دزدها

فیلم دزدها Wingwomen 2023


پخش آنلاین
ژانر:جنایی
امتیاز IMDb:۵.۶
دوبله:دارد
سال ساخت:۲۰۲۳
مدت زمان:۱۱۰ دقیقه
کشور:فرانسه
رده سنی:۱۸+

۹۱٪
این فیلم را دوست داشتند ۱۶۲ نفر
دو دزد خبره و دوست صمیمی که از خطرات موجود در زندگی جنایتکارانه خسته شده‌اند، سم جسور را استخدام می‌کنند تا قبل از اینکه به یک خط کاری جدید و کم استرس‌تر بروند، در آخرین کار به آنها کمک کنند.
Wingwomen درست در وسط اکشن شروع می شود، زیرا کارول (ملانی لوران) و الکس در یک ماموریت خطرناک در جایی در سوئیس هستند. در حالی که کارول، بزرگتر و با تجربه‌تر از این دو زن، در حال انجام کار دشوارتر سرقت الماس از یک مرکز است، الکس (ادل اگزارچوپولوس) او را از تپه‌ای جنگلی در نزدیکی پوشش می‌دهد، زیرا تخصص او در تیراندازی از راه دور است. . در راه بازگشت از مرکز با کالاهای دزدیده شده، کارول راه خود را در جنگل گم می کند و باید به دستورات تکیه کند، اما دومی به طور لحظه ای با یک تماس تلفنی که در آن معشوق فعلی اش از او جدا می شود، حواسش پرت می شود. هر مردی پس از مدت کوتاهی او را ترک می‌کند و تلاش‌های او برای یافتن عشق برای مدت طولانی با شکست مواجه شده است. آنها همچنین توسط پهپادهای مسلح تعقیب می شوند، که آنها باید به طرز ماهرانه ای آنها را ساقط کنند تا بتوانند فرار کنند. زمانی که آنها به خانه در پاریس برمی گردند و الماس های دزدیده شده را به مخاطب خود تحویل می دهند، کارول کاملاً با این زندگی شرورانه همیشه تمام شده است. باید برای امنیت او بترسد کارول و الکس بهترین دوستان هستند و همچنین با هم می مانند. کارول یک راز را از او پنهان کرده است که او در هفته ششم بارداری است و مطمئن نیست که آیا می‌خواهد بچه را نگه دارد یا خیر. حاملگی از یک ارتباط گاه به گاه است، و بنابراین او مجبور است کودک را خودش بزرگ کند. کارول به الکس می‌گوید که می‌خواهد این شغل را رها کند، و دوست نیز به راحتی موافقت می‌کند. با این حال، کارفرمای آن دو، یک رئیس جنایتکار قدرتمند که به نام مادر خوانده (ایزابل آجانی) شناخته می‌شود، مطلقاً از پذیرش چنین پیشنهادی امتناع می‌کند. کارول و الکس در یک کابین در جنگل، خارج از شبکه پنهان می شوند تا بتوانند از مادرخوانده پنهان شوند. مادرخوانده قاتلان را می فرستد تا به کابین آنها حمله کنند. پس از چند تهدید از سوی هر دو طرف، کارول موافقت می کند که آخرین دزدی را برای مادرخوانده انجام دهد، که برای آن حتی دو میلیون دلار به او پرداخت می شود و به دنبال آن او و الکس در آرامش بازنشسته می شوند. کارول برای ملاقات با آبنر می رود. ، مردی که به عنوان طراح اصلی همه سرقت ها برای رئیس جنایتکار کار می کند. آبنر جزئیات دقیق ماموریت خود را به محض رسیدن به خانه اش بیان می کند. کارول و الکس قرار است نقاشی معروفی به نام La Grande Odalisque اثر هنرمند مشهور فرانسوی مارسیال رایس را بدزدند. این نقاشی قرار است در یک مرکز هنری در جزیره کورس به نمایش گذاشته شود. اگرچه در دست گرفتن یک تابلو به شیوه ای غیرقانونی در یک مرکز نمایشگاهی، قطعا آسان تر از موزه است، قهرمانان داستان نیز باید نقشه ساختمان را به دست آورند تا بتوانند نقاشی را به طور موثر بدزدند. یک شرکت معماری که اخیراً ساختمان مرکز هنر را بازطراحی کرده است، مطمئناً نقشه‌های این مکان را خواهد داشت و بنابراین آنها باید ابتدا این داده‌ها را نیز بدزدند. آبنر به آنها یک تماس محلی نیز می دهد، مردی به نام کلارنس، که تمام اسلحه ها و مهمات مورد نیاز برای سرقت را به آنها می دهد. در کنار همه اینها، تیم اکنون باید یک عضو سوم را برای موقعیت فرار اضافه کند. راننده. الکس از