نسخه۷.۱
آخرین بروزرسانی۱۴۰۲/۰۲/۳۱
تعداد دانلود۱ هزار
حجم۱۳ مگابایت
نوعبرنامه اندرویدی
دسته‌بندیصوت و موسیقی
سازندهعلی بهاروند احمدی

‏‏توی ده شلمرود،

‏حسنی تک و تنها بود.

‏حسنی نگو، بلا بگو،

‏تنبل تنبلا بگو،

‏موی بلند، روی سیاه،

‏ناخن دراز، واه واه واه.

‏نه فلفلی، نه قلقلی، نه مرغ زرد کاکلی،

‏هیچکس باهاش رفیق نبود.

‏تنها روی سه پایه، نشسته بود تو سایه.

‏باباش میگفت:

‏– حسنی میای بریم حموم؟

‏– نه نمیام، نه نمیام

‏– سرتو میخوای اصلاح کنی؟

‏– نه نمیخوام، نه نمیخوام

‏کره الاغ کدخدا،

‏یورتمه میرفت تو کوچه ها:

‏– الاغه چرا یورتمه میری؟

‏– دارم میرم بار بیارم، دیرم شده، عجله دارم.

‏– الاغ خوب نازنین،

‏سر در هوا، سم بر زمین،

‏یالت بلند و پرمو، دمت مثال جارو،

‏یک کمی بمن سواری میدی؟

‏– نه که نمیدم

‏– چرا نمیدی؟ (!)

‏– واسه اینکه من تمیزم.

‏پیش همه عزیزم.

‏اما تو چی؟

‏موی بلند، روی سیاه، ناخن دراز، واه واه واه!

‏غازه پرید تو استخر.

‏– تو اردکی یا غازی؟

‏– من غاز خوش زبانم.

‏– میای بریم به بازی؟

‏– نه جانم.

‏– چرا نمیای؟

‏– واسه اینکه من، صبح تا غروب، میون آب،

‏کنار جو، مشغول کار و شستشو.

‏اما تو چی؟

‏موی بلند، روی سیاه، ناخن دراز، واه واه واه!

‏در واشد و یه جوجه

‏دوید و اومد تو کوچه.

‏جیک جیک زنان، گردش کنان

‏اومد و اومد، پیش حسنی:

‏-جوجه کوچولو، کوچول موچولو،

‏میای با من بازی کنی؟

‏مادرش اومد،

‏– قدقدقدا

‏برو خونه تون، تورو بخدا

‏جوجه ی ریزه میزه

‏ببین چقدر تمیزه؟

‏اما تو چی؟

‏موی بلند، روی سیاه، ناخن دراز، واه واه واه!

‏حسنی با چشم گریون،

‏پاشد و اومد تو میدون:

‏– آی فلفلی، آی قلقلی،

‏میاین با من بازی کنین؟

‏– نه که نمیایم نه که نمیایم

‏– چرا نمیاین؟

‏فلفلی گفت:

‏– من و داداشم و بابام و عموم،

‏هفته ای دوبار میریم حموم.

‏اما تو چی؟

‏قلقلی گفت:

‏– نگاش کنین.

‏موی بلند، روی سیاه، ناخن دراز، واه واه واه!

‏حسنی دوید پیش باباش:

‏-حسنی میای بریم حموم؟

‏– میام، میام

‏– سرتو میخوای اصلاح کنی؟

‏– میخوام، میخوام

‏– حسنی نگو، یه دسته گل

‏تر و تمیز و تپل مپل

‏الاغ و خروس، جوجه و غاز و ببعی

‏با فلفلی، با قلقلی، با مرغ زرد کاکلی

‏حلقه زدن، دور حسنی.

‏الاغه میگفت:

‏– کاری اگر نداری، بریم الاغ سواری.

‏خروسه میگفت:

‏– قوقولی قوقو. قوقولی قوقو؟

‏هرچی میخوای فوری بگو.

‏مرغه میگفت:

‏– حسنی برو تو کوچه.

‏بازی بکن با جوجه.

‏غازه میگفت:

‏– حسنی بیا،

‏با هم دیگه بریم شنا.

‏توی ده شلمرود

‏حسنی دیگه تنها نبود)

‏به همراه اسباب بازی ها(جغجغه ، زنگوله ، فرفره و ...)

‏برای سرگرمی فرزند دلبند شما