هم استدلال عجیبی است. داریم درباره هالیوود، پیشروترین صنعت فیلمسازی جهان صحبت میکنیم که همیشه بالاترین استانداردهای هنری را رعایت کرده است. هر بازیگری که بتواند خودش را وارد این چرخه عظیم چند میلیارد دلاری کند، حتما از حداقل استعداد بازیگری که مورد تایید کارگردانهای هالیوودی باشد، برخوردار است. همین کیتیلین دیوِر، بازیگر نقش ابی، خودش یکی از نامزدهای بازیگری در نقش الی بوده است. آیا در بازی او ضعف خاصی دیده میشود؟ علاوه بر این، در شرایطی که اوون کوپر، بازیگر سریال «نوجوانی» با تنها ۱۵ سال سن مرزهای بازیگری را درنوردیده است و همه را به تحسین وا داشته است، چه اصراری است بلا رمزی ۲۱ ساله را نابغه بازیگری دوران در نظر بگیریم؟! آیا همچنان معتقدیم جیغ و داد کردن معیار ارزشگذاری استعداد یک بازیگر است؟ در همین فصل دوم، پدرو پاسکال با بازی آرام و زیرپوستی خود، یکی از بهترین بازیهای کارنامه خود را ارائه داده است.
ایدههای عجیب و غریب
فصل دوم سریال The Last of Us پر از ایدههای عجیب و غیرمعقول است. بعضی از این ایدهها آنقدر مضحک هستند که وادارمان میکنند قدردان داستان بازی با تمام ایرادهایش باشیم. ایده حضور یک شخصیت مشاور در جهان آخرالزمانی، احتمالا یکی از احمقانهترین ایدههای تاریخ سینما و تلویزیون باشد! در شرایطی که در یک آخرالزمان گریزناپذیر گیر افتادهاید که میتواند هر روز را به آخرین روز زندگیتان تبدیل کند، این فرصت را دارید که به اتاق یک مشاور بروید، روی کاناپه بنشینید تا او با لیوان قهوهای در دست، راهنماییهایتان کند. از آن بدتر اینکه جول شخصیتی است که برای مشاوره و آرامش ذهن پیش این شخص میرود! بزنبهادر هولناکی که اقیانوسی از درد و فقدان را در وجود خود ذخیره میکرد و با کشت و کشتار دشمنان پلید خود به تسکین میرسید، به یکباره به این نتیجه رسیده است که باید پیش مشاور برود تا رابطه خود با الی را بهتر کند!
فصل دوم سریال «آخرینِ ما»، ضعیفتر از فصل قبل خود عمل میکند. سریال نه موفق میشود آن جهان داستانی پیچیده و تودرتوی قسمت دوم بازی را به خوبی به تصویر بکشد، و نه در شخصیتپردازی چندان موفق عمل میکند.
اصلا تمام درد شخصیتهای دنیای The Last of Us این است که چند آدم درونگرای ساکت و تودار هستند که در اثر زندگی در یک جهان خشن و عاری از احساس، نمیتواتند حرفهای خود را مستقیم به یکدیگر بزنند، به همین دلیل در دریایی از سوءتفاهم و حرفهای ناگفته گیر میافتند. تمام ناراحتی الی که باعث در پیش گرفتن آن سفر انتقام طولانی شد این بود که نتوانست تمام حرفهای دلش را به جول بزند، نتوانست صحبتهای او را بشنود و با کلی حرفهای نگفته، مجبور شد برای همیشه با او خداحافی کند. اما جناب کریگ مازن یک راهحل برای این مشکلات پیدا کرده است: مشاوره بروید! نکته ناراحتکننده این است که این ایدهها به ذهن هنرمندی رسیده است که یک زمان سریال شاهکاری چون «چرنوبیل» را با آن جزئیات و دقت خیرهکننده تولید کرد. واقعا هیچچیز غمانگیزتر از یک استعداد هدررفته نیست!
از این ایدههای احمقانه در فصل دوم کم نیست. مثلا در بازی، سرافایتها یکی از فرقههای ترسناک داستان هستند که الی و دینا، و حتی خود ولفها را هم به وحشت میاندازند. اما سریال تنها یک گروه بدوی ساده هستند که تنها هدفشان در زندگی، فرار از دست ولفها است. یا آن دیالوگ معروف («قراره بابا بشم!») هم که از ایدههای ماندگار جناب مازن است که بعید است به این زودیها فراموش شود.
در مجموع، فصل دوم سریال The Last of Us، ضعیفتر از فصل قبل خود عمل میکند. سریال نه موفق میشود آن جهان داستانی پیچیده و تودرتوی قسمت دوم بازی را به خوبی به تصویر بکشد، و نه در شخصیتپردازی چندان موفق عمل میکند. تنها نکته مثب فصل دوم این است که به خوبی موفق میشود یک ابی باورپذیر و قابل قبول ارائه بدهد. البته هنوز ابی را آنچنان که باید ندیدهایم، احتمالا در فصلهای بعدی سریال بیشتر از او خواهیم شنید، البته اگر فصلهای بعدی در کار باشد!
نقاط قوت:
- فضاسازی فوقالعاده
- کارگردانی خوب
نقاط ضعف:
- انتخاب بازیگران اشتباه
- ایدههای مضحک و غیرمنطقی
- تغییراتی اشتباه در داستان بازی
امتیاز: ۶.۵ از ۱۰