فیلم هندی والتیر ویرایا با دوبله فارسی - Waltair Veerayya 2023
درباره فیلم والتیر ویرایا
فیلم والتیر ویرایا در سال 2023 در ژانر اکشن ساخته شده است. تماشای آنلاین و رایگان Waltair Veerayya از مایکت با دوبله و زیرنویس فارسی بدون نیاز به دانلود.
داستان فیلم والتیر ویرایا
Waltair Veerayya، یک قاچاقچی بدنام از Vizag، برای مبارزه با یک پرونده قضایی به پول نیاز دارد. سیتی سیتاپاتی به او نزدیک میشود و او در مورد سولومون سزار، یک قاچاقچی بدنام مواد مخدر که پس از کشتن چندین افسر پلیس از بازداشتش فرار کرد، به او میگوید. سیتاپاتی که مسئولیت بازداشت او را بر عهده داشت، از خدمت تعلیق می شود. او از ویرایا می خواهد که سزار را در ازای دریافت پول از مالزی به هند تحویل دهد. ویرایا این معامله را می پذیرد و با دوستان و قانونش به مالزی سفر می کند. آنها در هتلی که متعلق به سزار است وارد می شوند و نقشه ای برای ربودن او طراحی می کنند. با این حال، ویرایا فرصت را از دست می دهد زیرا با دیدن دکتر نیتیا و دخترش، وایشناوی، جایی که نیتیا با عصبانیت بچه را از ویرایا می برد، مبهوت می شود. قانون بی تاب می شود و سیتاپاتی را وادار می کند تا بدون اطلاع سزار به تنهایی دنبال سزار برود، اما توسط سزار گرفتار می شود. ویرایا به محل می رسد و سزار را فریب می دهد تا باور کند که آنها می خواهند با او معامله مواد مخدر را قطع کنند، بنابراین روز را نجات می دهند. بعداً، ویرایا توسط سزار به مهمانی خصوصی خود دعوت می شود که در آن گروهی از قاتلان نقابدار سعی می کنند سزار را دستگیر کنند، اما نقشه های آنها توسط ویرایا خنثی می شود و بعداً متوجه می شود که آنها کارکنان هتل هستند. آنها خود را به عنوان عوامل خام به رهبری Athidhi نشان می دهند. . سزار تحسین خود را برای ویرایا ابراز می کند و پیشنهاد می کند در ازای نجات جانش از او چیزی بخواهد. ویرایا از او می خواهد که به هند بازگردد و سزار موافقت می کند، اما به زودی از ترفند آنها مطلع می شود و آنها از بین می روند. هنگامی که سزار به آتیثی برای کسب اطلاعات با برادر بزرگترش مایکل سلیمان در کنفرانس ویدئویی حمله می کند، ویرایا تلافی می کند و فاش می کند که مایکل هدف نهایی او بوده است. ویرایا سزار را در نمایشگاه عمومی در غارهای باتو می کشد، جایی که یک مایکل درمانده شاهد همه چیز است. گذشته: چهار سال پیش، مایکل، در لباس مبدل ماهیگیری به نام کاالا، به عنوان دوست و معتمد او عمل می کند. مایکل بدون اطلاع او داروها را از کارخانه یخ تهیه می کند. ACP Vikram Sagar که به تازگی منصوب شده است، که برادر او نیز می باشد، به Vizag می رسد و سرکوب سندیکای مواد مخدر را آغاز می کند. ویرایا که از سرگیجه رنج می برد در دوران کودکی خود به طور تصادفی اجازه داد ساگار از درخت بیفتد. از آن زمان، برادران جداگانه بزرگ شدند. اگرچه ساگار نسبت به ویرایا نفرت داشت، ویرایا همیشه او را دوست داشت. ساگار نیز با خوشحالی با دکتر نیتیا ازدواج کرده است و آنها صاحب یک دختر وایشناوی می شوند. یک روز، کارخانه یخ به طور تصادفی کوکائین پیچیده شده در یخ را به یک مدرسه می رساند که منجر به مرگ 25 کودک شد. مایکل متعاقباً ویرایا را قاب میگیرد و قصد دارد به مالزی فرار کند. ویرایا توسط پلیس دستگیر می شود و پلیس تصمیم می گیرد در برخوردی او را بکشد تا خشم عمومی را آرام کند. ساگار که معتقد است ویرایا بی گناه است، مواد مخدر توقیف شده را غارت می کند تا مایکل را فریب دهد. او مخفیانه به تیراندازی رویارویی برنامه ریزی شده می رسد، به جای ویرایا تا مایکل را دستگیر کند. با این حال، JCP، که افسر ارشد او نیز هست، با مایکل درگیر می شود، جایی که او را به همراه افراد دیگر با چاقو می زند. مایکل موفق می شود با رسیدن ویرایا فرار کند، نه قبل از اینکه چهره واقعی خود را به او نشان دهد. ویرایا سعی می کند ساگار را که به شدت مجروح شده بود به بیمارستان ببرد، اما او در راه تسلیم جراحاتش شد و فاش کرد که همیشه به او محبت داشته است، اما به دلیل سرکوب سندیکای مواد مخدر نمی تواند آن را به صورت علنی ابراز کند. ویرایا توسط پلیس متوقف می شود و می برد. ساگار از افتخارات دولتی محروم شده و توسط پلیس به عنوان خائن برچسب زده می شود. ویرایا با دلشکستگی تصمیم می گیرد مایکل را برای شهادتش در دادگاه به هند استرداد کند، قبل از اینکه سیتاپاتی راه را به او نشان دهد. حال: ویرایا با منفجر کردن پایگاه عملیاتش، مایکل را علیه شریک مواد مخدرش تنظیم می کند. باند رقیب تلاش می کند تا مایکل را بکشد، جایی که او موافقت می کند در ازای جانش با ویرایا به هند بیاید و در دادگاه شهادت دهد. ویرایا با کمک آتیثی، مایکل را به هند برمی گرداند. پس از شهادت، دادگاه شجاعت او را به رسمیت می شناسد و به او افتخارات دولتی اعطا می کند، در حالی که ویرایا را از اتهاماتش تبرئه می کند. ویرایا برای برآورده کردن آخرین آرزوی خود یعنی انتقام از مرگ، سرش را در دادگاه جدا می کند و به زندان محکوم می شود.