سارانکوهش، تک دختر رضا نکوهش، دختری مغرور و بیاحساس! ثروت پدرش او را قدرتمند ساخته؛ اما روزگار همیشه بر وقف مراد نیست. ورق بر می گردد و این دختر مغرور، مجبور می شود درخانه ی خود مانند یک رعیت زندگی کند و از ثروت پدری محروم شود. ثروتی که توسط مردی سنگ دل تصاحب می شود. این دختر تلاش می کند تا آن را پس بگیرد. آیاموفق می شود یا…
★ ★ ★ ★ ★ ٨ بهمن ١٤٠٠
عالللی بود مرسی
★ ★ ★ ★ ★ ١٠ مرداد ١٣٩٨
عالیه. حرف نداره .ممنون از رمان های خوبتون
★ ★ ★ ★ ★ ٢٦ تیر ١٣٩٨
خیلی خوبه مرسی از نویسندش 😊