تمام پول های دنیا

فیلم تمام پول های دنیا All the Money in the World 2017


پخش آنلاین
ژانر:بیوگرافی
امتیاز IMDb:۶.۸
زیرنویس:دارد
دوبله:ندارد
سال ساخت:۲۰۱۷
مدت زمان:۱۲۹ دقیقه
کشور:ایتالیا
رده سنی:۱۸+

۹۰٪
این فیلم را دوست داشتند ۱۱ نفر
مایکت فیلم تمام پول های دنیا
داستان ربوده شدن جان پل گتی سوم پیر و تلاش ناامیدانه مادر فداکارش برای متقاعد کردن پدربزرگ میلیاردرش ژان پل گتی برای پرداخت باج است.
با شروع فیلم، جان «پل» گتی سوم (چارلی پلامر) شبانه در خیابان های رم سرگردان است. او با چند فاحشه روبرو می شود که متوجه می شوند که واقعاً جوان است، بنابراین آنها او را تشویق می کنند که به خانواده اش برگردد، حتی اگر او اصرار دارد که پسر نیست. در حالی که در حال دور شدن است، یک ون در کنار خیابان هایی که در آن قدم می زند، می آید. برخی از مردان از ون خارج می شوند و پل را می ربایند. این فیلم چند سالی است که به پل در کودکی بازمی گردد. مادر او، گیل (میشل ویلیامز) و پدرش، جان پل گتی جونیور (اندرو بوکان) برای بزرگ کردن فرزندان خود در تلاش هستند. جان جونیور از پدرش، جان پل گتی پدر (کریستوفر پلامر) که تا آن زمان ثروتمندترین مرد جهان بود، جدا شده است. گیل جان جونیور را متقاعد می کند که دوباره با پدرش ارتباط برقرار کند که او با نوشتن نامه ای این کار را انجام می دهد. مدتی بعد، جان جونیور تلگرافی از پدرش دریافت می کند که از جان جونیور می خواهد برای فرصت شغلی جدید به رم بیاید. تمام خانواده سفر را انجام می دهند و گتی پدر را در اتاق هتلش ملاقات می کنند، جایی که لباس های آویزان در حمام پیدا می کنند. گتی پدر به خانواده می‌گوید که ترجیح می‌دهد لباس‌هایش را خودش خشک کند تا اینکه مقداری پول برای انجام این کار خرج کند. خانواده به رم نقل مکان می‌کنند، جایی که جان جونیور برای شرکت نفت گتی شروع به کار می‌کند. سال ها بعد، این منجر به اعتیاد جان جونیور به مواد مخدر و خوابیدن با زنان دیگر می شود. گیل به دنبال طلاق از جان جونیور است. همانطور که گیل با گتی پدر بر سر طلاق معامله می کند، گیل خواهان حمایت از فرزند است، اما گتی پدر نمی خواهد گیل چیزی داشته باشد زیرا همه چیز از پول او می آید. گیل مذاکره می‌کند و در نهایت تصمیم می‌گیرد که نفقه فرزند را فراموش کند تا بتواند طلاق را بگیرد. به زمان حال برش دهید. آدم ربایان 17 میلیون دلار پول نقد برای بازگشت امن می‌خواهند. آنها ابتدا با گیل تماس می گیرند، اما او به آنها می گوید که پولی ندارد. آنها او را باور نمی کنند زیرا نام خانوادگی او گتی است، بنابراین به طور طبیعی، آنها معتقدند که او ثروتمند است. رباینده اصلی، سینکوانتا (رومن دوریس) گیل را متقاعد می کند که از گتی پدر پول بخواهد. پس از اینکه خبر آدم ربایی در یک مصاحبه زنده تلویزیونی به گتی پدر می رسد، او علناً اعلام می کند که برای بازگشت ایمن هیچ هزینه ای نمی پردازد و منطقی می داند که اگر این کار را انجام دهد، به جای یک نوه ربوده شده، 14 نوه خواهد داشت. گیل ترک می کند. پیامی با دستیار گتی که به او می گوید در راه است تا او را ببیند. پس از خواندن پیام، گتی پدر به دستیارش می‌گوید که با فلچر چیس تماس بگیرد. با چیس صحبت می‌کند و به او می‌گوید که بفهمد با آدم ربایی چه اتفاقی می‌افتد، اما چیس برای بازگشت پولی نمی‌پردازد. گیل و چیس شروع به بررسی جزئیات آدم‌ربایی می‌کنند. شروع به نگرانی از اینکه باج گیری بسیار بیشتر از آنچه در ابتدا انتظار می رفت طول می کشد. ماه های زمستان شروع می شود و محوطه ای که پل را در آن نگه داشته اند برای سرما مناسب نیست. بنابراین، آنها در فکر انتقال او هستند. در همین حال، یک روز به عنوان پل. باید به دستشویی برود، یکی از آدم رباها او را به یک منطقه علفزار بیرون می برد. آدم ربایان قرار است صورت خود را از پل محافظت کنند تا پل نتواند هیچ یک از آنها را شناسایی کند. همانطور که پل با فاصله کمی فاصله دارد apper فراموش می کند که ماسک خود را به طور کامل برگرداند، بنابراین پل در نهایت چهره او را می بیند. زمانی که رباینده برای کشتن پل آماده می شود، صدای شلیک گلوله شنیده می شود. مدتی بعد، گیل از مقامات محلی تماس می گیرد و به او می گوید که پسرش را پیدا کرده اند و از او می خواهد که پایین بیاید و جسد او را شناسایی کند. در سردخانه، گیل به جسد نگاه می کند و متوجه می شود که پل نیست. گیل به چیس می‌گوید که جسد مرد مسن‌تری است که بعداً مشخص شد آدم‌ربایی است که پل چهره‌اش