برونو یک نوزاد اوتیفانت است. یک عصر معمولی است و پدر برونو تا دیروقت در دفتر کار می کند. دلیل کافی برای تخیل روشن برونو برای شورش است و فکر می کند که پدرش توسط بیگانگان ربوده شده است! بچه های ژله ای که در راه سر کار از جیب پدرش افتادند، مسیری را به سمت دفتر باز کردند.