این یافته جدید بسیار ناراحت است، زیرا او کسی بود که همیشه خودش و کارول را در طول ماموریت ها به اطراف می راند. تصمیم او برای انتخاب یک راننده حرفه ای به جای بهترین دوستش به نظر می رسد به دلیل بارداری او باشد و الکس یک راننده ناامن است. این دو زن برای ملاقات با راننده جدید خود سام (مانون برش) به پیست مسابقه لمانز می روند و علیرغم اینکه فکر می کنند سام مرد خواهد بود، راننده در واقع زنی است که به طور حرفه ای اتومبیل های مسابقه را رانندگی می کند. مدت زیادی طول نمی کشد تا سام را برای پیوستن به گروه متقاعد کند، زیرا او توسط هم تیمی مرد خودخواهش اخراج می شود. این سه زن با هم به کورسیکا می رسند و در ویلایی مجلل که توسط مادرخوانده برایشان تدارک دیده شده است مستقر می شوند. ابتدا از مغازه کلارنس (فلیکس مواتی) بازدید می کنند که در جلوی آن شبیه یک خواربارفروشی است اما در واقع مخفیگاهی برای تجارت موفق قاچاق اسلحه او است. الکس که برای همیشه در جستجوی عشق است، بلافاصله تحت تأثیر قیافه های زیبا و شخصیت احمقانه کلارنس قرار می گیرد و او تمام تلاش خود را می کند تا دوباره مرد را ملاقات کند و او را عاشق خود کند. اتفاقاً، علاقه او به کلارنس نیز او را به دردسر کوچکی می‌اندازد، زیرا قاچاقچی اسلحه دشمنان زیادی دارد، و یکی از این مردان زمانی که آن دو در حال اشتراک‌گذاری لحظات صمیمی هستند، وارد عمل می‌شود. زمانی که کلارنس توسط مهاجم ناک اوت می شود، الکس باید به تنهایی با او مبارزه کند و او موفق می شود او را بکشد. در این مدت، سم نیز آموزش های خود را از کارول و الکس دریافت می کند، زیرا این زن هرگز اسلحه در دست نداشته یا در آن شرکت نکرده است. دزدی های قبلی در زندگی او برخی اطلاعات بیشتر در مورد گذشته او نیز فاش می شود، زیرا او تنها چندی پیش همسر محبوب خود را در یک تصادف اتومبیل وحشتناک از دست داد زیرا همسرش یک راننده بدلکاری بود. مادرخوانده که مخفیانه کارول را ملاقات می کند، از او می خواهد که از شر الکس خلاص شود و سم را جایگزین او کند، اما کارول قصد ندارد سه نفره آنها را از هم بپاشد. آنها ابتدا باید نقشه مرکز هنری را بدزدند و کارول فقط الکس را می فرستد و سام در این ماموریت تصمیم می گیرد تا کمی استراحت کند. در دفتر بازسازی، الکس یک بار دیگر از راه دور پوشش می دهد در حالی که سام پنهانی وارد می شود و نقشه ها را روی تلفن دانلود می کند. وقتی کارمندان از استراحت برمی‌گردند، در اینجا نیز مشکل جزئی وجود دارد و الکس با دارت آرام‌بخش به همه آنها ضربه می‌زند. یکی از کارمندان همچنان موفق می شود بیدار بماند و زنگ خطر را بزند و سم را ترساند که گرفتار شود، اما در نهایت، این نقشه با موفقیت انجام می شود. کارول به الکس و سام فاش می‌کند که باردار است. در نهایت، روز سرقت فرا می‌رسد و کل تیم، از جمله آبنر، به منطقه‌ای می‌رسند که صومعه با مرکز هنری در آن قرار دارد. نقشه این است که آبنر و دوست دختر پیرش با کامیون غذای خود وانمود کنند که فروشنده سگ هستند، در حالی که آنها در واقع مراقب کارول و الکس هستند که به داخل ساختمان می روند و نقاشی را می دزدند. مسئولیت آماده نگه داشتن ماشین فرار و انتظار بسیار نزدیک به مرکز به سام داده می شود. با این حال، با رسیدن یک تیم بزرگ تیراندازی به محل دقیق، کل نقشه خراب می شود و مشخص می شود که یک موزیک ویدئو در صومعه برای خواننده مشهور فرانسوی میلن فارمر در حال ضبط است. که آبنر و دوست دخترش اکنون در میان مشتریان بی‌شماری که درخواست هات داگ می‌کنند، جمع شده‌اند و آنها مجبورند غذا درست کنند و بفروشند تا به پوشش خود بچسبند. برای بدتر شدن اوضاع، آبنر گوشی را که با