پس از استقبال بی نظیر شما ناگفته هایی از آیت الله بهجت 2 منتشر شد.
چند ساعت مانده بود به اذان صبح طبق معمول بلند شده بود برای تجدید وضو هوا خیلی سرد بود از اتاق بیرون رفته بود آنجا خورده بود زمین و دیگر نتوانسته بود بلند شود. چند ساعت بعد که آقا را پیدا کرده بودند دیده بودند در حالی که بدنش از سرما خشک شده همان طور که روی زمین افتاده دارد ذکرهایش را می گوید.
گفته بودند خب چرا صدا نکردید؟
گفته بود خب؛نخواستم اذیت بشوید!
***
کارهای شخصی اش را به هیچ وجه به کسی نمی گفت. مثلأ می آمد پایین می دید که دندان هایش را جا گذاشته، برمی گشت بالا دندان ها را برمی داشت. یا دنبال عصایش که می خواست بگردد به هیچ کس نمی گفت.
***
برنامه ای کاملا رایگان با طراحی متریال گوگل. ما رو از دعای خیرتون محروم نکنید :)
★ ★ ★ ★ ★ ١٢ آذر ١٤٠١
من یکش رو خوندم عالیه امیدوارم این هم مثل یکش عالی باشه
★ ★ ★ ★ ★ ١٠ مهر ١٤٠١
خیلی خوب و درجه یک. روحشون شاد و یادشون گرامی و همراه معصومین باشند انشاالله
★ ★ ★ ★ ★ ١١ بهمن ١٤٠١
۱بسیار عالی