را دیده است. آدم ربا به خاطر اشتباهش کشته شد. چیس بر روی جسد پزشکی قانونی انجام داده و پلیس متوجه می شود که آدم ربای مرده در گذشته سابقه داشته است. آنها همچنین لیستی از همکاران شناخته شده او را می بینند که شامل Cinquanta می شود. مقامات محلی ربایندگان را تا محوطه ای که پل را در آن نگه داشته اند، دنبال می کنند. مقامات به پایگاه یورش بردند و سه آدم ربا را کشتند. پس از جستجو در سراسر ساختمان، آنها متوجه می شوند که پل منتقل شده است. Cinquanta پل را به یک خانواده جنایتکار محلی فروخته است. خانواده جنایتکار جدید پل را به محل دیگری منتقل می کنند. در آنجا، پل با پرتاب یک تکه کاغذ روشن به بیرون از پنجره اتاقی که در آن نگه داشته شده بود، آتشی را در برس اطراف آتش ایجاد کرد. از طریق یک درب تخته شده در پشت اتاق، پاول فرار می کند، زیرا حواس آدم ربایان پرت می شود. سینکوانتا پل را در حال فرار می‌بیند، اما تصمیم می‌گیرد به دیگران چیزی نگوید، زیرا او برای مراقبت از پل آمده است. پل به جاده می‌رود و یک ماشین را با پرچم پایین می‌آورد. راننده یک افسر پلیس محلی است که پل را به خانه اش می برد. در آنجا پل از تلفن برای تماس با مادرش استفاده می کند. گیل شروع به صحبت با پل می کند، اما قبل از اینکه پل بتواند به او بگوید کجاست، آدم ربایان می رسند تا پل را پس بگیرند. (معلوم نیست که آیا به‌تازگی پل را پیدا کرده‌اند یا افسر پلیس به آدم ربایان اخطار داده است، چون هفته‌های بیشتری بدون پرداخت باج می‌گذرد، آدم ربایان تصمیم می‌گیرند گوش راست او را بریده و به روزنامه پست کنند. گیل. دوباره سعی می‌کند با گتی استدلال کند، که جواب می‌دهد. او موافقت می‌کند که پول را به او بدهد، تنها در صورتی که تمام مالکیت فرزندانش را به او امضا کند. او تسلیم می‌شود، اما بعدا، گیل و چیس متوجه می‌شوند که گتی فقط قصد دارد چیس به مذاکره با Cinquanta ادامه می‌دهد، جایی که او با عصبانیت به گتی می‌گوید که تمام امنیت که گتی دارد به خاطر اوست. ) و این چیزی نیست که بتواند مانع از آسیب رساندن چیس به گتی شود. چیس ادامه می دهد که با وجود اینکه گتی تمام پول دنیا را دارد، هنوز یک مرد است. مبلغ کامل باج، که به 4 دلار کاهش یافته است میلیون. او همچنین قرارداد با گیل را باطل کرده است و انتخاب کرده است که او همچنان بر فرزندان اقتدار داشته باشد. گیل و چیس از دستورات آدم ربایان در مورد ریزش پول پیروی می کنند. آن‌ها در جاده‌ای متروک رانندگی می‌کنند تا اینکه سنگی شیشه جلوی آنها را ترک می‌کند که نشانه توقف خودرو است. آنها بیرون می آیند و چمدان های حاوی پول را در کنار جاده پیاده می کنند. سپس، به آنها دستور داده می شود تا جاده را ادامه دهند تا به پمپ بنزین برسند، جایی که باید توقف کنند و برای دستورالعمل های بیشتر در تلفن منتظر بمانند. پس از اینکه گیل و چیس به سمت پمپ بنزین حرکت کردند، چند مرد بیرون می آیند تا پمپ بنزین را دریافت کنند. پول در پمپ بنزین، به گیل و چیس گفته می شود که پل منتظر آنهاست. با این حال، به جای اینکه در آنجا منتظر بماند، پل به سمت نزدیکترین شهر حرکت می کند. وقتی گیل و چیس می‌رسند، پل را نمی‌بینند، اما به این نتیجه می‌رسند که او به سمت شهر حرکت کرده است. در مخفیگاه آدم ربایان، پول را می‌شمارند، اما هلیکوپترها به زودی می‌رسند، و آنها نتیجه می‌گیرند که چیس به آنها خیانت کرده است. رهبر دستور می دهد که پل را پیدا کرده و او را بکشند. پل از شهر خالی و بسته می گذرد و سعی می کند از کسی کمک بگیرد، اما از شب گذشته، همه مغازه ها بسته هستند و مردم وقتی از آنها درخواست کمک می کند برای کمک به او مردد هستند. گیل و چیس به شهر می رسند و شروع به جستجوی پل می کنند. به زودی پس از آنها، آدم ربایان، همراه با Cinquanta، به شهر نیز می رسند. چیس پل را می بیند، اما پل فرار می کند. پل با یکی از آدم رباها برخورد می کند که تقریباً پل را می کشد تا اینکه سینکوانتا مرد را ناک اوت می کند و به پل اجازه می دهد برود. گیل و چیس پل را از شهر بیرون می‌کنند و به عقب برمی‌گردند. همانطور که این اتفاق می افتد، گتی از خواب، عرق کردن و سر و صدا بیدار می شود. او به زودی می میرد و به تابلویی که اخیراً به قیمت 1.5 میلیون دلار خریده بود خیره می شود. او تمام آثار هنری مختلفی را که گتی جمع‌آوری کرده بود به فروش می‌رساند. یک کارت عنوان پایانی بیان می‌کند که بیشتر آثار هنری که گتی جمع‌آوری کرده است اکنون در موزه گتی در لس آنجلس قرار دارد.