آن با کارول و الکس ارتباط برقرار می کرد، رها می کند و خراب می کند و باعث می شود دو زن مجبور شوند خودشان کار کنند. مهمانی تیراندازی همچنین برای سام مشکل ایجاد می کند زیرا آنها به او اجازه نمی دهند در نزدیکی مرکز هنری پارک کند و او مجبور است ماشین فرار را به اطراف حرکت دهد. در حساس ترین لحظه، زمانی که کارول با احتیاط تابلوی گراند اودالیسک را از روی دیوار جدا می کند، مردی به داخل محل سرگردان می شود و بدون اینکه متوجه شود سرقتی در حال انجام است، همچنان با عصبانیت با او صحبت می کند. سه زن موفق می شوند با خیال راحت نقاشی را بدزدند و سپس آن را به پاریس برگردانند تا آن را به مادرخوانده تحویل دهند. کارول در حال دریافت تماسی از مردی است که او با او در مورد نقشه های مخفی صحبت می کند. این سه زن به پاریس برمی‌گردند و کارول برای ملاقات با مادرخوانده می‌رود، اما او به خوبی می‌داند که رئیس جنایتکار بی‌ملاحظه عملاً به آنها اجازه بازنشستگی نمی‌دهد. به همین دلیل است که کارول نقشه بسیار خاصی دارد که هنوز برای دوستانش فاش نکرده است. مثل همیشه، الکس در ساختمان طرف مقابل پنهان می شود و با تفنگ تک تیرانداز خود آماده است تا برای کارول پوششی فراهم کند. سم با موتور سیکلتش در خیابان منتظر می ماند. مادرخوانده می فهمد که الکس در حال آماده کردن تفنگ تک تیراندازش است و کارول را تهدید می کند که اگر اتفاقی برای او بیفتد، بقیه گروه و همکارانش او را خواهند کشت. با این حال، کارول به این تهدیدها توجهی نمی کند و از الکس می خواهد که دقیقاً به موقعیت هایی که او اشاره می کند شلیک کند. این بلافاصله تنها محافظ اتاق و همچنین مادرخوانده را می کشد و خونریزی بیشتری در پی دارد. نگهبانان دیگر در باند s اولین کسانی هستند که وقتی وارد اتاق می شوند پاسخ می دهند و الکس با تفنگ خود آنها را ساقط می کند. با این حال، هنگامی که یک نیروی بزرگ از نیروهای پلیس به محل می رسند، کارول اعتراف می کند که نمی تواند از این برخورد جان سالم به در ببرد و او می خواهد الکس فرار کند. او اشاره می کند که چگونه راه فرار را برای دوست عزیزش هموار کرده است و سپس توسط پلیس مورد اصابت گلوله قرار گرفته است. هنگامی که جسد کاملاً پوشیده شده در یک کیسه بدن برداشته می شود، سم الکس را به سمت پشت بام ساختمان دیگر هدایت می کند و مطمئن می شود که بهترین دوست موفق به فرار می شود.ما می بینیم که سم در خانه اش در جایی دور از هر شهر به دیدار الکس می رود. چهار سال از آخرین اتفاقات پاریس می گذرد و سم حالا می خواهد الکس را به جایی ببرد. علیرغم اکراه اولیه، الکس از این کار پیروی می کند و سپس او را به مکان دیگری می برند که در آن تنها یک خانه کوچک در میان بیابان های وسیع وجود دارد. در اینجا یک دختر کوچک خود را به عنوان رائول معرفی می کند و این دقیقاً نامی بود که الکس برای کودک خود انتخاب کرده بود. کارول نیز فوراً بیرون می‌رود و به دوستش سلام می‌کند و فاش می‌کند که او در واقع نمرده است، بلکه برای این چهار سال مخفی زندگی می‌کرده است. مردی که کارول تلفنی با او صحبت کرده بود، احتمالاً کسی بود که به او در انجام این کار کمک کرده بود. طرح. بدیهی است که او بسیار قدرتمند است، اگرچه او موفق شد گروهی از نیروهای پلیس را که در جریان تیراندازی وارد ساختمان پاریس شده بودند و قتل کارول را جعل کرده بودند، ترتیب دهد. اگر کارول آزاد بود و در خارج، مطمئناً همکاران او و الکس را به خاطر انتقام می‌کشتند، و بنابراین او مجبور بود به خاطر هر دوی آنها مرگ خود را جعل کند. از آنجایی که این سه دوست با هم دیداری صمیمانه دارند، تصمیم می گیرند رائول را با هم بزرگ کنند.