فیلم روان پریش با دوبله فارسی - Delirium 2018
درباره فیلم روان پریش
فیلم روان پریش در سال 2018 در ژانر ترسناک ساخته شده است. تماشای آنلاین و رایگان Delirium از مایکت با دوبله و زیرنویس فارسی بدون نیاز به دانلود.
داستان فیلم روان پریش
مردی که به تازگی از یک موسسه روانی آزاد شده است، پس از مرگ والدین ثروتمندش، یک عمارت به ارث می برد. پس از یک سری اتفاقات ناراحت کننده، او به این باور می رسد که تسخیر شده است.
مردی پس از رهایی از یک آسایشگاه روانی، یک عمارت را از پدر ثروتمند متوفی خود به ارث می برد. وقایع عجیب او را به این فکر میاندازد که آیا تسخیر شده است یا همه چیز در ذهنش است. پس از گذراندن بیست سال در یک آسایشگاه روانی، تام واکر (تافر گریس) به عمارتی که از پدر ثروتمندش، سناتوری که به ارث رسیده بود، رها میشود. اخیرا خودکشی کرده است. تام در حبس خانگی قرار می گیرد و باید روزانه سی روز از طریق تلفن تصویری چک کند وگرنه به آسایشگاه روانی بازگردانده خواهد شد. افسر آزادی مشروط او، برودی (پاتریشیا کلارکسون) به او مشکوک است و به جنایت خشونت آمیزی اشاره می کند که توسط او و برادر بزرگترش، الکس انجام شده است. تام از توهمات پدر مرحومش و سگش رنج میبرد، صداهایی را در سراسر خانه میشنود، و از یک غریبه با صدایی درهم تماس میگیرد که باعث میشود باور کند که دوباره عود میکند. او در حین شنا در استخر سرپوشیده خود، دختری را در حال غرق شدن می بیند و هنگامی که استخر پیش از موعد روی او بسته می شود، پانل کنترل آن را بررسی می کند و زبانی را کشف می کند که در یک شیشه سنگ تراشی نگهداری می شود، که او آن را به عنوان توهم دیگری می نویسد. او همچنین یک تونل مخفی را در دفتر کار خود کشف می کند که دسترسی به روزنه های اطراف خانه را فراهم می کند. مهلت کوتاه او به شکل یک کارگر بازار به نام لین است که مواد غذایی خود را تحویل می دهد و مشتاق است که او را بشناسد. تام با ناراحتی، برودی را صدا می کند که برای بررسی او وارد می شود. هنگامی که این دو با هم پیوند می خورند، برودی پیشرفت های او را اشتباه تفسیر می کند و وقتی پیشرفت های او را رد می کند او را می بوسد، او آزرده می شود و به او حمله می کند و قبل از رفتن، قرص های او را می دزدد. بعداً، تام متوجه می شود که یک مزاحم در خانه وجود دارد، اما متوجه می شود که این برادرش الکس است که از زندان فرار کرده است. اگرچه تام معتقد است که الکس توهم دیگری است، الکس اصرار دارد که او واقعاً خانه را خراب می کند و به دنبال پول پنهان از پدرشان است. تام صبح روز بعد با لین تماس گرفت و او درخواست داروی جدید کرد. وقتی لین از راه می رسد، مقاله ای از جنایت خود را در روزنامه به او نشان می دهد و از او می پرسد که چه اتفاقی افتاده است. تام اعتراف می کند که زمانی که آن دو نوجوان بودند، تام توسط دختری که در مدرسه به او علاقه داشت تحقیر شد. پس از اینکه او به الکس گفت، آن دو دختر را به عنوان یک شوخی ترساندند، اما زمانی که او به آنها حمله کرد، الکس خشمگین به تام دستبند زد و او را مجبور کرد که قتل الکس را تماشا کند. الکس به کشتن دختر دیگری ادامه داد که او را به زندان و تام را در یک آسایشگاه روانی برد و ظاهراً مادر آنها از شرم خانواده را رها کرد و ناپدید شد. برودی به خانه برمیگردد و قول میدهد که داروهایش را به تام بازگرداند. تام و الکس ویدیویی از پدرشان را مشاهده میکنند که در آن به نظر میرسد او بابت اینکه شغلش را بالاتر از خانواده قرار داده است عذرخواهی میکند، الکس پس از مشاجره به تام حمله میکند و ناپدید میشود. تام ملاقات دیگری از لین دریافت می کند، که اصرار دارد که او را سرزنش نمی کند و بیماری روانی او را درک می کند، زیرا او پس از آزار و اذیت شدن و استفاده در مدرسه آسیب دیده است. هنگامی که او بیرون میآید، تام، با این باور که خود ثابت است، به کنترل پنل باز میگردد، اما هنوز شیشه را میبیند که زبان را نگه داشته است. پس از شکستن آن در عصبانیت، او دری تله ای را پیدا می کند که به یک پناهگاه زیرزمینی منتهی می شود، که او آن را کشف نمی کند. با بازگشت به لین، او را بیهوش از ضربه ای به سر می یابد. او که وحشت زده سعی می کند برای کمک گرفتن با او برود، اما برودی که برای بازگرداندن داروهایش آمده است، او را کشف می کند. برودی با اعتقاد به اینکه او دوباره می کشد، اسلحه خود را به سمت او می کشد قبل از اینکه توسط الکس به قتل برسد، که لین را می گیرد و برای قتل او آماده می شود. پس از اینکه تام با افشای پناهگاه زیرزمینی برای زندگی اش چانه زنی می کند، الکس آنها را برای جستجو رها می کند. تام برای کمک گرفتن تلفن ویدیویی پلیس را از بین میبرد، اما قبل از اینکه بتواند لین را آزاد کند، یک الکس تلخ برگشته و به او حمله میکند و اصرار میکند که چیزی در آن پایین وجود ندارد و او پس از دستبند زدن به تام، دوباره آماده میشود تا لین را بکشد. تمایلی به تماشای قتل دیگری ندارد. ، تام خود را آزاد می کند و به الکس حمله می کند که بر او چیره می شود و او را به پناهگاه می اندازد. در داخل، تام یک گاوصندوق و همچنین یک صندلی رو به اتاق خواب قفل شده با دیوارهای شیشه ای پیدا می کند. در داخل، او تلفنی را پیدا می کند که به تلفن آشپزخانه وصل می شود که در آن تماس های عجیب و غریب را دریافت می کند، زیر عکس قاب شده پدرش. الکس از آن طرف او را صدا می زند و پس از اینکه تام قول می دهد که در ازای جانش در گاوصندوق را برای او باز کند، تام یک زندانی پیر و لاغر را در اتاق قفل شده با او کشف می کند. پس از یک لحظه وحشت، او متوجه می شود که زندانی مادرش است، که خانواده را رها نکرده است، اما توسط پدر سادیستش به زنجیر کشیده شده است، تماس های آشفته از جانب او بوده است، زیرا زبان او بریده شده است. تام او را آزاد می کند و او را به بیرون هدایت می کند، اما الکس با او ملاقات می کند. الکس با گریه مادرش را در آغوش می گیرد قبل از اینکه به او شلیک کند و از تام بخواهد گاوصندوق را باز کند. تام این کار را انجام می دهد و دارایی های پنهان خود را فاش می کند، اما او و لین به الکس حمله می کنند در حالی که او حواسش پرت می شود. در حین درگیری، لوله های آب آسیب می بیند و اتاق سیل می گیرد. لین تام را به امن می کشاند، در حالی که مادرش الکس را به لوله ای زنجیر می کند و او را غرق می کند. تام و لین از خانه خارج می شوند و پلیس با آنها روبرو می شود.